حیوانی در همین نزدیکی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع erfan_ashorian
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

اقا اون دوتا شعر قبلیه مال کیه
اول فک کردم مال خودته کف کردم یعنی ;D
بگو مال کیه از کجا دانلود کنم کاملشو ...مرسی
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

دادا به احترام آواتارت چیزی نمیگم شعر قبلیه ماله خودمه شعر قبلیش هم که بدیهیه برا استاد هممون فروغه.....
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

به نقل از عرفان عشوریون :
دادا به احترام آواتارت چیزی نمیگم شعر قبلیه ماله خودمه شعر قبلیش هم که بدیهیه برا استاد هممون فروغه.....
کلیک کنید تا باز شود...
گل پسر من نشنیده بودم اون شعر فروغو حالا بیا یه چی بگو ؟!
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

سلام برادر خوبی؟؟؟؟
اولا استااااد چیه؟ :-w ;D

خوندم کارتو...من رک و راست چیزایی که بنظرم رسیدو بت میگم...ناراحتم نشو از دستم چون واسه پیشرفت باید چن بار بخوره تو ذوقت
من خودمم خیلی خورد تو ذوقم تا بالاخره یه چیزایی یاد گرفتم

اولا که کلا کارات خیلییییی شخصی ان...یعنی من بعنوان یه خواننده وقتی میرم تا ته شعرت نمی فهمم چی شد ؟یا چیو می خوای برسونی؟
فوق العاده پراکنده گوووویی میکنی...و تناااسب که یه اصل مهم تو ترانه یا شعره رو به کل گذاشتی کنار
وقتی میخوای یه شعر بگی اول یه فضا رو تجسم کن و بعدش پیش برو
مثلا وقتی میخوای حال و هواتو توی یک اتاق توصیف کنی حق نداری از فضای اتاق خارج شی یا از عباراتی استفاده کنی که خواننده رو ازون فضا بیرون میاره
این از این

مورد بعدی اینه که کلا از نظر قافیه و وزن تعطیلی .....اگه می خوای تکست رپ بگی اون بحثش جدااس
ولی اگه می خوای ترانه بگی باید قواعدو رعایت کنی...باید قافیه های درستو بشناسی...باید وزنو بشناسی....نباید توو کارت تغییر هجایی وجود داشته باشه
و هی وزنش بهم بریزه ...اینجوری آدم از خوندن کارات سیر میشه...زیبایی شعر اینه که وزین باشه
وزن و قافیه رو دو جور می تونی یاد بگیری ....یکی این که بری کتاب بخری بخونی و یکی دیگه این که خودت بصورت تجربی یاد بگیری
که من مورد دوم رو توصیه میکنم.....حالا چه جوری تجربی یاد بگیری؟....باید ترانه بخونی و زیادم آهنگ گوش کنی و سرسری ازشون رد نشی
رو جز به جز آهنگ دقت کن به قافیه ها دقت کن....واسه خودت رو کاغذ ترانه های دیگرانو بنویس تا کم کم آشنا بشی..البته ترانه های ارزشمند نه ترانه های بیخود

مثلا آلبوم جدید شاهین نجفی یه آلبوم فوق العاده قویه از لحاظ شعر ، با دقت رو ترانه هاش زوووم کن...سعی کن از ترانه هاش یاد بگیری:
مثلا این بیتو ببین:
من یه گلایلم که تو این سرزمین شوم
راهم به قبر و سنگ گرانیت میرسه
هر روز به قتل میرسم و شعر من فقط
به انتشار شعله ی کبریت میرسه

ببین چقدر زیباس...تناسب بین گلایل و قبر و سنگ گرانیتو ببین....یه ترانه ی خوب باید پر از حرفای جدید و در عین حال شاعرانه باشه
بنظرم با توجه به سلیقت ترانه های یغما گلرویی خیلی به دردت می خوره

