بهترین یا بدترین خوابی که دیدید

روزی چند ساعت میخوابی؟؟

  • +10

    رای‌ها: 12 10.8%
  • 8-10

    رای‌ها: 33 29.7%
  • 6-8

    رای‌ها: 51 45.9%
  • -6

    رای‌ها: 15 13.5%

  • رای‌دهندگان
    111

n._.a.m

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
115
امتیاز
1,111
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
جیرفت
سال فارغ التحصیلی
1401
خواب دیدم دارم پرواز میکنم با دوتا دستام بعد دستامو نگاه کردم دیدم دستام همه اشون پرن
خلاصه اینکه تو خواب کلی ترسیدم
ترسناک ترین خوابی بود که دیدم ولی اولاش خیلی دوست داشتنی بود
 

Hadise

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
75
امتیاز
330
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
1401
خواب دیدم تو استادیومم،قبل بازی رونالدو اومده پیش صندلی های تماشاگرا :D
بعد منم دقیقا پشت سر رونالدو وایستاده بودم هرازگاهی برمیگشت به هواداراش امضا میداد منم زارت زارت ازش عکس میگرفتم:D:))
انقده خواب قشنگی بود ^_^
انگار که رونالدو رو از نزدیک دیده باشی:D
حاضرم هرشب همین خوابو ببینم ^-^:D:D:D:D:D:D:D:D:D:D:D
 
آخرین ویرایش:
ارسال‌ها
810
امتیاز
11,351
نام مرکز سمپاد
چهارراه لشگر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
بهترین یا خنده دارترین یا جالب ترین خوابی که دیدی چی بوده؟؟؟
بنظرتون چرا ما خواب میبینیم؟و این تصاویر از کجا میاد؟
نمیدونم منظورت رویای آگاهانه هست یا رویای صادقه؟

خب اگه آگاهانه یا شفاف میگی،خیلی موقع ها میبینم ...
ولی باحال ترینش که دیده بودم، مورد منکراتی داشت متاسفانه بیا پیوی بگم بهت : ))
یکی دیگه هم دیدم خیلی خوب بود . خب پرواز و غیب شدن و تغییر ماهیت اجسام و یا تغییر اندازه شی یا تغییر محیط خیلی راحت میشه انجامشون داد
ولی یه بار خواب دیدم که کیف مدرسمو خونه جا گذاشتم ، چشمامو بستم،تمرکز کردم و به کیف فکر کردم و کیف ظاهر شد تو دستم... دو سه بار تو همون خواب این کارو کردم.

ولی اگه منظورت رویای صادقه هست خیلی نمیبینم
یه بار خواب یه پله برقی دیدم که ...
 
ارسال‌ها
92
امتیاز
423
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
یه خواب به شدت احمقانه :
خواب دیدم من و دوستام توی سالن اجتماعات نشستیم دور یه میز گرد ابی و همه ی بچه های مدرسه طبقه ی بالا هستن و قرار بود بریم اردو و معاونمون داشت اسم بچه هایی که بهش رضایت نامه داده بودن رو می خوند که برن پایین سوار اتوبوس شن منم بیکار بودم یه ورقه برداشتم اسمهایی که می خوند رو می نوشتم بعدش دوست بی کار تر از منم هم یه خودکار قرمز برداشت روی اسم بجه هایی که می رفتن پایین یه ضربدر می زد بعد نازممون اومد بالا سرمون یهوییی جیغ کشید گفت چی کار می کنین؟ اسم ها رو می نویسین روشم خط می زنین ؟ برین پیش مدیر ببینم بعد ما رو برد پیش مدیر اونم گفت وااای چشمم روشن زنگ می زنم به پلیس! و زنگ زد و پلیس اومد منم براشون توضیح دادم که فقط یه سری اسم نوشتیم این همه قشقرق به راه انداختن نداره که ولی پلیس بازداشتم کرد بردم توی یه سلول و گفت که فردا وقت دادگاهمه! و بعدش فرداش منو بردن دادگاه قاضیه گفت از خودت دفاع کن منم گفتم( به نام خدا من اناهیتا هستم و حوصلم سر رفته بود یه سری اسم نوشتم و دوست بیکار تر از منم هم روشون ضربدر زد بعد اینا اومدن منو بی خودی بازداشت کردن) بعد قاضیه رنگش پرید گفت واااای چی کار کرده دختره بدترین جرم. حکم اعدام بزن براش!!!!!! و بعدش منو بردن یه جایی و رگ گردنمو زدن!!! من حتی گرمای خونی که رو گردنم بود رو هم حس کردم!
 

