بهترین یا بدترین خوابی که دیدید

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mahshid_f
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • تگ‌ها تگ‌ها
    خواب

روزی چند ساعت میخوابی؟؟

  • +10

    رای‌ها: 14 11.0%
  • 8-10

    رای‌ها: 37 29.1%
  • 6-8

    رای‌ها: 58 45.7%
  • -6

    رای‌ها: 18 14.2%

  • رای‌دهندگان
    127
پاسخ : خواب

به نقل از lof :
شما inception زیاد نگا کردی :))

اتفاقا منم همین طوریم!

خواب که میبینم قشنگ میفهمم خوابما!

عین فیلمه واسم

مثلا نصف شب اگه بیدار بشم پازشو میزنم

بعد دوباره که خوابیدم پلی ;D

اصن یه وضعی!

کی ؟ با منی؟!!!!

باو به این می گن خواب آفرینی ;D

برو تو فراسرشت دربارش یکم توضیح هست
 
پاسخ : خواب

به نقل از Captain. Pisko :
کی ؟ با منی؟!!!!

باو به این می گن خواب آفرینی ;D

برو تو فراسرشت دربارش یکم توضیح هست
حالا هر کوفتی هس

ولی خیلی باحاله میپسندمش ;D

فرض کن داری خواب میبینی

دستشوییت میگیره میری دستشویی با خودت فک میکنی خب وقتی برگشتم چی کار کنم؟!

بعد میگیری میخوابی دوباره پلی رو میزنی

فیلمتو میبینی :))
 
پاسخ : خواب

یه اسپم! اما بذارید بگم... :)) یه بار یکی بهم گفت یه خواب دیده بعد وسطش پیام بازرگانی پخش شده =))
یکی دیگه هم گفت یه بار خوابش که تموم شده زیرش نوشته این داستان ادامه دارد...(کاملا جدی بودا...) =))
 
پاسخ : خواب

من وحشتناکترین خوابی که دیدم و همش تکرار میشه پرش یه چیتای وحشی از پنجره اتاقم بوده ... ;D

یه بارم خواب دیدم وسط خیابون چسبیدم نمیتونم تکون بخورم یه ماشینم زیرم کرد! ولی به وحشتناکی بالایی نبود ...



بهترینو یادم نمیاد! ;D
 
  • لایک
امتیازات: L.E
پاسخ : خواب

بدترین خوابی که دیدم این بود که یه گربه رو دیوار خونه مونه آروم آروم اینور اونور میره منم مثه بید میلرزم و نمیدونم چرا ولی بسیار هم از اون گربه میترسم ، انگار گربه ی میخواس به من حمله کنه و منم جز ترسیدن نمی تونستم کاری کنم ، از ترس از خواب پریدم ، یه لیوان آب خوردم دوباره خوابیدم :دی

بهترینشم نمی تونم بگم ;D
 
پاسخ : خواب

بهترین : یه بنده خدایی التماس میکرد با من دوس شو

بدترین : کل خاندانم زامبی شدن آخرشم منو خوردن:-((
 
پاسخ : خواب

شنیدین یک چیزی هست به نام بختک O0
وای داشتم سکته میکردم O0
یک چیزی بود بین خواب و بیداری O0
میفهمیدم خوابم ولی هر چی میخواستم از بشینم که از خواب بیدار شم نمی تونستم O0
افتاده بود روم مثل یک کامیون 10 تن O0
 
پاسخ : خواب

خواب دیدیدم که استاد دانشکاه کمبریج شدم :)) :)) :)) ;D ;D
 
پاسخ : خواب

چندتا خواب بد دیدم که نمیدونم کدومش بدترین بوده...
احساس ِ بدی که تو همشون داشتم یکی بوده! :-"
1. خواب دیدم که روح خودم اومد منو کشت!!!( :(( )
2. تو خواب دیدم که از خواب بیدار شدم بعد خودم همین جوری رفتم دم ِ در به یه گربه ای غذا بدم بعد یه آدم وحشتناکی اون جا بود داشت می دویید طرفم بعد من صدام گرفته بود نه میتونستم جیغ بزنم نه این که فرار کنم...!!! ( :-s )
3. با دوستام از طرف ِ مهد کودک رفته بودم یه خونه خرابه ای(!) بعد من رفته بودم یه جا واستاده بودم یکدفعه اون تیکه خراب میشه میریزه پایین منم میافتم بعد یه غول ِ ای میاد ... که دیگه از خواب پا میشم!(اینو در دوران مهد کودک دیدم! ;D )
بهترین : یادم نیست! ;D
 