حال و روزم مثه یه سگ هاره
که هر روز پارس هاشو میشماره

هردوی اینا از یغما ان

یه نکته ی دیگه اینه که سعی نکن زیاد بنویسی....من خودم اولش که شروع کردم تو کف این بودم که یه شعر 20-30 بیتی بگم ....فک میکردم هرچی بیشتر بگم بهتره
ولی این اشتباهه..اولا که هرچی بیشتر بنویسی خواننده خسته میشه...دوما سعی کن کم بنویسی ولی تو همون چن تا بیت جوری بنویسی که خواننده رو قلقلک بده
جوری که بتونه با شعرت همزاد پنداری کنه....تو شعرات خیلی خیلی شخصی ان...انگار فقط واسه خودت می نویسی و بقیه کشکن


الان اگه بخوام ایرادای شعرتو بگم خییییییییلیییییییییییییییییی میشه...
شاید خودت واسه قسمت به قسمت شعرت توجیه داشته باشی ولی گفتم بازم میگم شعر فقط واسه تو نیست و بقیه هم باید ازش بفهمن
الان شاید حرفامو درست متوجه نشی ولی اگه بری تو کف ترانه های دیگران و رو قسمت به قسمتشون فکر کنی بعد یه مدت میگیری من چی میگم

ببخشید پرحرفی کردم
موفق باشی رفیق
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

بسیار ممنون چشم سعی میکنم از نکاتی که در اختیارم گذاشتید استفاده کنم راستی من بیشتر با شعرایه مهدی موسوی حالمیکنم تا یغما گلرویی به قول خودم یغما گلرویی همین براش بس که بره شعر بگه برا یزدانی اونم بزارن رو پیشواز ایرانسل!!به هر حال ممنون:)[
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

با درود دوباره
ببین مهدی موسوی شعر کلاسیک مینویسه و همه ی ایناهم که تو آلبوم شاهین ازش شنیدی هم شعر کلاسیک بود نه ترانه
مثلا همین که امضاته یه غزل پست مدرنه که واقعا فوق العاده س
باید ببینی تو چی راحتتری ...اگه میتونی کلاسیک بگی کلاسیک بگو اگه با ترانه راحتی ترانه بگو
ترانه محدودیتش کمتره ...از نظر وزن و قافیه دستت بازتره...از اصطلاحات عامیانه میتونی استفاده کنی...خواننده راحتتر مفهومو میگیره....ولی در عوض برای این که به یه جایی برسی باید خیلی متفاوت باشی
در ضمن ترانه می تونه وابسته به موسیقی باشه ...کلا بحث در مورد ترانه زیاده و تعریف های زیادی ازش شده
توو شعر کلاسیک نمی تونی عامیانه حرف بزنی و باید ادبی شعرتو بگی:
مثلا نمی تونی بگی "بمون" باید بگی "بمان".....گرفتی ؟
در هر صورت هرجور راحت تری

در مورد یغما هم حال بحث کردن باتو ندارم ;D ازین حرفت معلومه که هنوز ترانه رو خووب درک نکردی 8-}

سر کوچه ملی یه مرده یه مرد،که سی سال پیش ساعتش یخ زده
نمی دونه دنیا چه رنگی شده،نمی دونه کی رفته کی اومده

فوق العاده س این آهنگ...یا آهنگ برج....یا آهنگ محاکمه در خیابان

من عقیده دارم در حال حاضر بهترین موسیقی داخل ایران بعد از شاگردای بابک بیات مثل مانی رهنما و حامی دست رضا یزدانیه

بدرود ;)
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

اینو تقدیم میکنم به "رام"البته بگم بیت اول ماله خانوم فاطمه اختصاری هست بقیش ماله خودمه:
یک مرد مثله کافه ای کوچک
زل میزنم به در دری بسته
...
زل میزنم به زندگی گیج
با عشق اما واقعا خسته
...
زل میزنم به عکس گم در قاب
با یک دل شکسته از تکرار
...
در انتظار مرگ بودن ها
در انتظار بوسه ای بر دار
...
در انتظار رفتنت از یاد
با چشمهای بسته میخندم
....
لحظه به لحظه در فرار از تو
در روح خویش آهسته میگندم!
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

چقدر خووب شدی آورین :-\ :-\
این شد =D>

البته آخرش بشه در روح خویش آهسته میگندم خیلی بهتر میشه
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

