تا حالا ضایع شدین/کسی رو ضایع کردین؟!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع شقایق س.
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

تو زمستون بعد کلاس زبانم داشتم میرفتم سمت ایستگاه تاکسی ها یه گله پسر هم تو پیاده رو وایستاده بودن من و دوستامم داشتیم راه میرفتیم.همش با خودم میگفتم خدایا من دارم از این تیکه رد میشم لیز نخورم آخه یخ زده بود.همین طور داشتم با خودم میگفتم که لیز خوردم و افتادم زمین :-ss :-" ;D
خیلی حسّه بدی بود دوستام کمکم کردن زود پاشدم ولی فک کنم هم سوژه ی دوستام شدم تا یه هفته هم سوژه ;D ی پسرا تا یه روز
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

به نقل از پسرک محبت فروش :
اخه اینم سواله!؟من 40%روز دارم ضایع میشم!
همین امروز مادر یکی از بچه ها زنگ زد به ناظم مدر3 گفت این با چند تای دیگه بعد مدر3 میره ... :((
منم که 8-|
ناظم که بهم گفت اول گفتم شوخی میکنین! ;Dبعد 15 دقیقه فهمیدم نه.اش نخورده و دهن سوخته
خلاصه شروع کردم گریه و زاری.
وسط کار یکی بهم اس داد!منم که گوشیمو یادم رفته بود سابلنت کنم فقط تونستم سرخ شم!
بعد از شانس ما گفت میخوام ببینم اس رو!!
با هم دیدیم.یکی از جنس مونث های هم سن که گویی اشنباها شماره ی منو با دوست...ش اشتباه گرفته بود بهم اس داده بود!
متن اس:عزیزم امروز بعد مد بریم بیرون!
من: :-[ :-[ :((
خلاصه ماست مالی شد
[/quo
مطمئنی اشتباه گرفته بوده؟
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

یک بار سر کلاس رفع اشکال کانون بودم که بعد از آزموناش برگزار میشه بعد معلمه سوال و حل کرد گفت جوابش 18میشه منم با اعتماد بنفس کامل چون تنها نفر در اون جمعیت بودم که از مدرسه تیزهوشان بودم بلند شدم گفتم جواب میشه 12معلمه گفت مطمئنی منم بلند شدم ماژیکو ازش گرفتم گفتم بله بعدم جواب 12 درآوردم رو به معلمم وپسرا ودخترا کردم گفتم دیدید بعد دیدم یکدفعه ای همشون منفجر شدم بعد معلمه گفت یک بار دیگه نگاه کن بگو ببینم 3.6=18 یا 12 بالاخره منم درحد مرگ خجالت کشیدممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

همسایمون اومده بهم میگه:دخترم شما که انقد خانومی یکم حواستو جم کن غروبا زود تر پرده اتاقتو ببند!!!! ;;)
من:بله!حتما،خوب شدگفتین آدم فراموش میکنه که از بیرون داخل پیداست. :)
- راستی صُبا هم میخوای بری مدرسه از این شیشت به عنوان آینه استفاده میکنی!!نه که هوا هنوز تاریکه ;D :))
من در حالت :o :-L و X_X
(یعنی میشد یه نفر انقد خوشگل آدمو ضایه کنه!!! :| )
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

صبح که رفتیم مدرسه چند تا از کلاسای سوم و گشتن تا ببینن با خودشون گوشی دارن یا نه.
همه ی دوم ها هم میترسیدن که یه وقت ما رو هم بگردن یکی از مثبت ترین بچه های مدرسه که تو لیست المپیاد علوم هم بود تو کیفش یه چیزی بود که اگه مدرسه ازش میگرفت ایراد میگرفتن.بدجورم حول شده بود داشت دنبال یه جایی میگشت که قایمش کنه.منم خواستم کمکش کنم گفتم بده به من برات قایمش میکنم.
منم بردم دادم دبیر شیمیمون براش نگه داره اونم گرفت.
رفتم تو کلاس گفتم گوشیت و دادم به خانم براتی گفت گوشی ی ی ی ی ی ی ی؟؟ X-( :-L
گفتم آره دیگه گوشیت.گفت اسگل اون گوشی نبود که ه ه ه کرم پودر بود.
منم دقیقا به این حالت :o :o :o :o :o :o :o :o
تا آخر زنگ داشتیم فکر میکردیم اگه فهمیده باشه گوشی نیست و کرم پودره چی بگیم بهش.این بدبخت میگفت گوشی بود اشکالی نداشت ولی آخه بدبختی من گوشی هم ندارم
زنگ آخر رفتیم از خانم براتی بگیریم نفهمیده بود گوشی نیس گفت خودتون از تو کیفم بردارید کیفش هم دستش بود.
این دوستم دوره کرم و کلی کاغذ پیچ کرده بود خواستم بردارم کرم و که قوطیش از لای کاغذا لیز خورد افتاد تو کیف خانم براتی.
خیلی حس بدی بود
خانم براتی دید گوشی نیس کرم پودره به این حالت: :o :o :o :o :o :o :o :-w :-w :-w :-w :-w :-w
ما: :-ss :-ss :-ss :-ss :-ss :-ss :-" :-" :-" :-" :-" :-" :-"
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