solo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
481
امتیاز
4,144
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
گرندلاین
سال فارغ التحصیلی
1399
شاید بهترینه شاید هم جزو بهترینهاست(چون همشون یادم نیست‌‌.. حضور ذهنمم که پیاده‌س):
خواب دیدم کراشم با اونی که ازش متنفرم دعواشون شده (تا اینجاش خوبه)
ولی بعدش انداختن تقصیر من :|
مخصوصا اونجاش که کراش با گریه داشت منو متهم میکرد..

حاضرم از سمپادیا برم اگر قسمت اول به واقعیت بپیونده:D
 

>____<

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
244
امتیاز
11,531
نام مرکز سمپاد
Farzanegan1
شهر
Mashhad
سال فارغ التحصیلی
1396
خواب دیدم رونالدو از پنجره اتاقم اومده تو و میگه بیا با هم سلفی بگیریم:D
بعد از این که باهاش سلفی گرفتم؛محکم بغلم کرد و کلییی بوسم کردx::-"
 

رنگین کمان

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
990
امتیاز
13,533
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
اردبیل
رشته دانشگاه
علوم آزمایشگاهی
من یبار تو خواب دیدم
در زمان های قدیم ژن جهش یافته فوق العاده ای تو وجود یه پرنسس نهفته بوده که حفظ اون برا پزشکان و دانشمندان قصر خیلی مهم بوده ، اما متاسفانه پرنسس به یه بیماری لاعلاح مبتلا میشه و پزشکان کاری از دستشون برنمیاد و فقط می تونن ژن جهش یافته رو نجات بدن و قرار میشه یه دهقان و پسرش از اون ژن مراقبت کنن که ژن جهش یافته پرنسس طی یه حادثه ای وارد بدن گاو سیاه رنگ و زشت دهقان میشه و اون رو به یه اسب سلطنتی خیلی زیبا تبدیل می کنه ، از این پس پسر دهقان تمام سعی اش رو برا حفاظت از ژن فوق العاده و پر اهمیت تاریخ بشری می کنه ، در حالی که پدرش از این امر دلسرد شده بوده .... که طی یه اتفاقاتی اسب سلطنتی یا همون گاوی که جهش پیدا کرد زخمی میشه .....
و فکر کنم پسر دهقانم میمیره و نمی تونه نجانتش بده
متاسفانه آخرش خوب یادم نیست یعنی ندیدم چون باید بیدار میشدم و خودمو به سرویس مدرسه میرسوندم :D
متاسفم به خاطر پایان ناقص و مبهم :|
خودمم آخرشو نفهمیدم
باکلاس ترین خوابی بود که به عمرم دیدم:D
 

***Paradise

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,239
امتیاز
13,915
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
shk
سال فارغ التحصیلی
0000
مدال المپیاد
متاسفانه به مدال نرسید :(
رشته دانشگاه
پزشکی
یه بار خواب دیدم اومده دم در خونمون بعد رفتیم بیرون باهم چای خوردیم ! :| تازه تو اتوبوس !! :| به سبک دهه چهلیا :))
یه قهوه هم نبود بخوریم :)) اینقد باکلاس !! :-"
تازه چایی رم هورت میکشید !! =))
 

f-1391

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
17,355
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
روانشناسی
آدم مذهبی ای نیستم،اما وقتی کلاس پنجم بودم،مکه رفتم، دور کعبه،یه حالت معنوی خاصی داره،یه حس خیلی خوبی که نمیتونم توصیفش کنم،حدودن یه سال از سفرمون میگذشت خواب دیدم دوباره مکه بودم،دور کعبه،دوباره همون حس،دوباره همون حالت معنوی،خیلی چسبید اون خوابه خلاصه :-"
 

