پارسال یه بار دوستم واسه تولدش شیرینی آورده بود..بغل دستی منم بود..
منم از این شیرینی شکلاتی ها خیلی دوست داشتم ..
از غذا گشنه هم بودم..از غذا هم من اون موقع نسبت به الان خیلی آدم شکمویی بودم..
از غذا عربی هم داشتیم..از غذا هم معلمش نمکدون..
منم طاقت نیاوردم رفتم زیر میز شیرینی بخورم که منو دید ( دفع اول بود لو میرفتم)
کلی متلک گفت و خندیدند همه !!
تا آخر سال هم منو ول نکرد و یه چیزی واس این شیرینی ها گفت !
من معمولا" موقعی که مغزم نمی کشه دیگه یا فشارم میاد پایین می خورم..کلن راحتم و تا الان ام معلم اگه فهمیده به روش نیورده ..یه بار هم آجیل و چهارمغز گذاشته بودم رو میز برای امتحان ادبیات که بخورم و فشارم پایین نیاد دبیرمون چنان نگاه چپ چپی کرد منم بهش یه لبخند زدم و انگار نه انگار... :)
ما همش سر کلاس می خوریم.
من ردیف اول کلاس هستم.
تازه دوستم هم همش وسط درس معلم بلند میگه گشنمه
یا معلم داره درس میده ما همین جور داریم میخوریمو نگا میکنیم.
انگار اومدیم سینما!!!!!!
من پارسال سر کلاس هندسه ساندویچ میبردم میخوردم. خیلی هم شیکومجلسی. هنوز موندم که چهجوری معلم نمیفهمید. [ تازه میز اولم مینشستم. ) ]
چند وقت پیش حوصلهمون سررفتهبود سر کلاس ادبیات ؛ قشنگ ناهار درآوردیم شروعکردیم به خوردن. [ کتلت با برنج و مخلفات. مهمونی بود رسما. ] بعد همونموقع صدامون کرد که بریم برای جلسهی انجمن ؛ مائم هی تندتند میخوردیم که بریم سر جلسه. همهش ـم سر کلاس با حضور معلم اونم میز دوم.
مگه بدون خوردن ميشه درسو ياد گرفت؟! B-)
ما به قول دوستان سر كلاس تقويت ميكنيم
يه بار يكى از بچه ها سيب اورده بود بعد از اين كه خوب قاچشون(؟)كرديم به جلوييم كفتم روتو كن اينور،روشو كه برگردوند يه تيكه گنده سيب كردم تو دهنش هيچى ديه مجبور شد همون ورى بمونه و بعد از خوردنش روشو بر گردونه :P
خوردن لواشك هم كه عاديه،يه مدتم چيپلت و كرانچى و پفك و چيپس ميخورديم،يه مدتم موز و خيار خيلى محبوب شده بودن
ما كه كارمون همينه سر كلاس و خيلي عاديه
يه دفعه دوستم بهم شكلات داد گذاشتم كنارم رو صندلي كه در يك موقعيت مناسب بخورمش
دو دقيقه بعد كه برگشتنم برشدارم ديدم پوستش هست و خودش نيست و دهن دوستان پشت سريم داشت تكون مي خورد منم يه لبخند مليح زدم و زنگ تفريح بلايي سرشون آوردم كه تا عمر دارن اين كارو با من نكنن...
سر كلاس زيست هم يه بچه ها داشت شكلات مي خورد همون موقع دبير يه سوال كرد اين خانوم تيز هوشم دست گرفت كه جواب بده
اينقدر ضايع بود كه دبيرمون هم خندش گرفت...