پاسخ : خواب

بدترین خواب فک کــنم اونی بود که خواب دیدم فردا قراره اعدامم کنن :-" :-" ( از عوارض Prison Break دیدنه :-" )
 
پاسخ : خواب

به نقل از lof :
حالا هر کوفتی هس

ولی خیلی باحاله میپسندمش ;D

فرض کن داری خواب میبینی

دستشوییت میگیره میری دستشویی با خودت فک میکنی خب وقتی برگشتم چی کار کنم؟!

بعد میگیری میخوابی دوباره پلی رو میزنی

فیلمتو میبینی :))
از این خوابای دنباله دار منم زیاد دیدم...
تازه یه بار خواب دیدم با یه کسی که اصن نمیشناختمش ازدواج کردم...
فردا شبش خواب دیدم با همون طرف دعوامون شد...
پس فرداشم طلاق گرفتیم =))

***​

بهترین خوابم این بود که داشتم تو آزمایشگاه خیالیم آدم شبیه ساری میکردم...
بدترینشم خواب دیدم مردم ...روحم داشت جنازه خودمو میدی صدای قرآن میومد اصن یه وضعی :-s
یه بارم خواب دیدم کلی قورباغه و لاک پشت رو کشتم بد همونجوری با خون میخوردمشون بدون اینکه بپزمشون :-s
بعد که از خواب بلند شدم احساس میکردم دستام بوی خون لاک پشت و قورباغه میده....خلاصه تا سه روز هی دستامو با صابون میشستم بازم بوشو احساس میکردم ;;)
 
پاسخ : خواب

یه بار خواب دیدم که با بابام رفتیم استخر بعد یه دختری بد به بابام نگاه میکرد... :-w منم انگشتشو با دندونم کندم و یه بند از انگشتش جدا شد!!! :))
 
پاسخ : خواب

كلن خواب هاي اكشن زياد مي بينم.خواب هايي هم كه مي بينم خيلي واضح اند و واقعي به نظر ميان (اچ دي )
بد ترينش هيچ وقت از يادم نميره : تو كلاس بوديم معلم داش درس مي داد . من به درس وش نمي دادم سرم رو 90 درجه چرخوندم تا از پنجره بيرون رو ببينم . يهو خشم زد يه هواپيماي بوئينگ 747 داش مي اومد به سمت پنجره كلاس و 5 ثانيه بعد خورد به مدرسه ( دقيقا كلاس ما ) و همون لحظه از خواب مي پريدم . وقتي از خواب پريدم از شدت ترس نميتونستم حرف بزنم . الان كه بهش فكر مي كنم مو به تنم سيخ مي شه آخه خيلي واقعي بود!
 
پاسخ : خواب

خواب دبشبم ُ هر کاری می کنـم می بینیم نمی تونم اینجا نگم :-"
خواب دیدم گشت ِ ارشـاد اومــده تو استــخر داره به لباسـا گیر می ده :| :-" :-"
 
پاسخ : خواب

چند وفت پیش یه خواب دیدم خیلی عجیب و باحال بود
خواب دیدم مامان و بابام سر بازی شطرنج از هم طلاق گرفتن
مثل اینکه شرط بندی کرده بودن
خلاصه طلاق گرفتن
یادتونه تو شیرشاه اون میمونه رو؟
:|
مامان رفت با اون ازدواج کرد! :| :| :| :| :-w
بعد بابام هم رفت با یکی از زن یکی از دوستای دانشگاهش ازدواج کرد!
یعنی ته خواب بود!
هرکی باشه فک می کنه دارم چرت می گم
ولی جدی همین طوری شد
خیلی عجیب بود
و البته واسه من خیلی ناراحت کننده
داشتم تو خواب گریه می کردم و می گفتم آخه واسه چی می خواین طلاق بگیرین؟؟؟ :-w ;D :)) :| =))
 