و ان روز گم شدی تو در من
با چشمهایی پر ز باران
با یک تنه شکسته از باد
با زخم های چرک یاران

این بار به جای چشم هایت
بر بوم کشیده ام دو صیاد
در لحظه ی خیس اشکهایت
تیری بزنند این دو در یاد
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی


روز هایی پر شده از خون




شب ها هم آغوش کابوس




رفتنی در اوج ماندن ها




ظریحی از درد ها و پابوس




-------




قهوه ای خسته از لیوان ها




نامه ای در راه یک رویا




یک بقل تازگی و بودن




یک تلاطم از حنس این دریا




-----




تختی پر از استفراغ




نگاه دختری معصوم




پدری پر از ترس و وجشت




مثله مادر سرد و معصوم




-----




این بار درون اشکهایم




یک قطره برای گفته هایت




درکش بگرفت گونه هایم




افتاد به روی نامه هایت




------




این بار درین غرور سنگی




یک حسه نفس کشیدن امد




خشکید تمام اشک هایم




در زل زدنم ندیدن امد
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

اینو تقدیم میکنم به بهترین دوستم ح.ه
دوستم تنیده شد امشب
تویه پیله ی تنفر هام
یادش چکیده شد امشب
روی سیگار تکبر هام
....
شبتو پر کنی از ارضا
روزتم با یه پاکت سیگار
بزنن اتیکت وحشی
رویه من..یه کافر دیندار
....
بریزی امید هر روزو
با یه تف رویه تنه جاده
بزنی زل به همین خلطو
بگذرن از رو تنش ساده
....
تو خیابون با یه نخ سیگار
دود شی برای یک رویات
دوستت ببینه این وضعو
برینه روتو نشه جویات
برینه روتو نشه جویات
برینه روتو نشه جویات
برینه روتو نشه جویات......
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

اینو دوباره به سبک دادائیسم گفتم اگه دوباره brain نیاد ببگه دادائیسم فلانه ها اینا!!!
من..خودم را در ایینه نگاه میکنم
شعر هایم را این بار پر ز اه میکنم
خرداد میشوم شهریورم تو باش
چشم سر کار!!!سره خود ز کاه میکنم
//
دختری فاحشه در حسرت یک اه میشوم
با یک نگاه مانده از تو...دارم گناه میکنم
یک عمر در فکر تو مقدس بودم
با دختر ....ای همه را تباه میکنم
//
یک عمر فرستادی مرا پی یک نخود
می ایم و به دروغ یک نخود سیاه میکنم!!
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

این دادائیسم بود . ;D
عرفان شعرت یه مشکل وزنی داشت
اولیش وزنش -----------------*---------------------------*
---------------------#----------------------------*
بود دومی
-------------------------#--------------*
-------------------------*--------------*
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

اینو تقدیم میکنم به س.ب.ف
چون اتش صوفی به تن لخت تو افتاد
ان صد گنه میکده ات کرد مرا یاد
کم از می فرهاد شدی مست ستمگر؟
امروز به مجنون بدادی همه بر باد...
یک صد اس ام اس ۷۷۰تلت را
من یافته ام در تل این مردک فرهاد
روشن شده ای..مکتب خود ساخته ای تو
ان اصل دهاتت همه را باخته ای تو؟؟
از بهر سر و سینه و ان اتش لعلت
با ام خودت در حرمش تاخته ای تو...
و بقیشم سانسور شد.....
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

اینو تقدیم میکنم به نامجو
روزی ز من گذر کن/ ای رهروی دو عالم
تو در سرور عشقت/این تن درون ماتم
...
من چون یون یه منفی/هر روز در زوالم
این عشقه مثبته تو/جاذب برای جانم
...
هر روز اشک..هایم/سدت بخواهد ای جان!!
تا برق پر فشارم/با تو....بگیرد آرام
....
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