يه بارم سر مسابقه علمي كلاس در سكوت كامل دوست گراميه من داشت پسه مي خورد منم يهو عصبي شدم يه داد سرش زدم بيچاره پريد تو گلو ش داش خفه مي شد بقيم كه داشتن از خنده روده بر مي شدن
ما یک معلم داشتیم بسیار خشن به طوری که تو کلاسش حق نفس کشیدن نداشتیم چه برسه به این که بخوایم چیزی بخوریم بعد یه بار من خیلی گشنم بود و تصمیم گرفتم به طور کاملا حرفه ای خوراکی بخورم :لایک دولقمه اول و به خوبی خوردم اما سر لقمه سوم ،ساندویچ تو حلقم پرید و شروع کردم به سرفه کردن و با خودم گفتم الانه که شهید در راه علم بشم، :-sبه طور کامل سرخ شدم به طوریکه معلم بلند شد و اومد سر صندلیم ولقمه رو تو دستم دید و منو فرستاد بیرون که آب بخورم و دیگه راه نداد
یه بار توو همین امسال یکی از بچه ها زنگه ادبیات داشت کنفرانس میداد همه جا سکوت بود فقط صدای اون میومد منم یهو گشنم شد ..یه لواشک داشتم اونو برداشتم بازش کردم یهو کلی صدا داد منو میگی ....یهو دوستم که داشت کنفرانس میداد جمعو جورش کرد هی بلند تر اونم تند تند حرف زد حواسه بقیه پرت شه اما من در کماله استرس و شادابی داشتم لواشکمو میخوردم.. =P~
پارسال سر کلاس گوجه سبز ( همون آلوچه ی خودمون ) آورده بودم قرار بود با بغل دستیم بخوریم که یهو دیدم همه بچه ها دارن نگا میکنن از نگاشون معلوم بود حق السکوت میخوان نامردا ...
حالا سر زنگ دین و زندگی ..دبیر داره درس میده ... اصاب مصاب هم نداره ..ولی نه خداییش اصاب مصاب داشت..
هیچی دیگه یکی از بچه ها اومد از دست من الوچه بگیره یهو از دستش افتاد خیلی جالب انگیز ناک خورد به کفش دبیرمون ....
وای سر زنگ زبان بود تعدادمونم کم بود
من از این بیسکوییت خیلی گنده ها تو کیفم داشتم پشت سریم گف آخ گشنمه باز کن یکی بخورم بعد ک باز کردم همه کم کم گفتن ماهم میخوایم
معلم دید!
برگشت گف إ تولدت مبارک!
23 و 24 امین دوره المپیاد غیر متمرکز دانشجویی - قطب 4
دانشگاه
دانشگاه صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی ژئوتکنیک
اینستاگرام
پاسخ : خوردن سر کلاس
ما که خیلی راحت سر کلاس همه چی می خوریم و کاری هم به معلم نداریم
ولی یه بار یادمه بیسکویت برده بودم .سرکلاس دفاعی بچه ها از تو کیفم کش رفتن
منم اودم ازشون پسش بگیرم معلم تومد ازمن گرف نامرد نشس جلو ما تنها تنها خوردش!!!
ما همش تو کلاس داریم میخوریم.اصن امکان نداره چیزی تو دهن ِ ما نباشه.از قورمه سبزی گرفته تا لواشک و گوجه سبز.بوشَم تو کل ِ کلاس میپیچه یه وضه بدی داره.ما مقنعه هامونو میدیم بالا مثن انگار بو بد میاد از اون زیر همه چی میخوریم.
ما هم همواره در حال خوردنیم!!البته چون میز جلو میشینیم معلم تو حلقته!
یه بار داشیم چی پلت میل مینمودیم که دبیر گرامی به طرزی که به در بگه دیوار بشنوه گف:عقب نشستن هم مذیتی داره ها!هر چی بخوری دبیر نمیفمه!
والا خودم کم پیش اومده
ولی یادمه یه بار تو کلاس جمعی از دختران کلاسمان در حال لمبش تعدادی لواشک جنگلی نگون بخت بودن ...
که دریغااااا حتی از پلاستیکه ان لواشک بد سگااااال!!!! ... چنان این جماعت را وسوسه فرموده بود که عنان از کف بدادند و با لاستیکش ، با هم خورش!! میکردند ......