آرزوی دوران بچگی!

nasrin.z

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
428
امتیاز
1,446
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی( گرایش جداسازی)
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

تو بچگی آرزو داشتم موهام بلند باشه (:|
بابام هیچوقت نمیذاش موهام رو بلند نگه دارم تازه به شونه هام می رسید که کوتاه می کرد :(( :((
 

mina joon

کاربر فعال
ارسال‌ها
28
امتیاز
304
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

تو بچگي ارزو داشتم دندون پزشك بشم ازين مته ها تو دندون مردم بكنم!!!! :D
+
بعد ارزو داشتم فراري بخرم توش اهنگ بذارم پز بدم!!! ;))
+
ارزو داشتم يه باغ پراز گل داشتم هي ميرفتم گل مي چيدم! 8->
 

saghar128

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
157
امتیاز
534
نام مرکز سمپاد
frz1
شهر
قم
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

یک روز یک لباس عروس تو مغازه دیدم گفتم من این را میخواهم...مامانم گفت بسه دیگه...تو که سه تا لباس عروس داری...منم تا شبها خواب این را میدیدم که یا کسی این لباسهرو بهم هدیه داده یا اینکه پوشیدمش....
یک همچین اسکلی بودیم...
 

melika15

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
407
امتیاز
3,312
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۲
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1395
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

موقعیکه بچه بودم اصن آرزو داشتم فروشنده بشم بعد مثلا میومدم همه لباسامو از کمدم در میاوردم بعد همه رو قشنگ کنار هم تا میکردم و میذاشتم بعدش مثلا یه نفر تو ذهنم میومد و اینا منم لباس بهش میفروختم....اصلا قوه تخیلی داشتم واسه خودم 8->
 

shadi2011

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
85
امتیاز
427
نام مرکز سمپاد
؟
شهر
؟
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

آرزو داشتم با پسر همسایمون ازدباج(!) کنم!!! :-"
آرزو داشتم میز صندلی داشته باشم!! :D
 

This is me

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,189
امتیاز
2,122
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان٢ :x
شهر
تهرانْ
مدال المپیاد
برنز زیست
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

به نقل از P8rya.Kh :
همیشه می خواستم یک ساعت مثل ساعت برنارد داشته باشم :D
که با استفاده از اون به دیگر آرزو هام دست پیدا کنم {-8
هر وقت این فیلمشو میذاست من با خودم میگفتم چی میشد منم یکی مثل این ساعت داشته باشم [-o<
چه دنیایی داشت بچگی یادش بخیر
اره اين آرزوى منم بو ولى مال من ورژن جديد بودش.آرزو داشتم علتوه بر اين كه ساعته زمانونگه داره،اگه عقربه هاش رو بچرخونى زمان عقب جلو هم بشه!!همش هم احساس ميكردم ساعت برنارد هم اين قابليت رو داره و كلى حرس ميخوردم كه چرا برنالد شيشه ساعته رو نميشكنه امتحان كنه ببينه ميشه يانه ;))
 

amir abbasi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
894
امتیاز
4,125
نام مرکز سمپاد
دبیرستانِـــ CNIHS یا همون CIHS سابق
شهر
مـــشـ CO
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
UWO
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

یکی از آرزوهای بچگیم این بود که میخواستم بالای خلیج فارس پرواز کنم. 8->
 

sheitoon

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
217
امتیاز
862
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
rafsanjan
دانشگاه
ایران
رشته دانشگاه
ارتوپدی فنی
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

منم همش آرزو میکردم موهام بلند شه
 

baroon

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
750
امتیاز
578
نام مرکز سمپاد
یه زمانی فرزانگان تهران بودم!
شهر
تهران
دانشگاه
ولیعصر
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من وقتی کلاس اولم تموم شد تابستونش تا برم دوم همه ش ارزو میکردم دیگه مدرسه نرم که کلفت بشم :D
بعدها ارزو میکردم پلیس بشم
یه ارزو دیگه م داشتن دفتر مشقی بود که روش عکس ماهی باشه اما هیچ وقت روم نشد بگم مامانم برام بخره
 

الهام1375

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
318
امتیاز
1,967
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
شیمی میخوندم.
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

آرزو داشتم خبرنگار بشم و به همه جا سفر کنم .
آرزو داشتم جای جودی ابوت باشم و کل اتفاقایی که واسش افتاد واسم بیفته
 

Intellectuel

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
313
امتیاز
1,591
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
l
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من الان یه آرزو یادم اومد

