آرزوی دوران بچگی!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع armitaa
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

+ من همیشه آرزو داشتم یه چوب ِ جادوئی داشته باشم .
بعد هر کـاری بخوام باش بکنم .
بعد یه خودکـار داشتم ، بالاش کلّی پر داشت ، شبیه ِ این چوب جادوئی ـای خاله شادونه بود !
انقد باش کیف میکردم .. 8->

+ آرزو داشتم بتونم غیب شم یهویی ! 8->
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

دوس داشتم وقتی بزرگ شدم بیل مکانیکی فروش شم
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

تنها آرزوی بچگیم این بود که بزرگ شم! ;D
حالا میفهمم چه فرصتایی رو از دست دادم واسه آرزو کردن!
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

+
من ازهمون ابتدا آرزو داشتم داداش بزرگ داشته باشم...تا همین دو،سه سال پیشم فک می کردم مث این فیلما میاد یه روزی... :-"
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

ارزو داشتم ساعت برنالد داشته باشم.
ارزو داشتم موهام بلند شه
ارزو داشتم(و دارم) که ی روزی اخبار هم مثل سریال ها تموم شه
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من ارزو داشتم حدود 20 تا خواهر برادر داشتم بعد روزای تاسوعا عاشورا با هم دسته سینه زنی تشکیل میدادیم ;))
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من مطمئنم وقتی بچه بودیم نصف ما آرزومون این بود که اول دکتر شیم بعد مهندس =)) =)) =))

والا الان ما به آبدارچیشم راضییم ;D ;D


+ ;Dدوس داشتم برم مدرسه!بله همچین آدم عاشق درسی بودم :x :x
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

آرزوم این بود بابام واسه ام یه دسته کلید جدا بزنه ;D فک میکردم وقتی کلید خونه رو داشته باشم یعنی خیلی بزرگ شدم :-"
یکی از آرزوهام هم این بود که هم قد بابام شم ;D
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من بچه كه بودم دوست داشتم در آينده يه ماشين زباله بخرم
خودم بشم راننده
مامانمم بشه كمك راننده كنارم بشينه
خواهرمو بابام هم از پشت آشغالا رو بندازن تو ماشين :)) :))
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من دوست داشتم بابام سوپرمارکت داشت... 8-^
اون وقت منم تو مغازش ولو بودم و همش چیپس و پفک و بستنی میخوردم...... :-<
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من همیشه دوست داشتم که یه پرنسس باشم!!!البته این مال زمانی بود که 7-6 سالم بود از 9 سالگی دلم می خواست برم آمریکا!!!!! ;D
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

بابام مغازه میزد پر لوازم التحریر!!!!بد من شبانه برم بزنم هر چی میخام وردارم!!!! :))
خیلی جدی پیشو گرفته بودم یادمه!!!
خو یکی نبود بگه حالا چرا شبانه مثلا؟؟!!!مث آدم برو وردار!!!! =))
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من يه آرزوي خيلي خوبي داشتم و دارم
اينكه لپ مركل رو بكشم ;D
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

منم دوس داشتم از اين پسراي خيلي هيكل مند ;;)بودم علم بردارم ...نمدونمچرا؟


دوس داشتم مث باباي دوستم سوپرماركت داشتيم تا اگ شام دير خورديم همه جام بسته بود ماست بتونيم برداريم.................. =D>
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

یادمه همیشه وقتی اون کارتون چراغ جادو رو میدیم با خودم میگفتم چرا این یارو آرزو نکرد همه ی آرزو هاش براورده بشه! :))
واقعا این سوال ذهنمو درگیر کرده بود و اونجا بود که آرزو و دغدغه ی زندگیم این شد که یه قوری جادویی پیدا کنم و آرزو کنم همه آرزوهام براورده بشه! ;D
این قضیه مربوط به سن 4-5 سالگی هست! ;;)
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

بچه که بودم ( خیلیـ بچگی یعنی 3-4 ساله ) آرزو داشتم دختر بشم ! مامانم میگه میرفتم یه گوشه دعا می کردم که دختر بشم ! :-"
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

دوتاشون واسم خیلی مهم بود،فقط لطفا منو مسخره نکنید
1_دوست داشتم ساعت برناردو داشته باشم
2_نمیدونم چرا؟ولی دوست داشتم عروس بشم :-[ ;D :)) =))
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

ارزوم از بچگی اینه که داداش داشته باشم و از خودم بزرگتر باشه
 
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

بچه که بودن ارزو داشتم یه ساعت داشته باشم که باهاش بتونم تلویزیون ببینم
همیشه ارزو داشتم بابام یه کارخونهی لواشک سازی داشته باشه ...
 
Back
بالا