Quf
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 960
- امتیاز
- 4,226
- نام مرکز سمپاد
- حلی
- شهر
- تهران
منم یه سری چیز خوندم؛ منتها اون یه سری چز برا وقتیه که مختص به یه درس باشه مثلابه نقل از نـاطـــق :راستش یه سری چیزا راجع به اینی که میگی خوندم ولی من نمیتونم نظری بدم
تا یه حدی طبیعیه ولی میگی همیشه این مشکله
حتما مراجعه کن روانشناس(روانپزشک به هیچ وجه نرو)
منم اینجوریم و خوابام رو میتونم کنترل کنم تازه یه مدتی یادمه همش خواب تکراری میدیدم بعد یه بار خواب دیدم دارم از بین اون خوابا یه خواب رو انتخاب میکنم!!!(تا جایی که میدونم یه سری دلایل داره که تو این تاپیک جاش نیست)به نقل از سَجاد :منم یه سری چیز خوندم؛ منتها اون یه سری چز برا وقتیه که مختص به یه درس باشه مثلا
ولی کلا همه چی هست، هر شب یک درس!!!
------
بعد تا حالا نگفتم که من خوابامو تو خواب انتخاب میکنم؟! (کلا جریان خواب تو مشتمه!)
1- خیربه نقل از Nadiya :منم اینجوریم و خوابام رو میتونم کنترل کنم تازه یه مدتی یادمه همش خواب تکراری میدیدم بعد یه بار خواب دیدم دارم از بین اون خوابا یه خواب رو انتخاب میکنم!!!(تا جایی که میدونم یه سری دلایل داره که تو این تاپیک جاش نیست)
اما در مورد اونی که تو خواب مسئله حل میکنید و...چند تا سوال 1-شما همیشه خواب اون درسی رو میبینید که دیشب داشتید میخوندید؟؟؟2(یعنی دقیقا هون درسی که وقتی میخواستین بخوابین داشتین میخوندین)-فرد اصولا مظطرب و نگرانی هستید؟؟؟3-تا حالا سابقه ی بی خوابی شدید داشتید؟؟؟(مثلا تا یه هفته یا بیشتر)
بنده حرفی ندارم!!!به نقل از سَجاد :1- خیر
2- خیر به هیچ وجه (به سیب زمینی معروفم )
3- یبار در طول زندگیم 4 شب نخوابیدم
من خودم احساس میکن ذهنم بن کل نمیتونه آروم باشه؛ کلا خودم نمیتونم آروم باشم همش یا راه میرم یا وول میخورم؛ فکر کنم بخاطر اونه چون تو بیداریم همش باید ذهنم درگیر یه چیزی باشه (مثلا سوال حل کنه ولی نه اونا که تو خواب حل میکنه) شاید تو خوابم میگرده سوالارو از تو حافظه ای جایی میکشه بیرون حل میکنهبه نقل از Nadiya :بنده حرفی ندارم!!!
تا حالا موردهای عجیب زیاد دیده بودم ولی دیگه نه اینجوری...کلا این که تو خواب بیای یه مسئله حل کنی چند تا دلیل داره که گویا در شما صدق نکرده و من آخرین چیزی که میتونم بگم اینه که شما اصولا خیلی درگیر یه مسئله میشید؟؟؟مثلا وقتایی که دارین میخوابین هم به اون مسئله فکر میکنین؟؟؟البته فکر میکنم جوابتون نه هست در این صورت حتما طبق گفته ی "ناطق"عمل کنید!!!
پس چرا من در مورد استرس واینا سوال کردم گفتید نه!!!!!به نقل از سَجاد :من خودم احساس میکن ذهنم بن کل نمیتونه آروم باشه؛ کلا خودم نمیتونم آروم باشم همش یا راه میرم یا وول میخورم؛ فکر کنم بخاطر اونه چون تو بیداریم همش باید ذهنم درگیر یه چیزی باشه (مثلا سوال حل کنه ولی نه اونا که تو خواب حل میکنه) شاید تو خوابم میگرده سوالارو از تو حافظه ای جایی میکشه بیرون حل میکنه
نه! ینی نمیدونم ولی احتمالا نهبه نقل از Nadiya :پس چرا من در مورد استرس واینا سوال کردم گفتید نه!!!!!
ببینید منظورم از استرس اون چیزی نیست که فکر میکنید منظورم یه جور هیجان همیشگیه،شرمنده من نمیتونم خوب توصیفش کنم ولی چون خودم اینجوریم کاملا میتونم درک کنم که چی میگید!!!
اگه میشه به این سوالمم جواب بدید:شما تیروئید و از این دسته بیماری ها ندارید؟؟؟؟
به نقل از Parissa_1997 :سلام ..
