اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که تا همین دیشب کاملا با اطمینان فکر میکردم که "شهر کاشان مرکز استان کاشان است." نگو استان کاشان وجود خارجی هم ندارد :-" X_X
حرف دیگه ای ندارم X_X :-"""""
 
پاسخ : اعترافگاه !

منم اعتراف میکنم که بعضی وقتا کل خونه رو دنبال عینکم میگردم بعد مامانم میگه:اسکل عینکت رو سرته ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا حالا هیچ تصمیم درستی تو زندگیم نگرفتمو ...همه رو ....گند زدم! ;D
چه کوچیک و چه بزرگ. :-<
 
پاسخ : اعترافگاه !

یه اعتراف زشت ;D
تا دوم راهنمایی ما یه اکیپ بودیم به همه میگفتیم ما پسریم عین پسرا بودیم کلا دوستم که سوار موتور هم میشد منم معمولا پشت سرش بودم ;D
بعد هرهفته مامانامون مدرسه بودن هرهفته ینی ;Dیعد دیگه کلی باهامون حرف زدن ادم شدیم ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یکی از معلم هامون رو که به اسپری حساسیت داشت رو این قدر سر کلاسش اسپری زدیم که از کلاس میخواست بره بیرون ولی مسئولیت داشت
البته قضیه مال چهارسال پیشه!!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مى کنم از يکى از مديراى انجمن اينجا خيلى زياد بدم مياد خاستين اسمشم ميگم :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

کاربرد این تاپیک برای اینه‌که اگه چیزی واقعا ته دل‌تون مونده پست‌بدید نه‌اینکه الکی بنویسید « یه اعتراف کنم؟ نه نه نمی‌کنم » تا لایک‌بگیرید. هر پستی از این دست بدون اخطار پاک می‌شه.
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که چیزهایی رو راجب ِ یه بنده خدایی فهمیدم (از طُرُق مختلف) که حتی نزدیک ترین کسانش هم نمی دونن ! و اگر یک وقتی خدایی نکرده اینارو کسی بفهمه دیگه از دروازه ی مشهدم راهش نمیدن ! و حتی تهران ، یا حتی ایران :د و اگر توی خیابون راه بره همه با انگشت نشونش میدن ... و اوقندر افتضاحن که حتی خودمم باورم نمیشه :د :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

تا چند سال پیش فک میکردم هتریک ینی مهاجم دروازه بان رو دریبل که و گل بزنه آخه بازی پرسپولیس و ابومسلم بود گزارشگر گفت حالا اولروم میخواد هتریک کنه بعدش اون دروازه بان رو دریبل کرد و گل کرد(نگو قبلش دو تا گل زده بوده)
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعترا ف میکنم تا چند وقت پیش نمیدونستم تو شناخت شهرمون نباید در هر موردی حرف بزنیم
منم جک فرستادم :)) :))که توسط 1کاربر شسته وتوسط مدیر حذف شد :) :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یه کارایی کردم که اگه کسی بفهمه زندم نمیذاره حتی توی همین سمپادیای خودمون ;D
نپرسید که نمیگم چیه عابروم (املا؟) میره
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دلم برای زنگ تفریحای مدرسه تنگ شد :-s
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از ادمایی که بقیه رو نمیدونم حالا واسه چی به هر دلیلی مسخره میکنن بدم میاد خیلی! [-(
اعتراف میکنم بعضی وقتا تو مدرسه خودمو زیاد میگیرم ولی بعدش درس میشما!!! :-[
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که دوم ابتدایی که بودم روز معلم
مخصوصا جای تخم مرغی که بچه ها با کاغذ رنگی پر کرده بودن رو با یه تخم مرغ سالم عوض کردم :-s ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم عاشق اینم که اهنگ مورد علاقمو توماشین صداشو بلند بلند کنم!!!ولی افسوس که هم زشت است وهم پدر اجازه نمیدهد! 8-^
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هر وقت جزوه ی دوستمو قرض می گیرم تا از روش بنویسم روانی میشم چون میخوام شبیه اون بنویسم نمیتونم گند میزنم به دفترم!! :-?? :-L ~X(
 
Back
بالا