پاسخ : اعترافگاه !
اعتراف میکنم یه زمان طوطی داشتم وقتی قفسشون رو تمیز می کردم همیشه روزنامه خراسان ورزشی رو مینداختم زیرشون چون هم سایز قفس بود هم به درد نخورترین بخش روزنامه.
.
اعتراف میکنم 5 ساله که بودم یه مزاحم الاف داشتیم که هر روز زنگ میزد خونه مون و 1 ساعت با هم حرف میزدیم(اونم مثه من دختر بچه بود) مامان بابام نمیدونستن ولی پرستارم میدونست و بدش میومد تهدیدش میکردم که اگه به مامان بابام بگه، منم بهشون میگم که خودش هر روز زنگ میزنه به دخترش که شهرستانه 1 ساعت حرف میزنه!