خدا رحمتش کنه! جاش خالیه...

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع HHH
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

یکی از فامیلامون تو بیمارستان بود ! امروز قرار بود بریم ملاقاتش ....زنگ زدن گفتن دیگه نمیخاد بیاید ...فوت کرد :(
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

خدا رحمت کنه مریم رو...
دوست بودیم باهم
تابستون امسال تو تصادف مرد..
چقد بد بود اون لحظات
با تموم آرزوهاش مرد
خدا...
پر از دردم پر از حرف سکوتم..
توی حرفام غم دنیا،چقد دلگیرم وخسته اینم نوشته سنگ قبرش بود.. =(( =(( =((
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

پارسال تو اردو راهیان نور یکی از معلمامون ویکی از بچه هامون تو ی حادثه وحشتناک مردن
خدا رحمتشون کنه جاشون تو مدرسه واقا خالیه =((
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

پدر بزرگم سه ساله فوت شده
خبر فوتشو وقتي از خواهرم شنيدم تا چند دقيقه نفس نمي كشيدم
هنوزم باورم نمي شه نيست
از همه ي نوه هاش منو بيشتر دوست داشت و هر كاري برام مي كرد
روز مرگش رفتيم خونشون و همه داشتن جيغ و داد مي كردن ولي من آروم نشستم يه گوشه و فقط به خاطراتش فكر كردم و تو يك هفته فقط از چشمام اشك مي يومد حتي تو خواب
خاطرات شيرين هميشه تلخ ترند
لطفا از اين تاپيكاي غمگين كمتر بزارين
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

خدا رحمتش کنه ...پدربزرگمو میگم.......
یادم نمیره کنارش میشستم و واسم قصه میگفت
یادم نمیره ...وقتی که درو باز کردم یکهو گربه اومد تو خونه.....من بلند جیغ زدم واون از خواب پرید کلی ترسید
یادم نمیره روزایی که دردمیکشید اما نمی تونستم 1 لحظه ناراحتی شو تحمل کنم
یادم نمیره همیشه بو عطر می داد جانمازش همیشه پهن بود واسه همه دعا میکرد
.
.
.
خدارحمتش کنه
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

شوهر عمم رو خدا رحمتش کنه..........
هر وقت میدیدمش میگفتم میشه سیبیلاتو بشمارم؟؟
اونم میگفت:آره پسرم..منم هر ده تایی رو که میشمردم یکی از سیبیلاشو میکندم. ;)) ;))
یادش به خیر......چه کیفی میکردم :-< :-<
 
پاسخ:

خیلی بده ادم کسی رو که دوست داره از دست بده واقعا،تحملش خیلی سخته گاهیم عذاب اور; دقیقا روزتولد ۱۴سالگیم تنها عموم فوت کرد خیلی وحشتناک بود برام نمیتونستم درک کنم چرا تاچند روز فقط گریه میکردم هنوزم با یادآوریش نمیتونم جلوی خودمو بگیرم.
‏ یادمه با عموم وبابام وپسر عموم میرفتیم کوه بعد اونا از من وپسرعموم عقب میموندن همیشه.
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

من تا حالا کسی که بهم خیلی نزدیک باشه رو از دست ندادم ولی همیشه دعا میکنم که اگه قراره عزیزام از دستم برن خودم زودتر ازشون بمیرم
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

:-<خدا رحمتش کنه...
دختر همسایه مون !!!کلاس چهارم دبستان بود!حدودا 8سال از فوتش میگذره!
نمیدونم چی شد که یهو با کمبود پلاکت مواجه شدو بعدشم مرگ مغزی!اگه جواب آزمایشش زودتر میومد این اتفاقا هیچ کدوم نمیفتاد :((دختر خوب و خیلی مومنی بود!!فک کنم یه نماز قضا هم نداشت چه برسه به گناهای دیگه :-<
الان حتما جاش تو بهشته! :)
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

خاله ي مهربون شوخ طبعم...

هميشه وقتي كوچيك بودم و با مامانم سر چيزاي كوچيك بحثم ميشد طرف منو ميگرفت :)
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

نمی دونم مثه اینکه قسمته من اینه که کسی رو چندوقت نبینمو اون شخص فوت کنه

ازداردنیایه عمه داشتم که 5سال به یه سری ازدلایل ندیدمش.سال اول راهنمایی ک بودم وقتی اومدم خونه دیدم بابام حسابی بهم ریخته و

چنددقیقه بعدزنگ زدن و گفتن ک...