همین چن روز پیش...داشتیم با یکی دیگه از بچه ها قر میدادیم تو کلاس :))
بعد وسطش اومدیم مسخره بازی دربیاریم شرو کردیم والس رقصیدن ;D(که البته بعدش به ولادیمرو تانگو ^#^ ختم شد)
بعد همینجوری دستای همدیگرو گرفته بودیم والس میرقصیدیم ;))(به خیال خودمون) که معاون گرام یهو تشریف آورد مام دم در واستاده بودیم خو :-ss :-s
دیگه کلن یادم رف والس چیه و ... ;;)
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

مدسه رو ما اداره می کردیم
خیلی جدی رفتم سر کلاس شروع کردم درس بدم وسط زنگ یکی از بچه ها(شکوفه) داد زد گفت زهرا ،نسترن نیستش گفتم خوب شکوفه بلند شو برو ببین نسترن کجاست که نماینده ی کلاس گفت : کلاس نماینده داره منم گفتم خوب نماینده برو ببین شکوفه کجاست ؟ که کلاس ترکید از خنده =)) =)) :)) :)) =)) =)) :)) :))
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

این ضایع شدن من نیست ضایع شدن یکی از بچه هاس:
سر زنگ زیست معلممون داشت درمورد رابطه ی حس و بویایی و چشایی حرف میزد.حالا بعد از توضیحاتش گفت به خاطر همینه که وقتی سرما میخوریم و بینیمون کیپ میشه مزه ی غذا ها رو نمیفهمیم.
دوستم گفت خانم ولی من وقتی سرما میخورم مزه ی غذا ها رو میفهمم معلممونم گفت خب عزیز دلم فضای داخل بینیه تو بزرگه از بیرون هم دقت کنی میفهمی به خاطر ِهمین سرما خوردن و کیپ شدن دماغت هم روت تاثیر نداره.
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

توی فرزکاپ بودیم من کارت و حد و از اینجور قرتی بازیا نداشتم معاون پایه مون امد ب من گیر داد که کارت و حدت کو ؟ منم گفتم جا گذاشتم ! معاونمونم گفت : اصن تو عضو تیمی ؟ منم ب دروغ با قاطعیت تمام گفتم : بله خانوم ! برگشت گفت : پس بریم پیش خانوم رحیمی ( معاون پژوهشیمون ) منو میگی X_X ^#^ :-ss ! معاونمونم که کلی خودشو گرفته بود رفت جلوی رحیمی باسر بالا گرفته پرسید : خانوم رحیمی هلیا تیم داره ؟ رحیمی هم با خونسردی کامل گفت : بله ! هلیا تو چرا سر تیمت نیستی ؟!!! منو میگی [-o< معاونمون ~X( رحیمی :|
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

این معلم عربیه سر کلاس هی درباه مدرک هاش و اینا حرف میزنه بعد میگه من دکتری شرکت نمیکنم چون فضای دانشگاها سیاسی شده و اینا!!
یکی از بچه ها رفته بود تخته رو پاک کنه بعد این معلمه برگشت گفت اینطوری نه و چمیدونم این وری و اون وری و اینا که مثلا گچی نشه!منم برگشتم گفتم :نگاه کنید بچه ها یاد بگیرید!تخته پاک کردن هم فوق لیسانس میخواد!همینطوزی نیس که!!
معلمه به حالت :o برگشت نگام کرد بعدشم گفت من با تو کار دارم!! :-L
من= ;D
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

ز مدرسه برگشته بودم و رفتم تو آسانسور.بعدش از اونجایی که طبقه چهارمیم و یکم طول میکشه برسه شروع کردم به خوندن یکی از آهنگای جاستین بیر و رقص بریک رفتن B-) B-) B-) <:-P!همینجوری داشتم بلند داد میزدم که در آسانسور باز شد و من میخواستم سریع برم بیرون که دقیقا 1 سانتی متر با شکم یه تامیر کار آسانسور وایستادم :o!بعد بلند(تو حال و هوای آهنگ یادتون نره!) گفتم:ای وای سلام! :-\ :-\ :-\
بعد مرده گفت سلام ببخشید کسی خونه نبو اینو امضا کنه منم صبر کردم که کیس بیاد لطفا اینجارو امضا کنین
منم هنوز تو شک بودم ;D
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

آقا امروز رفتیم رو میز بعدش میزِمون کردن=ینی ما یه روز اومدیم ثواب کنیم زدن کبودمون کردن=امکانات مدرسه در حد المپیک ینی چهارپایه اش هم با آدم بازی میکنه=ینی برو حال کن :-" :-"
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