تازگیا یعنی امسال نمیدونم چم شده اصلن چیزی یادم نمیمونه .. واین باعث شده تو درسایی مثل دین و زندگی کم بیارم واسه خاطر همین مجبورم درسایه حفظی رو زیاد بخونم..میشه کمکم کنین؟؟
ممنون
به نقل از safa :) :سلام
من از مسعله حل کردم متنفرم و ضعیفم حالا امسال که اول دبیرستان هستم اصلا میل ورغبت به خوندن فیزیک ندارم و نمره های خوبی ام نمیگیرم..چطور میتونم ترم آخر نمره خوبی بگیرم تا جبران شه؟؟
به نقل از سارا کانر :من تازگیا اصن حوصله هیچیو ندارم! الان مثن عیده قبلنا اصن حرفه عیدم ک میشد ذوق میکردم ولی الان... هیچی! هر روزیم ک میگذره بیشتر ا مامانو بابام دور میشم... اصن حس میکنم حرفمو نمیفهمن! حتی وختی دورو ورم شولوغه احساسه تنهایی میکنم... چن وختی میشه ک ا تهه دل نخندیدم... همش بغض میکنم بی دلیل، کاملا بی دلیل یهو میزنم زیره گریه. دلمم نمیخواد درموردش با کسی حرف بزنم چون میدونم کمکم ک نمیکنن هیچی، یکمم حال گیری میکنن. (الان اینارو ب زور دارم مینویسم) دلم میخواد تنها باشم ولی تنهاییم حالمو خوب نمیکنه! چیکار کنم؟
واقعا ممنونم :-[به نقل از مازیمون :من این مشکل رو از بچگیم داشتم. کلن درس های حفظی رو روش حساب باز نمی کردم. ولی بر عکس شما وقتی هم براش نمی ذاشتم. مثلن من نمره ی پیش دانشگاهیم تو تمام درس ها بالایه ۱۹ و حتا ۲۰ شدم ولی دینی رو ۱۴.۷۵ شدم! و خب هیچ تاثیره مهمی هم تو زندگیم نداشت چون هیچ اهمیتی به دین و زندگی تو دانشگاه نمیدن برای ورودی گرفتن.
حتا الان هم تو دانشگاه بعضی درس ها حفظی هستن حتا با وجود اینکه تخصصین.
مثلن درس های مربوط به تکنولوژی و ای تی. خب بدیهتن من میدونم ای کامرنس چیه. ولی باید تعریفشو حفظ باشم که نیستم. اگه الان هم حفظ کنم تا ۲ روز دیگه یادم میره. پس این درسو می ذارم کنار بقیه درس هامو هم زمان با درس دادن سره کلاس یاد می گیرم.
بعد فقط دو روز قبل امتحان میشینم می خونم.
نمره هامم بد نشد غیر از یک درس که همین درسم بود و A- شدم بقیه درس هامو A و ریاضی رو A+ شدم. و معدلم از چهار شد ۳.۹۴ که خب بالاترین نمره ی این ترم تو دانشکده بود. می خوام بگم درس های حفظی تعداد واحدشون کم تره. یعنی تو معدل تاثیر خاصی ندارن. ولی میشه با نمره مستمر خوب گرفتن حتا ارزش نمره پایان ترم رو نصف کرد.
برای پروژه هاتون که لازم نیست چیزی رو حفظ کنید می تونید از ویکی پدیا استفاده کنید. یعنی اگه مستمر نمره خوبی بگیرید دسته کم از ۵۰ درصد نمره نهایی ۴۰ تاشو گرفتید. حالا اگه دو روز قبلش بخونید و خودتونم سره امتحان یه تلاشی بکنید خیلی راحت میتونید ۸۰ در اخر بگیرید که نمره خیلی خوبه حتا محسوب میشه.
و به نظرم کلن نگران درس های حفظی نباشید نه در محل کار به کارتون میاد نه کسی به اون درس ها اهمیت میده مگر اینکه رشتتون مربوط به اون ها باشه.
به نقل از آلبرت :خاهشا راهنماییم کنید
من یه رفیقی داشتم با هم واسه المپ فیزیک میخوندیم تابستون اول به دوم بود
بعدش من به دلایلی از قبیل اصرار پدر و مادر و پول و ... رفتم تجربی و دیگه واسه المپیاد نخوندم ینی فک نمیکردم بتونم قبول شم
الان سال سومم. نتایج مرحله ی اول المپ چن وخت پیش اومد و من مرحله ی اول زیست رو قبول شدم . الان خیلی ناراحتم چون شاید
اگه رشته ی ریاضی میموندم امیدی به المپ داشتم. الان اون رفیقم خیلی شاخ شده و به احتمال خیلی زیاد مرحله ی دو قبول میشه
بهش حسودیم نمیشه ولی بهش قبطه میخورم . الان حس عیجی دارم . چکار میتونم بکنم؟؟؟