اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنیم الآن 3 سال دارم میرم کلاس زبان بعد میدونید گه عراق تو زبان انگلیسی تلفظش شبیه اراکه بعد من هی میگفتم این چرت و پرت هاییی که اینا میگن به اراک نمیخوره بابا آخه آمریکا به اراک حمله نکرده :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

من معترفم هر وقت پست های ایشون[nb]http://www.sampadia.com/forum/index.php?action=profile;u=8468[/nb] رو میبینم قبل از اینکه پستو بخونم فک میکنم یا طنزه یا داره مسخره میکنه........بعدشم که پستشونو میخونم بعدن یادم میره چی نوشته فک میکنم داشته مسخره میکرده :P
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اون من بودم
که پونز رو گذاشت زیر صندلی معلممون
و اون من بودم که بعدش ماشینش رو خط خطی کرد :-$
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم جو گير شدم اينستاگراممو پاك كردم الان عين چي پشيمونم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که هر کی میگه برام دعا کنیا منم میگم باشه یا باشه حتماا ;))
بعد یه چن ثانیه میگذره بزرگ میشم یادم میره و دیگه دعا نمیکنم البته به جز یه نفر که برای کنکور گف :-"
اگه بفهمن :)) اعتماد که کار دست ادم میده دیگه :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا حداقل اواخر سال اول دبیرستان تمام ذهنیتم از خوندن برای کنکور مرور درس ها از سال اول دبستان بود و حتی تا زمانی که سال دوم و توضیحات معلم ها شروع نشده بود هنوز هم به صورت محدود تر به این موضوع اعتقاد داشتم ولی از سال پنجم که امتحان تیزهوشان داده بودم :-" و اعتراف میکنم حتی تا ۴ ماه پیش تمام کتابامو از سال پنجم نگه داشته بودم :-"

B-)
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم تا همين چند وقت پيش
نميتونستممم يه سري كلمات رو تلفظ كنم
مپل سيامك كه ميگفتم سيمك يا تلوئن كه يه چيز نابودي ميگفتمش
و كلاس دومم دبستان اولين تقلبم رو كردم كه املا ي اعضا رو از روي بقل دستيم ديدم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که تاحالا ده ها بار پیش اومده به راننده بگم برو راست بعد سمتِ راستمون دیوار بوده.
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه بودیم(حدود 2 سال پیش) وقتی میخواست تبلیغات نشون بده پایین گوشه یه علامت میزد(جدیدا ندیدم)
من و خواهرم هر کی زودتر علامتو میدید یک امتیاز میگرفت هیچی دیگه از صبح تا شب پای تلوزیون به امید یه تبلیغات ;D
بیکاری چه به سر ادم نمیاره :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا همین چن وخت پیش فک میکردم این آقای مطهری ، آقای مطهری ک میگن ، همون مدیریت ـه :-"
ک ب لطف دوست خوبم حمیده شفاف سازی شد برام :-" ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

حرکت کثیفی بود ولی خب :-"
دیشب تا صبح بیکار میگشتمُ تو نت بودمُ اینا :-"فقط یه پنج دقیقه کتاب ریاضیمم باز کردم،خواستم برم بخوابم،برای اینکه مامانم فکر کنه همه این مدتُ داشتم فعالیت مفید میکردم کتابُ همونجوری باز گذاشتمم عینکمم روشُ رفتم خوابیدم :-"
فکر کرده بودن واقعا همه این مدت درس میخندم و غر نزدن :-"

از خودم بدم اومد :-" :)) X_X
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بسیار خوشحال هستم که تاکنون حتی یک یوزر از شهیدبهشتیای شهرمون رو اینجا ندیده ام :-" احساس راحتی
امیدوارم در اینده هم به همین نحو ادامه پیداکنه ;D >)



khanooomi : @ پایین : مجازا منظور مدرسه پسراس دیگه :-" من که نمیتونم هر دفعه برای سایت شرح بدم 98درصد کل کشور شهیدبهشتین ولی پسرای ما طلایه داران (:| (:|
:-" دستت درد نکنه داری فرق بوشهر و برازجون رو برا من توضیح میدی الان؟ :-w :-w
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از کهکشان -A.R :
اعتراف میکنم بسیار خوشحال هستم که تاکنون حتی یک یوزر از شهیدبهشتیای شهرمون رو اینجا ندیده ام :-" احساس راحتی
امیدوارم در اینده هم به همین نحو ادامه پیداکنه ;D >)
اعتراف میکنم وقتی کنترل دست منه تلویزیونمون دیوونه میشه و مدام شبکه عوض میکنم :-"
اعتراف میکنم من آدم بدی هستم که دعا میکنم زن داداشم 3 قلو بیاره ;D