تو را گم کرده ام در جایی که یادم نیست
در عطر لباس هایی که شسته ام اما خیس!
در گرمی سیب زمینی هایی که
حتی نمیدانم دلیل گرمایش چیس(ت)!
و بعدی:
شکسته میشم روی تو
رو سنگ احساس و دلت
حرفمو میخورم همش
تا که چشام بگن بهت
...
بغضمو غسل میکنم
همش با چشمای ترم
با این که مست میکنم
فکره تو هست تویه سرم
و بعدی!!
ورق های بی دفتر و خط خطی
دروغ تو از فرط بی دقتی
تماس بدون جوابت به من
نگاه زنه بیوه ی شهوتی
...
صدای سکوت زنی حامله
که کوبیده شد بر سر فاجعه
و نوزاد بدبختیو بی کسی
که فارغ شد از مادر حادثه
همه و همه اش را تقدیم میکنم به رومئا!!
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

با سلام دوباره ;) ;) ;)
همون شعری که اولش از فاطمه اختصاری بود از همه ی کارات بهتره
انگار سردرگمی...یه قسمت از کارات پر از واژه های سنگینه ولی یه قسمت پر از واژه های عامیانه
و بازهم همون نظر رو دارم که شخصی می نویسی
اما نسبت به قبل بهتر شدی...ذهنت شاعرانه س...ادامه بده =D> =D> =D> =D> ;) ;) ;)
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

اینو تقدیم میکنم به خودم
سرنگ خسته ای میان یک من
به جنگ ارتشت رفته یک تن
و لای خستگی های یک شب
درون تو عشق را نبردن
...
گره خوردن نگاه من در
دریدن غرور تو درین سر
و با خون این روح بی عار
تو کردی نگاه خودت تر
...
سراب دروغ تویی که
درین دشت بی من شدی که
به برگشت تو نا امیدم
تهوع درون سری که
...
شکسته از این فکر رفتن
بروی سه سنگی که بر من
سه واج پر از درد و نفرت
که عین بود با شین و با غین
غلط املایی عمدیست
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

به نقل از reza-rahmani :
با سلام دوباره ;) ;) ;)
همون شعری که اولش از فاطمه اختصاری بود از همه ی کارات بهتره
انگار سردرگمی...یه قسمت از کارات پر از واژه های سنگینه ولی یه قسمت پر از واژه های عامیانه
و بازهم همون نظر رو دارم که شخصی می نویسی
اما نسبت به قبل بهتر شدی...ذهنت شاعرانه س...ادامه بده =D> =D> =D> =D> ;) ;) ;)
کلیک کنید تا باز شود...
سلام رضا جان خوشحالم که زنده ای:D
خوب اول از همه سردرگمی چرا؟من هیچ وقت خودمو تو یه جعبه محدود نمیکنم که توش خفه شم من تو سبک طنز انتقادی غزل پست مدرن و کلا هر چی دمه دستم بیاد واسه انتقال حرفم ور میدارم
این که میگی شخصی مینویسی مطمئنم میکنه که شعرمو نفهمیدی
تو هر شعر سعی میکنم سبک خاصی داشته باشم اما هیچ وقت تویه شعر دو تا شکل نمیگیرم
و در کل اینو میگم نه شاعر دوزاریم که برم شعر بگم برم بفروشم نه شاعریم که تازه کار باشم بخوام چرت بگم اون چیزی که هستم و میگم دوست دارم سردرگمی تو شعرو و شعرام کلا گنگن و هر کی یه سبکی داره!!
یه چیزه دیگه فکر نکن سره دعوا دارم که نه اعصابشود دارم نه دلیلشو گنده هاش دعوا کردن و دیدیم نتیجش چی شد(جنگ ارتش خوکها را میگم:d)ولی کلا هر کی یه کاریو میپسنده...
 
پاسخ : حیوانی در همین نزدیکی

صدای تق تق تخت بروی زمین
من و تو بروی ان...فقط همین
و فکر پلید و شوم تو در بقلم
که به من میرسی امشب اینچنین
و من در اغوش تو با کس دیگری
خط بزرگی میکشم بروی دین
و تو فکر میکنی که خوشبختی
با من سفر میکنی به ان ور چین!
و من چون گرگ ها تشنه ی خونم
... خون محبت که برایش میکنم کمین
صدای تق تقی می اید انگاری
از سقف بالای سرم که میکند طنین
کسی مثله من درون تخت عشق
کسی که مثله توست را میزند به زمین!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا