خوردن سر کلاس

وارش

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
17
امتیاز
90
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
آمل
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
دانشگاه صنعتی نوشیروانی
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : خوردن سر کلاس

خوشم میاد هممون این کاره ایما! :D
ما بس که تو کلاس غذا میخوردیم و جلوی چشم دبیر محترم آشغالارو میریختیم تو سطل آشغال و چندین بار هم کار به خون و خونریزی کشیده بود به خاطر کم بودن غذا :D دیگه سال آخر به همه دبیرا گفتیم که ما تو کلاس غذا میخوریم و قبلش اجازه نمیگیریم، شما از همین اول سال یه اجازه کلی بدین.
یادمه 1بار سرکلاس ادبیات ،اونم با معلم ادبیات ما که همیشه از اولین جلسه(بدون اغراق) توهم کمبود وقت داشت و تو کلاس وقت سرخاروندن هم نداشتیم، داشتیم با چه وضعی پفک میخوردیم یهو پفکه گیر میکنه توگلوی یکی از بچه ها یکی دیگه فک میکنه منم که سرفه میکنم هی با مشت میزنه پشتم...خلاصه یه اوضاعی بود!
یه بارهم داشتم پسته میخوردم معلم فیزیک با ژست مچ گیری یه نگاهی بهم کرد و گفت: فلانی داری چی میخوری؟
من(درکمال آرامش): پسته :-"
بچه ها: :))
معلم: :-? [-(
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
پاسخ : خوردن سر کلاس

تو مدرسه ما یه بار بچه ها از بس رفتن بیرون و خرید کردن که یکبار مدیرمون تو زنگ تفریح وارد کلاس شد داشت حرف می زد بعد صدای خش خش اومد و اون هم رفت سر میز اون پسره و خوراکیش رو گرفت و وقتی می خواست بندازه تو سطل آشغال افتاد پشتش. اون هم از فاصله یک تا دو متری.

حالا قیافه ما: =)) =))
 

mobina7

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
538
امتیاز
1,553
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بهشهر
دانشگاه
دانشگاه مازندران
رشته دانشگاه
حسابداری
پاسخ : خوردن سر کلاس

ای باو ما تو کلاس 10 نفر بیشتر نبودیم ولی بیخیال خوراکی نمیشدیم! :D
بیشتر اوقات تو اتاق مشاوره شکلات های رنگی بود هیچی دیگه جاتون خالی ما نفری چند تا میگرفتیم میرفتیم تو کلاس! :-"
یه بار زنگه شیمی بود منم 2 تا شکلات دهنم بود معلم میخواست برای حل تمرین و پرسش یکیو بیاره جلو از شانس خوب منم منُ اورد جلو حالا من خندم گرفته! از طرف دیگه دارم تند تند شکلاتا رو گاز میزنم یادش بخیر دندونام درد گرفته بود! :-"
ولی بالاخره تا برم جلو یکیو کامل خورد کردم و خوردم یکی دیگه هم تو دهنم بود!
معلمم اخر نفهمید :D ولی بچه ها میدونستن! (<
 

iran1372

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
390
امتیاز
813
نام مرکز سمپاد
...........
شهر
ساری
رشته دانشگاه
حقوق
پاسخ : خوردن سر کلاس

ولی هیچی مثل پوست کردن و خوردن تخمه سر کلاس اونم در حالیکه تو دو تا نیمکت با یک پلاستیک بودیم حال نمیده (<در همون حال شدشدم بازی میکردیم. (< (<آخرش معلمه دید سر و صدای پشت سریمو دعوا کردو فرستاد دفتر {-8کلی عذاب وجدا گرفتم که طفلکی بیگناه بود.نکته ی جالبش اینه که من یادم اومد اصلا تخمه دوست نداشتم
 
ارسال‌ها
650
امتیاز
4,374
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : خوردن سر کلاس


من یه سری اومدم سر کلاس کیک بخورم.
اومدم هی میرفتم زیر میز یکم میخورم باز میومدم بالا آخه آخر زنگ بود و معلممون حواسش تو کیفش.
همه کیکو که خوردم اومدم بالا یه دفعه شانس بد من کشید سرشو بالا.و دید دهنم پره.
و یه منفی دلچسب برام گذاشت.
 

ALA73

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
121
امتیاز
1,262
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد عزیز
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خوردن سر کلاس

یاد روزایی بخیر که یه دونه رنگارنگو از یاسمین میگرفتیمو 6تایی میخوردیم :D :D :D :D :D :D
دیگ همه معلما عادت کرده بودن به اینکه سرکلاس چیزی بخوریم (; (; (;
ولی سال سوم دبیر زبان فارسیمون خیلی از منو دوستام بدش میومد ومتقابلن ماهم یک بار داشت از بچه ها شعر حفظی می پرسید و منم داشتم بیسکوییت میخوردم اینم دید اومد مثلن مچ بگیره با اینکه قبلش ازم پرسیده بود یک دفه و بدون مقدمه گفت آلا بقیشو بخون!!!!! (< (< (< (<
آقا منم کم نیاوردمو بادهن پر شروع کردم به شعر خوندن \:D/ \:D/ \:D/ \:D/ \:D/ \:D/ \:D/ :D :D :D :D :D
خودش گفت بسه دیگ نمیخاد بخونی :)) :)) :))
 
ارسال‌ها
446
امتیاز
663
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
98
دانشگاه
علوم پزشکی زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خوردن سر کلاس

من که تابه حال چیزی سرکلاس نخوردم ولی دوستای من همیشه می خوردن.

اونا خیار می خوردن نارنگی می خوردن و خلاصه همه چیز می خوردن بدون این که معلم بفهمه

من تعجب کردم اونا چطوری بدون این که معلم بفهمه خیار می خوردن
 

fateme78

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
213
امتیاز
1,547
نام مرکز سمپاد
F@rz@NeG@N H!gh $ch00l
شهر
eMN@n$
پاسخ : خوردن سر کلاس

پارسال یکی از دوستام که روز تولدش با یه جعبه بزرگ شیرینی اومد مدرسه
اون روز ما زنگ اول عربی داشتیم...خلاصه این دوستم شیرینی رو به همه تعارف کرد و رفت سرجاش نشست و جعبه شیرینی رو گذاشت کنارش که زنگ تفریح ببره دفتر و خودشیرینی کنه :D بغل دستی این دوستم یه خرده شکمو بود وسط کلاس هی شیرینی برمیداشت و یواشکی میخورد...دبیرمون هم فهمید به دوستم گفت: تا این خانم...(فامیل همون شکموهه)
ته جعبه رو درنیاورده ببر دفتر
ما : :))
شکمو : #-o
 

sa128sr

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
91
امتیاز
879
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی کاشان
شهر
کاشان
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
دانشگاه زنجان
رشته دانشگاه
شیمی
پاسخ : خوردن سر کلاس

یه روز یه دوستامون سر کلاس فیزیک داشت چیزی میخورث
معلم فیزیکمون گفت آقای فلانی چیزی نخور :D
رفیق مام نه گذاشت نه برداشت گفت آقا والا ما گشنه ایم :))
ما مردیم از خنده آقا
منفجر شدیم =))
 

Miraneh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
813
امتیاز
3,959
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : خوردن سر کلاس

ما كه تا ميخوايم يچي بندازيم تو دهنمون معلماي عزيز از راه ميرسن.مخصوصا موقع بستني خوري..اونوخت مجبوري همه بستنيو بندازي تو دهنت و اونوخته كه سرما تموم دهنتو فرا ميگيره و من به شخصه سكته ميزنم از سرما.
حالا يبار منو چارتا از دوستام داشتيم يه ساندويچاي كوچولو و كمي گنده ميخورديم كه معلم زبان پريد اومد ما با چه دردسري خورديمش...
دردسر داره و يبار گير افتاديم دوسال پيش من دوستم سركلاس يچي تعارف كرد من آروم داشتم ميخوردم كه معلم ديدم و داد زد مگه الان موقع خوردنه..خو بقيه هم ميخوردن همه ميخورديم ايييييييييييييييييييييييييييش..
 

hanie468

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
195
امتیاز
685
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرعسل
پاسخ : خوردن سر کلاس

آره....اصولا من خ شكموام
هرزنگ بايد ي چيزي بخورم..تو خونه هم اينجوريم هرموقع درس ميخونم بايد ي چيزي بخورم و گرن نميفهمم
امسال سر كلاس خيار ميخوردم
صداش ك ميومد سريع معلمه انگار ك ميخواد دزد بگيره كلشو برميگردوند..بعد ك نميفهميد دوباره ميرفت اونور
اخريم نفهميد......هه هه چ حالي ميداد
 
ارسال‌ها
666
امتیاز
4,671
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
دانشکده‌ی هنر و معماری تهران مرکز
رشته دانشگاه
ادبیات نمایشی
پاسخ : خوردن سر کلاس

ما معمولن کل ِ خوراکی های ِ موجود تو کیفمونو تو زنگ ِ اول تموم میکردیم . ;;)
 

زالزالــک

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
22
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
تهران
مدال المپیاد
زیست
پاسخ : خوردن سر کلاس

ما معمولا واس اینکه حرص معملم زبانمونو درآریم سر زنگش نارنگی میخوردیم ................که 2 بارم بخاطرش تعهد دادیم :D :D :D
 

Parkoury

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
400
نام مرکز سمپاد
حلامه حلی 5
شهر
تهران
پاسخ : خوردن سر کلاس

تا حالا جاتون خالی چندمورد پفک زدیم سر کلاس های دینی!!!!!
 

YaSaMiN126

کاربر فعال
ارسال‌ها
24
امتیاز
58
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تبریز
پاسخ : خوردن سر کلاس

یادمه سال قبل سوم راهنمایی زنگ فیزیک با دوستام رفتیم ردیف سوم چیپس خوردیم خیلی چسبـــــــــید :D
 

Analia

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
2,520
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد/تهران
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : خوردن سر کلاس

من سر کلاس جبر بودم دو سال پیش، راجع به یه مطلبی نظر دادم، بعد معلمه شرو کرد بحث راجع به نظرم و اینا، من دیگه تو باغ نبودم، از این شکلات توپی های گنده گذاشتم تو دهنم، در همین حین معلمه پرسید خب اینی که تو گفتی .... توضیح بده و اینا...! منو بگو دهنم پر نمی تونستم هیچی بگم...هیچی دیگه کلاس رفت رو هوا... :-" :))
خود معلمه هم خندید
 

پرسپولیسی

کاربر فعال
ارسال‌ها
30
امتیاز
148
نام مرکز سمپاد
فرزانگان نجف اباد
شهر
نجف اباد
پاسخ : خوردن سر کلاس

ما امسال بارفقااااااااااااااا زنگای دینی میریم اخرکلاس ای میخوریم تا داره چشمامون میزنه بیرون.خیلی باحاله هرکی هرچی داره میریزه بیرون
 

shakila15

شکیلا
ارسال‌ها
200
امتیاز
2,712
نام مرکز سمپاد
فرزانگان چهاردانگه
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
زیست!! گرچه رشتم ریاضیه
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
میم شیمی
پاسخ : خوردن سر کلاس

خوردن سر كلاس فقط با خوراكي هايي ميچسبه كه بو داشته باشند از جمله خيار و نارنگي :D
بعد يكي از اونور داد بزنه كي داره خوراكي ميخوره :-"
زنگ خاصي رو نميتونم مثال بزنم چون ما همش در حال خوراكي خوردنيم :-"
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,689
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : خوردن سر کلاس

خانم غروی ما وقتی یکی داره می خوره با خنده می گه بچه اون که این جوری داری می خوری حناق می شه ها....
دبیر ریاضیمون خوردن اب رو اختیاری کرده و چون دختر خودش هم نمی تونه گرسنگی رو تحمل کنه اجازه می ده چیزی بخوریم.
بقیه هم سیب زمینی هستن.
من اگه بخوام چیزی بخورم از دبیرمون اجازه می گیرم. چون مامان من می گه معلما متوجه می شن و کار زشتیه
 

مت

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
3,640
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ : خوردن سر کلاس

دوم دبیرستان دوتاازبچه هامون دیراومدن بستنی هم دستشون بود... معلمه شروع کرد بااینا دعوا کردن واینکه دیر اومدین بستنی هم دستتونه
بستنی روبندازین بیرون خودتونم برین دفتر
من ودوستمم ردیف جلومیشینیم،ایناجلوی ما ایستاده بودن وداشتن توضیح میدادن.. مابستنی هاروازینا گرفتیم پشت سرشون خوردیم!خعلی حال داد!!
 
بالا