اول یه سوالی! خرخون همون درسخونه اینجا دیگه؟!
آخه قدیما خرخون اونایی بودن که بیخودی هی میخوندن.ولی بازدهشون لزوما بالا نبود.اما اگه منظور درسخونه، من همیشه تو دوران تحصیلم درسخون بودم.یعنی به تفریحم میرسیدم.همیشه هم یا شاگرد اول بودم یا اقلا جزء 5 نفر اول کلاس بودم.
یه هدفو بگیرید تو ذهنتون.و روش تمرکز کنید.بعد بشینید بنویسید چه کارهایی لازمه برای رسیدن به اون هدف.لزوما هم نیاز نیست خیلی بخونید.فقط وقتی میخونید تمرکزتونو بذارید روی درس.من وقتی درس میخوندم به این فک می کردم که دارم چیزهای جدید یاد میگیرم.و این کلی لذت بخش بود.وقتی هم درسهای بیخودی مثل دینی میخوندم به خودم میگفتم باید این درسو دوست داشته باشی چون راه رسیدن به هدفته!!! کلا مهمترین و سخت ترین بخش کار دوست داشتن همه درسهاست.
البته سالهای پایه میشه با کمی تلاش خیلی نتیجه گرفت.شاگرد اول شدن کار سختی نیست.اما کنکور کمی فرق داره و لازمه تا حد زیادی آدم از تفریحاتش بزنه.که اون هم باز با توجه به تمرکز روی هدف خیلی راحت یمشه بهش رسید.