Zari78

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
271
امتیاز
708
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
بهترین خوابی که دیدم این بود که:
یک نفر تو فامیلمون هست من بهش میگم عمو ،آدم خیلی مومن و خوبیه
وقتی کنکور داده بودم هنوز نتایج نیومده بود و خیلی نگران نتیجم بودم
خواب دیدم همین عموم اومد خونمون و سلام علیک کردیم و بهم گفت تبریک میگم
از خواب که بیدار شدم خیلی حس خوبی داشتم
و واقعا نتیجه ی خوبی گرفتم
خیلی دوست دارم عموم رو
 

aidamj

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
19
امتیاز
150
نام مرکز سمپاد
...
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
کرمان
رشته دانشگاه
پزشکی
خواب دیدم یه شخص مهمم "شاید پرنسس" و شاهزاده های کشورای مختلف با قدرت های ماوراییشون دارن میجنگن تا منو به دست بیارن :))=))
آخرشم منو دزدیدن بردن تو یه بیابون و مجبورم کردن با یه مردی که اصلا نمیشناسمش ازدواج کنم :| و تا جاییش یادمه که به دنبال راه فرار بودم
 

aidamj

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
19
امتیاز
150
نام مرکز سمپاد
...
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
کرمان
رشته دانشگاه
پزشکی
البته من خوابای عجیب تر از اینم دیدم و این صرفا بهترینشون نبود و حتی عجیب هم نبود بلکه خوابی بود که در لحظه یادم بود X_X:-??
 

Farnoosh_mb

کاربر فعال
ارسال‌ها
61
امتیاز
279
نام مرکز سمپاد
Tehran sampad
شهر
Tehran
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
Teh
تلگرام
اینستاگرام
بهترین....عروسی
بدترین...مردن همگی
 

AMIR8181

مسافر قطار سرنوشت
ارسال‌ها
374
امتیاز
4,832
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 2
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
1400
یه شب خواب دیدم دارم با موتور از یه کوه بلند میپرم پایین.هیچی دیگه تا اومدم بخورم زمین مثل این بازیا خوابو استپ کردم دوباره از اول شروع کردم.
 

ehsan2562

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,397
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
دانشگاه اصفهان
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
بدترین خوابی که دیدم خانواده ام کشته شدند دنبال قاتل میروم که میره تو یک اتاق و من در اتاق رو باز میکنم وارد یه هزار راه میشوم واز اون میفتم به جایی تاریک که پرساعت
 

sabili

ویالونسل
ارسال‌ها
206
امتیاز
1,589
نام مرکز سمپاد
فزرانگان
شهر
سراب
سال فارغ التحصیلی
1400
زیاد خواب میبینم یعنی هر شب میبینم و همشونم یادم میمونه البته
بدترین خوابی که دیدم : از دست دادن پدرم
بهترین خوابی که دیدم : نگم برای همه بهتره :D
 

sabili

ویالونسل
ارسال‌ها
206
امتیاز
1,589
نام مرکز سمپاد
فزرانگان
شهر
سراب
سال فارغ التحصیلی
1400
خوابای بدی که میبینم خیلی پیچیده و سردرگم کننده هستند به طوری که روز بعدش کلا نمیتونم تمرکز داشته باشم و بدترینش این بود که چندماه پشت سرهم هر شب خواب میدیدم یکی دنبالمه و اخرش پدرمو جلو چشمم تیکه تیکه میکردن و من نه میتونستم جیغ بکشم نه از خواب بپرم و فقط یه جوری زجر میکشدم تو خواب

بهترین خوابی که دیدم کل دوران اشناییم با یه پسر خوش چهره و خوش قد و حنابندون و عروسی و ماه عسل و بچه دار شدن :)):)):)):))

خلاصه هر چند وقت یه بار یکی دو ماه یه مجموعه تلویزیونی میبینم تو خوابم حالا هم بد هم خوب :D:Dو جالبترش اینکه همشم یادم مونده و حفظم :D(;
 
بالا