...............
کهکشان جان برازجون که شهید بهشتی نداره طلایه داران داره یا همون شهید مطهری ;D
شهید بهشتی مال بوشهره ;;)
بعدشم یکی از بچه های طلایه داران بود که همون بهتر که الانم نیست :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که از وقتی فهمیدم که توی"تا حالا دقت کردین"(تو خلاقیت بود گویا :-?)دیگه نمیشه پست داد تا حالا صدتا ازش یادم افتاده که میخواستم بنویسم. :-<دریغ از اینکه قبلاً حتی یک پست توش داده باشم ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

بار اول که رفتم مشهد(تا حالا یه بار رفتم در سن 9 سالگی)

تشنم شد رفتم اونجایی که مردم آب میخورن(فک میکنم اسمش سقاخونه اس)

بعد دیدم مردم لیواناشونو میگیرن زیر شیر بدون اینکه شیر رو بازکنن از خود شیر آب میاد

اعتراف میکنم که فکر میکردم خدا میبینه کی آب میخواد بعد آب میریزه تو لیوانش

هنوز با تکنولوژیه شیر های چشمی آشنا نشده بودم
;D ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که هر وقت توی یکی از پستام یکی از اسمایلی ها رو می ذارم ، خودمم به حالت همون اسمایلی در می یام!!!!!!!!!!!!

مثلا اگه ;D رو بذارم خودم هم در همون لحظه به همین شکل در میام!!!!!!!!!! ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

*اعتراف می کنم در عین سادگی خیلی خورده شیشه دارم. ;D

اعتراف میکنم راهنمایی که بودم به شدت جو گیر بودم،
همسایگیمون یه خانومه بود که تازه از شوهرش طلاق گرفته بود، شوهره هم هر روز میومد و جلو در خونش سر و صدا راه مینداخت،
خیلی دلم واسه خانومه میسوخت. یه روز که طرف اومده بود عربده کشی،
تصمیم گرفتم که برم و جلوش در بیام. رفتم تو کوچه و گفتم آهای چیکارش داری؟
یارو یه نگاه بهم انداخت و یه پوزخندی زد و به کارش ادمه داد، منم سه پیچش شدم،
وقتی دید من بیخیالش نمیشم گفت اصلا تو چیکارشی؟ منم جوگیر، گفتم لعنتی زنمه!!
;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم..
چيزه ..خوباشو فقط ميگما ;D
بچه ك بودم مامانم برام يه شلوار لي خريده بود خيلي دوسش داشتم..ولي برام بزرگ بود :( :(منم برا اينكه اندازم شه 5تا شلوار رو (نقل از مامانمه) از روي هم پوشيده بودم ك اندازم شه .. و براي اينكه بالاتنه با پايين تنه هماهنگ باشه.. 4 تا بلوزم پوشيده بودم مامانم ديده بود مث تانك شدم گفت هر چي لباس در مياورديم بازم تنت لباس بود... ;D


يه دوست داشتم سيد بود، اسم داداشش هم محمد بود، داداشش آسم هم داشت؛ يه روز رفته بودم خونشون
به داداشش گف آس مَمَد بيا اينجا..
بعد كه با هم تنها شدیم ،به دوستم گفتم خوب نيست تو به داداشت بگی آس ممد ، خب آسم داره گناه که نکرده ؛
دوستمم یه نگاه عاقل اندر سفیهی کرد و اینجانب مطلع شدم اس ممد ، مخفف آقا سید محمد هست
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم تا همین پارسال فکر میکردم همای همون همایون شجریانه!!
اعتراف میکنم کلاس پنجم که بودم و هنوز دست چپ و راستمو تشخیص نمیدادم_یکی از شوهر عمه هام قبل تولد من فوت کرده_ تو جمعیت می پرسم: مامان،عمه همه ی بچه هاشو قبل مردن شوهرش به دنیا اورد یا بعضیاشو بعد اون؟؟!! ;D
و یک چیز دیگه من هنوزم نمیدونم W8 یعنی چی ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

عاقا من اعتراف میکنم یه بار از مدرسه اومدم ....تو مدرسه دعوام شده بود ......اعصابم بدجور خورد بود.....
کیفمو شوت کردم یه طرف ...... بعدش حس این پولدارای ناراحتو گرفتم گوشیمو پرت کردم رو مبل.........لامصب کمونه کرد نزدیک بود بیافته ........ینی قلبم اومد تو دهنم
 
Back
بالا