پاسخ : خواب

هم بهترین هم بدترین چندتا هستن!
یکی از بهترینا این بود که خواب دیدم یکی با تمام وجودش بغلم کرد وخیلی جدی حسش کردم.... عالی بود واقعا... خیلی حسه خاصی بود...
خواب فوت کسایی که دوسشون دارم هم بدترینا بودن
 
پاسخ : خواب

بدترین خوابی که دیدم واسم چندیدن بار تکرار شد و یادمه هر بار هم از خواب میپریدم
خوابشم اینجوری بود که تو خواب اولش خیلی آهسته از زمین جدا میشدم و به همون صورت که دراز کشیده بوودم به طرف سقف میرفتم
بعدش یکهو از اون بالا میافتادم پایین
دقیقا درد رو تو بدنم حس میکردم
بعد که از خواب میپریدم و میدیدم همه چه مثه اوله آرامش عجیبی وجودمو میگرفت
 
پاسخ : خواب

تا حدودا 7 -8 سالگی خواب های خوفی میدیدم یادم هم نمیموند بعدش در این حد که شب ها پا میشدم هزیون میگفتم و حاضر نبودم دوباره بخوابم

بدترین خواب دوران کودکیم توش یه گیتار بود که من هی بهش نزدیک میشدم (یا شایدم اون به من نزدیک میشد) عین اینکه زوم کنی و صداش بلند تر میشد و من هیچ کاری نمیتونستم بکنم واقعا میترسیدم تو خواب ( واسه همینم هیچوقت از گیتار خوشم نیمومده ;D ) خیلی هم میدیدم این خوابو

یه بارم طرفا 4 سالگی خواب دیدم هر دستم 4 تا انگشت داره ،تا نیم ساعت تو تخت داشتم گریه میکردم و انگشتامو میشمردم که کم نشده باشه ;D

خواب خیلی بدتر هم بوده یادم نمیاد، یعنی اون حس ترسش هست ولی خودش یادم نیست ;D


جدیدا هم خیلی تو خوابام ماشین هست همه اش من نشستم پشت فرمون و با رانندگی مشکل دارم اکثرش اینطوریه که باید بپیچم ولی نمیتونم و ماشین داره مستقیم میره، یا باید ترمز کنم ولی ترمز نمیگیره بقیه اش هم ترکیبی از این 2 تا ;D خیلی بدجوریه

بهترین خوابم، نمیشه تعریف کرد :-" فقط اینکه یه اتفاقی رو تو طول روز همه اش دلم میخواست بیفته بعد خواب دیدم اون اتفاق افتاده تو خواب ذوق مرگ بودم ;D
 
پاسخ : خواب

سلام
(تاپیک مشابه پیدا نکردم اگه هس ادغام کنید)
آقا دیشب خوابیده بودم دیدم یه هاله نور داره از دور میاد نزدیک تر شد دیدم قیافه اش آشناس
آقا بود(مطهری)
منو کشید کنار گفتم بذار دستتو ببوسم
گف نه
گفم چیکا دارین شما میگفین ما خدمت میرسیدیم
گف علی یه سوال دارم
گفم جانم
گف به نظرت آرزومند فعالیتش کم نشده؟
حالا من خنده ام گرفته بود مثه چی نمیتونستمم بخندم ;D
گفم چرا از موقعی ارشد شده مغرور شده کمتر میاد و اینا معاونش کن درست میشه
یه دفعه غیب شد مطهری
(دوستان این فقط یه خواب بود جدی نگیرین ;D)
فک کنم تاپیک خوبی باشه اگه کسی خواب خنده داری چیزی دیده بیاد تعریف کنه ;D
 
پاسخ : خواب

من خواب دیدم یکی از مدیر داخلیا بهم میگه جانه ننت بهم اس بده
من گفتم نه
اون هی التماس میکرد
خیلی خوب بود
 
Back
بالا