منطق های جالب

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع stevendeljoo
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : منطق های جالب

منطق ملت راجع به دانش آموز سمپادی
شما که تیزهوش مملکتید ترقه بزنید انتظار از دیگران چیه؟! :-"
 
پاسخ : منطق های جالب

توقع مردم از یک خواننده:
(در مورد رضا صادقی)
ععععع!
اینکه معلوله!
نمیتونه راه بره!
چطوری آهنگ میخونه؟!!!!
-آخه صداش چه ربطی به پاش داره؟!!! :o
 
پاسخ : منطق های جالب

منطق داداشم: غذای مدرسمون گوشت نداره......آشپزه همشو میخوره......برا اینه که اینقد چاقه...
روز بعد:امروز غذام گوشت داش......حتماً آشپزو عوض کردن یه آشپز لاغر اوردن ;D
کپی خودمه داداشم :x
 
پاسخ : منطق های جالب

خیلی جالبه توجه که اکثرا چنین منطق ها و نوع نتیجه گیری هایی از بچه های کوچیک بر می یاد و بزرگ شدن آدما اونا رو از این منطق های غیر منطقی (!) دور می کنه. یعنی علتش چی می تونه باشه؟! :-?

میتونم بگم این یکی از جالب توجه ترین تاپیک های سایته واسه من!
 
پاسخ : منطق های جالب

یه منطق ملت در مورد سمپادی :
شما که تیزهوشید دیگه چرا ...؟
 
ﭘﺎﺳﺦ : ﻣﻨﻄﻖ ﻫﺎﯼ ﺟﺎﻟﺐ

سینمای هالیوود جهانو اشغال کرده
اینجا هم جزو جهانه
هالیوودم جزو آمریکاس
پس اینجارو آمریکا اشغال کرده
پس اینجا آمریکاس
پس ما هم آمریکایی هستیم
هیچ آدم با عقلی بر ضد خودش شعار نمیده
پس ما با عقل نیستیم که میریم راهپیمایی بر ضد خودمون شعار میدیم

بعد الان خاستم مثلا استدلال بچه هارو نگم استدلال در کردم :))
 
پاسخ : منطق های جالب

بچه ک بودم واسم ی انگشتر طلا خریده بودن ک خیلی خوشگل بود، همش این سوال تو ذهنم بود که چرا خانوما طلاهاشونو نمیندازن دور ;D ی روز رفته بودیم بیرون شهر خلاصه من انگشترمو همون جا گم کردم،مامانم اینا شده بودن اینطوری X-( X-(منم اینطوری :-s :-s
بعد واسه اینکه کسی دعوام نکنه گفته بودم که : خوب کهنه شده بود دیگه،بهتر که گم شد، یکی دیگه میخریم :)) :)) :))
 
پاسخ : منطق های جالب

بچه بودم اونقده میگفتن این مورچه ها کار میکنن و اینا کهتصمیم گرفته بودم برم تاب و سرسره در ابعاد کوچیک درست کنم برن بازی کنن خسته نشن اینقدر ;D
 
پاسخ : منطق های جالب

نه كه y واي خونده ميشه....من بچه بودم فك ميكردم معدل واو فارسيه پس اگه آخر كلمه بياد اوووو.. خونده ميشه
بعد تام و جري رو ميخوندم تام و جرو ميگفتم خارجيو با لهجه ش ميشه جرو فارسيش ميشه جري!
 
پاسخ : منطق های جالب

منطق آقای وزیر برای انحلال سمپاد:
رقابت بین مدارس از بین رفته
تنوع مدارس زیاد شده پدرمادرا سردرگم شدن
:-\ :-\

پ.ن:والا الان سردرگمی بیشتر شده اسم مدارس ما تیزهوشان و اینائه بعد امکاناتمون از نمونه دولتی و شاهدم کمتره(غیر انتفاعی ها به کنار البته ;D)
 
پاسخ : منطق های جالب

رفته بودیم با فامیل پیک نیک
بعد داشتیم وسطی بازی میکردیم
پسر داییم خورد رفت بیرون
بعد برگشته به من میگه :
تو که اینهمه والیبال رفتی عرضه نداری یه بل بگیری؟
;D
 