روحش شاد

امسال هم ک یکی من مثه خواهرم میدونستم فوت کرد برای این دونفرخیلی گریه کردم

روح هردوشاد :(
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

همیشه فک میکنیم کلی وقت هست واسه دیدن دوستامون!کلی روز پیش رومونه و میتونیم یه عالمه وقت با آدمایی که دوسشون داریم باشیم!واسه همین همیشه میگیم "بعدا :)"!
خیلی کوچیک بودم !مراسم ختم یکی از آشناها داشتیم با بچه ها بازی میکردیم !دویدم اومدم سمت مامانم و گفتم:مامان یه دوست پیدا کردم اسمش شیرینیه ;;) :))!مامانمُ بردم که دوستمُ نشونش بدم یهو :o شد!مامان شیرین دوست دبیرستان مامان من بود ;D!
از اون روز رفت و آمد خانوادگیمون شروع شد!
پارک پردیسان و زل زدن به بادبادکاش..
دربند و چیدن تمشکای وحشی ..
آبعلی و برف بازی با ذوق و شوق بچگی و یه شیرکاکائوی داغ..
پارک ارم و جیغ ردن از ته دل!
سرزمین عجایب و اون بالش بزرگ قلبی ـه که بردیم..
سرخه حصار و دوچرخه ی دونفره..
سیزده بدر و چادر زدن تو حیاط ;D..
کاخ سعد آباد و عکسای بامزه مون..
شبای محرم و جک گفتن و یواش خندیدنمون ;))
لباس خریدنای شبیه هم..
دعواهای 2دقیقه ای!
آهنگ خوندنا و جیغ جیغامون تو ماشین تا کرج!
چشماش که همیشه میخندید!همیشه...
...
بزرگ تر که شدیم دور شدیم از هم!با دوستای جدیدم خوش بودم و یادم رفته بود ممکنه یه شب گوشی بابام زنگ بخوره و رنگش بپره و بگه:شیرین رفت!
...
هنوزم نمیفهمم اینکه "دیگه هیچ وقت نیست" ینی چی؟
دلم براش تنگ میشه زیـــــاد!الان یک سال و نیمه که رفته..نیستــــ :(یه تیکه ی بزرگ از قلبم زخم شده!و خیلی وقتا میسوزه جای این زخم..
از اون روز قول دادم با همه ی دوستام شاد باشم ..وقت غم کنارشون باشم.. 8-|
...
امیدوارم روحتم مثه صورت همیشه خندونت الان خوب و شاد باشه >:D< :(
...
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

خدا پدربزرگ و مادربزرگمو رحمت کنه.خیلی آرزو داشتم که داشتمشون و حسشون میکردم...
آقای عطار زاده معلمم که جزو اندک کسایی بود که آدم حسابشون میکردم...
و شاید دایی بابام...
خدا همه رفتگان رو ببخشه و بیامرزه و شادروان کنه
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

شب جمعه که میشد میگفتیم : بابا بابا بدو بخوابیم صبح زود پاشیم بریم گرمسار ...
بابام هم یه موقعایی میگفت باشه و میرفتیم میخوابیدیم و صبح زود پا میشدیم فقط بخاطر اینکه بریم خونه شون ...
با اینکه مسیر برامون یکم طولانی بود ولی خوش میگذشت.
وقتی میرسیدیم دم در خونشو میزدیم و میدیدیم جواب نمیدن بدو بدو با داداشم میرفتیم سراغ در پشتی و میشستیم و از زیر در نگاه میکردیم ببینیم ماشین تو حیاطه یا نه 8-}
حالا دو حالت پیش میومد :
اگرماشین تو حیاط نبود سوار ماشینمون میشدیم و زودی میرفتیم سمت باغ و بابا بزرگ رو غافلگیر میکردیم ، فکر کنم خیلی خوشحال میشد :) :-نفس عمیق
تو باغ کلی اینور اونور میرفتیم و میوه میچیدیم و گاهی برامون میشست که همونجا بخوریم و حتی یه موقعایی یه کارتون میوه میچید میذاشت واسمون که ببریم تهران ...

اگر هم ماشین تو حیاط بود منتظر میموندیم تا در رو باز کنه ;)) مظلوم میشست تو خونه ... 8-^
موقع ناهار که میشد اگر غذا نبود میرفت از بیرون میگرفت ، به روز باهاش رفته بودم میگفتم خب اینجوری که بیشتر زحمت میکشی ، میگفت مگه برا تو میخرم ؟ ;D :x

ولی حالا دو ساله دلم لک زده برای اون صبح جمعه ها که با کلی ذوق بیدار میشدیم ، اون میوه ها ، اون دوییدن ها تو باغ ، اون خندیدناش ...
ولی خیالم از این راحته دیگه راحت شد ، از همه سختیا ، از همه ظلم های دنیا ، از همه تنهایی ها .
عمه هام میگن رفت پیش عشقش ، رفت پیش مامان بزرگت ، دیگه راحت شد و اونجا خوشحاله ... دلم هم به همین خوشه ^-^

اونایی که مامان بزرگ و بابا بزرگ دارین ، قدرشونو خیلی بدونید ، یه روزی میرن ... :|
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

وقتی یکی می میره اونوقت قدرشو میدونیم و میدونیم چه عزیزی بوده و زندگی بدون اون معنی نداره یا وقتی حادثه ای خدای ناکرده برای عزیزامون پیش میاد تاسف میخوریم از رفتارای قبلی و میگیم ای کاش...
بیاید تا هستن قدرشونو بدونیم
بابا بزرگ مهربونم دلم برات تنگ شده 8-|
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

وقتی باهم تو خونه تنها بودیم و میخواست بلند بشه هیچکس نبود تا کمک کنه بلندش کنم.ولی وقتی گذاشتنش تو تابوت خیلیا زیر تابوتشو گرفته بودنو میبردنش...
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

یکی از دوستام، کسی ک بهترین دوستمه، یه بیماری داره، یه بیماری ک معلوم نیست درمان داره یا نه، من اونو قد همه دنیا دوست دارم، نمیتونم تصور نبودنش رو بکنم، حاظرم زندگیم رو بدم ولی اونو از دست ندم، خدایا من تحمل مرگش رو ندارم، برام نگهش دار اون فرشته رو، واقعا یه فرشتست. بچه ها شما هم دعا کنید براش :-<
 
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

من پدر بزرگم فوت کرده...ایشان هروقت منو تو خونه مادربزرگم (طبیعتاً خونه ی خودشونم بوده یه روز!) بیکار میدید...بهم میگفت:دخترم بیا حرکات ژیمناستیک برام برو!ولی حیف...الآن دیگه کسی به نام باباجون اونجا نیست که بهش حرکت ژیمناستیک برم..
خیلی تنبل بود بیچاره...
روحش شاد یادش گرامی...........
 
  • لایک
امتیازات: igin
پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ...

پدر بزرگم.... :(
 
Back
بالا