من عاشق این بودم که اسمم ستاره باشه ;))
میخواستم دامپزشک بشم
ماکسیما هم دوست داشتم :>
دیگه چیزی یادم نمیاد :D
 

Casillas

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
107
امتیاز
1,283
نام مرکز سمپاد
Farz
شهر
مشهد
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من کلا آرزو زیاد داشتم.
هم میخواستم دامپزشک شم و به همراه !Tik! یه متب بزنم .
هم دوست داشتم مسئول شهر بازی شم هم راننده تاکسی وهم شا فروش... X_X X_X
همش هم دوست داشتم صاحب 101 سگ خالدار من میبودم ک البته الانم دوست دارم اینو... :D :D
 

Dawn

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
869
امتیاز
3,462
شهر
تهران
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

تو بچگی آرزو داشتم مهندس کامپیوتر بشم(چه اینده نگر) و داداشمم آبدارچیم شه هر کی هم میپرسید میخوای چی کاره شی این جمله رو با جدیت میگفتم
 

farnoosh hashemi

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
256
امتیاز
3,418
نام مرکز سمپاد
فرزانـگان یـک
شهر
تــهــران
مدال المپیاد
مرحله دوم 24 امین المپیاد کامپیوتر -ناکامی در مرحله۳
دانشگاه
صنعتی شریف
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من آرزو داشتم که برم فضا!!!دوس داشتم برم فضا ُ دیگه برنگردم رو زمین ، دوس داشتم برم یه سیاره کشف کنم ُ به آدما بگم بیان توش زندگی کنن ،میخواستم اسم سیارم ُ بزارم "آبی"!!!دوس داشتم سیارم اونقد خوشگل باشه که آدما آرزوشون بشه بیان تو سیارم ، قرار بود تو سیارم فقط "خوبی" تعریف شه...
+یادش بخیر... :-<
 

ali_93

کاربر فعال
ارسال‌ها
32
امتیاز
49
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
سبزوار
مدال المپیاد
دوبار عدم موفقیت در المپیاد نجوم :دی
دانشگاه
صنعتی شاهرود
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

همه میخواستن فضا نورد بشن خلبان بشن من میخواستم آرایشگر بشم!! :D
این قد از این دمو دسگاهاشون خوشم میومد :-[
 

MILEY

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
111
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان
شهر
تِهrun
مدال المپیاد
یه زمانی کامپیوتر...هعی
رشته دانشگاه
دندون پزشکی
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من عاشق لپ لپ و تخم مرغ شانسی و... از این چیزا کلا دوس داشتم.اون برچسب های "پو و دوستان" که حالت کتابچه داشت هم که دیگه نگو . یادمه اون اولا دوست داشتم دکتر زنان بشم!اما بعد نظرم تغییر کرد و دوست داشتم دکتر مغز و اعصاب بشم :D بعدش نمی دونم چی شد از پزشکی حالم به هم خورد و عاشق مهندسی معماری شدم !الانم که در خدمت شما هستم دوست دارم مهندسی مکانیک بخونم B-) حالا تا اخرش دیگه خدا به خیر کنه!
 

clever child

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
658
امتیاز
1,831
نام مرکز سمپاد
Allame Helli.II
شهر
Tehran
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
Tehran Polytechnic
رشته دانشگاه
Electrical Engineering
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

عاشق این تخم‌مرغ شانسی‌هایی که شکلات داشت بودم و سگا و ماشین کنترلی :D

...

چه آرزوهای خزی داشتیما

...

یه آرزو دیگهمم این بود که کتابام (دبستان) مثل کتابای دبیرستان سه تا خط سبز و زرد و قرمز داشته باشه
 

sayra

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
90
امتیاز
591
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
tehran
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

وقتی بچه بودم بزرگترین آرزوم این بود که با کاکرو ازدواج کنم...نخندین خب بچه بودم

از این عروسکا ک تو ماهواره تبلیغ میکرد مثل بچه های واقعی بود الان اسمش یادم نیست...دوست داشتم از اونا داشتم

از این چادرا هم ک پارچش فانتزی بود مال بچه ها بود خیلی دوست داشتم
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من بچه که بودم خیلی دوس داشتم پلیس شم. آخه از فیلم های جنایی و پلیسی و اینا زیاد میدیدم.
چه دورانی داشتیما... :)
 

sara4

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
114
امتیاز
164
نام مرکز سمپاد
فرزانگان اراک
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!

من آرزو داشتم بزرگ که شدم همه پولمو برم لپ لپ بخرم!
فک میکردم هرکی بزرگ شه همینجوری بش پول میدن 8->
منم خوشـ خیالـــــــ.... :-<
 
بالا