پاسخ : منطق های جالب

منطقِ مامانِ ایرانی :
بیا این سیب زمینی ها رو سرخ کن !
چند دیقه بعد ، مقداری روغن میپاشه به اینور اونور ُ یه خورده ام می سوزن سیب زمینی ها ! باو اتفاقه دیگه ! :-"
مامان : همینه دیگه ! درست ـم همین جوری می خونی ! اصن تو ، همینی! الان اتاقت ! چند وقته تمیزش نکردی؟ هی فقط بشن پایِ اون اینترنتِ کوفتی. یا ام که برو پایِ تلفن، 2 ساعت ! حالا بذار این ترم کارنامه ـا بیان، من می دونم با تو ! :-w

فرزند : :-ss :-s :-/ :-? 8-| (:|
 
پاسخ : منطق های جالب

منطق ما توی کلاس حرفه:
1-چون مسواک نزدن باعث طرد شدن دوستان میشود و سپس افسردگی پس:مسواک نزدن=مرگ. ;))
2-چون دام سالم با انسان سالم رابطه ی مستقیم دارد پس:دام=انسان ;))
 
پاسخ : منطق های جالب

خواهر من وقتی بچه بود فکر میکرد اگه اون بقیه رو نبینه، بقیه هم اونو نمی بینن. بعد هر وقت قایم باشک بازی میکردیم مینشست یه گوشه چشاشو میگرفت فکر میکرد ما دیگه عمرا اگه پیداش کنیم :))
 
پاسخ : منطق های جالب

امیر:سعید بیا کلاسو بپیچونیم بریم بدرسیم...
سعید:نه چون کلاس ادبیات زمانش 3برابر میگذره ما سر کلاسش وقت بیشتری داریم ;))
ما: :))
 
پاسخ : منطق های جالب

بچه که بودم آهنگ هایده که میگه:((هنوز به یاد خونه،همه دلامون خونه****سال سال این چند سال، هر سال میگیم دریغ از پارسال))می شنیدم فک میکردم خواننده میخواسته خونه بخره هی دست دست کرده خونه گرون شده دیگه پولش نرسیده خونه بخره حالا داره حسرت میخوره که چرا سال های قبل خونه نخریده. یه بار به بابام گفتم: خب به هایده بگید بیاد طبقه پایین خونه ما که خالیه زندگی کنه! ;D
 
پاسخ : منطق های جالب

مامانم کوکو درست کرده بعد توش زرشک ریخته میگم دوست ندارم
پدرم میگه بد بخت دوروز دیگه همینم گیرت نمیاد :o :o
 
پاسخ : منطق های جالب

بچه ها این جا اعترافگاه نیستش ها ! به پُست اول دقت کنید .
× پاکسازی شد .
 
پاسخ : منطق های جالب

داداشم: مهدخت سفره رو جمع کن

من:هم غذا بخورم هم سفره رو جمع کنم ؟ :)) تقسیم کار کنیم،من می خورم تو جمع کن =))
 
پاسخ : منطق های جالب

بچه که بودم همش فکر میکردم اگه هر پلیسی رو که دیدی بهش سلام کنی دیگه دوستت میشه /m\و هیچ وقت اگه کار بد هم بکنی دستگیرت نمیکنه. میبینین چه نقطه چینی بودم. ;D
یه بار هم واسه عموم رفتیم خواستگاری اونوقت هم من دوم یا سوم ابتدایی می خوندم.زن عموم که چای رو آورد(یعنی اون موقع عروس بود) بعد تعارف به داماد گفتم ااااااااااا :o پس چرا نریخت؟آخه فکر میکردم حتما باید بریزه از بس این فیلما به آدم چیزای بد یاد میدن
(میدونم ها ورود اطفال به این مجالس ممنوعه ولی چون یه شهر دیگه بود گفتیم همه بریم هم یه مسافرتی بشه هم یه کار مثلا خیر ;))
 
Back
بالا