با خواهرگلم رفته بودم خرید داشتم با کلی اشتیاق باهاش میحرفیدم کمی تا مقداری هم با صدای بلند یه دفه برگشتم دیدم یه خانم مسنّ محترم داره به حرفام گوش میده و یه دفه شروع کرد به راهنمایی کردن و نصیحت کردن من خواهرمم اون ور تر داره ویترین یه بوتیک و نگا میکنه :-w :(
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

امروز امتحان دینی داشیم.8 تا!!! درس.منم تا آخرش نخونده بودم.با امید به خدا و کمک دوستان عزیز و حواس پرتی معلممون رفتم سر جلسه.همه ی سوالا رو بالاخره هر جوری بود جواب دادم رسیدم به یه سوالی که بلد نبودم.از یکی پرسیدم،اونم یه چیزایی گفت.من درست نفمیدم چی میگه.با شجاعت تمام با این که ردیف اولم بودم کتابمو باز کردم.شروع کردم گشتن ببینم یه چیزایی شبیه اون چیزایی که دوستم گفت پیدا میکنم یا نه.بماند که این قدر هول بودم،یه جوری کتابو ورق میزدم که فک کنم مدیرمون تو دفترم فمید!!! ;D
یه صفحه پیدا کردم،مثه این خوشالا از اول تا آخرشم مو به مو نوشتم!!!!!!!!!!!!وقتی اومدم بیرون فمیدم کلا اشتبا نوشتم.حیف کتاب باز کردنم...
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

دیگه بیشتر از این میشه که کلی برنامه بریزی دوستات بیان پیشت بعد یه جوری بشه مجبور شی زنگ بزنی کنسل کنی؟؟
بعد داری از مدرسه میری بیرون ببینی مامانت اینا برا اولین بار اومدن کارگاه علومتو تو مدرسه ببینن اونم وقتی که همه چیز تموم شده!!!؟؟؟
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

رفته بودیم دوره استانی المپیاد
سر نهار به همه از اون دوغ های،ضایع،عه توی بطری دادن.
مال دوستم آیسان بار،نمیشد.برد که باز کنن بهش از اون دوغ های با درست حسابی لیوانی دادن :دی
اینیکی دوستمم خواست،زرنگی کنه در دوغشُ محکم بست برد به هوای اینکه مال اینم عوض کنن
وختی برگش دیدیم دوغ خودشُ باز کردن دادن دستش!! :)) :))
دوستم اینجوری ینی :| :-w
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

چند روز پیشا سر کلاس اجتماعی معلممون داشت راجع ب یه چی حرف میزد بعد وسط حرفاش یه دفعه اومد مثال بزنه برگشت گفت : مثلا مسی اگر پا نداشت که نمیتونست فوتبال بازی کنه ! منم خیلی جدی برگشتم گفتم : خانوم خب اون موقع میرفت پارا المپیک بازی میکرد ...! معلممون یه لحظه قفل کرد ...! منو میگی ;D بچه های کلاس =)) معلممون :-"
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

دوستم: زهرا بیا مدرسمون دلمون تنگیده :|
من: باشه هرجوری شده میام
تومدرسه خودمون: بچه ها من دارم میرم پیش بچه های پارسال شما نمیاین؟
بچه ها : کوفتت شه ، مامان ،بابای ما که نمیذارن :(( ~X(
من: >) :P
دوستم زنگیده : اِ زهرا ببخشید نمیدونم چی شد یه هو مدرسمون گفت الان برین خونتون. لازم نیس بیای
منم حالا بین بچه ها ضایع شده بودم که نمی تونم برم اصن یه وعضی :-"
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

امروز سرکلاس هندسه
دبیرهندسه بعد ازاین که کلی اذیتش کردیم و دهنش سرویس شد
ورداشته میگه:میدونید؟مشکل شما اینه که حروم زاده اید
ما :o :o :o :o :o :o :o :o :o
چیزه،منظورم اینه که حروم لقمه این
ما :| :| :| :| :-w :-w :-w :-w :-w
5دقیقه بعد:تَق تَق تَق
معاون پرورشی پشت در بود
آقای فلانی(دبیرهندسه)تشریف بیارید بیرون
بعد1ربع برگشت دیدیم قرمز شده
کارد میزدی خونش درنمیومد
دیگه معلوم بود ی گفتن بهش :))
تاآخرکلاس همش میگفت آقای محترم :)) :))
حالامن نمیدونم چحوری به این سرعت فهمیدن؟ :-?
تو کلاس شنود دارن آیا؟ :-/
 
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟

راهنمایی که بودیم توی اردو ی مدرسه یه دیوان حافظ شوکی خریدم رفتم پیش معاونمون گفت:بده یه فالی بگیریم. معانمونم فاتحه خوند اومد کتاب رو باز کنه، ( منم که مثل چی از معاونمون می ترسیدم)یه قدم رفتم عقب پام لیز خورد وسط بازارچه حکیم مشهد جلوی یه عالمه ادم خوردم زمین
بدجوری ضایع شدم جای معاون خودمو برق گرفت.
 
Back
بالا