اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وسواس دارم وقتی IDM رو باز میکنم همه دانلودا تکمیل شده باشه! :-"اگه ببینم جلوی یکیشون نوشته "خطا" اعصابم خورد میشه X_X
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که وختی خواهرم پیش دانشگاهی بودُ پن شنبه ها تطیل، منم اصابم خورد میشد دلم نمیخواس پن شنبه ها برم مد!
بد یه روز پن شنبه مامانم از خوب بلندم کرد، منم عصبانی رفتم دستشویی، از حرصم مسواکمُ شکوندم :-" :-" پارسالم به کارم اعتراف کردم :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مینمویم که تا دو سال پیش برند رو بِرنِدمیخوندم!
کلاس سوم برا اولین بار ریاضیو شدم 18و75صدم و تا خونه زار زار گریه کردم مثه دیوونه ها!حالا 18و75صدم بشم کلامو هوا پرت میکنم!
یه بار هم سر زنگ هنر زدم زیر گریهـ!نمیدونم چرا؟! :-?
کلاس پنجم یه بار کاملا رک به معلممون گفتم شما به بچه ها تقلب میدیدشانس منم تو امتحانا آخرسال بود نزدیک بود نمره انظباتوکم کنه که نمیدونم چی شد مثه بچه آدم رفتم عذر خواهی کردم! 8-| =D>
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه بودم منو گذاشتن رو میز آشپزخونه بعد یه روسری رو زمین افتاده بود میخاستم با پام بردارم خم شدم با سر رفتم تو زمین :-"
دست راستم شکست با اجازتون ;;)
بعد گریه کردم که کسی دعوام نکنه :-"
چون خیلی شیطون بودم مثلا گذاشتن منو اونجا که زیاد شیطونی نکنم :دی
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکــُـنم یه وَخت ـا ـیی خودَم عاشقِ یه سری پست ـاِ خودَم میشـَم هــِـی میخونَم ـِشون ! ;D

:-خود شیفته !
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم گاهی با اینکه غمگینم موسیقی شاد گوش میکنم...
اعتراف میکنم کودک که بودم فکر میکردم هر وقت پول میدی باید بقیه بگیری,رفتم یک چیزی خریدم و پول رو دادم که درست بود و بقیه نداشت,مدتی صبر کردم بقیشو بگیرم!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم از سوسک نمی ترسم ;D :))
اعتراف می کنم یه بار socks رو سوسک خوندم =))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مینمویم که ابــــــــــــــــــــــله!!!بودمو و یه روز به جای حرکت توی املا نوشتم کرحت
یه بار دیگه به جای حلزون نوشتم زهر نون!!! :-w :( :-L
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از کم آوردن به شدت بدم میاد !
یعنی حاضرم زانوم تا دو هفته درد بکنه ولی نذارم تو دوچرخه سواری کسی ازم جلو بزنه ! :>
بسیاری کار ها که نمیکنم از ترس اینه که کم بیارم یا مورد توجه واقع نشه ! وگرنه الان باید 10000 تا پست توی سمپادیا داده بودم !
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم وقتی کلاس اول دبستان بودم نمی دونستم حاضر و غایب یعنی چی و فکر می کردم معلم داره می گه قایق به جای غایب! بعد با خودم می گفتم اون کلمه ی دیگه رو که نمی دونم معنیش چیه. حداقل اونی رو که می دونم یعنی چی رو بگم واسه همینم موقع حاضر غایب من همیشه جواب می دادم : قایق!!! ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وختی میرم تو بانگا دعوا را میندازم یا تیکه میپرونم( :-") بعد یه مدت از بس زیادن یادم میره کجاها رفتم که الان برم جوابشونو بدم 8-}
اعتراف میکنم خیلی حسه بدی بم دس میده :|......چون میفکرم طرف میفکره نتونستم جوابشو بدم X_X
ینی از من علاف تر پیدا نمیکنین ^#^ 8-|
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بعضی وختا آهنگ شاد میذارم میشینم باهاش گریه میکنم حتی :-"

حسی که تو گریه کردن با یک آهنگ شاد یا مخصوص رقص هس تو گریه کردن با یک آهنگ غمناک نیس :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا یه سال پیش فرق ایفون و اپل رو نمیدونستم :-[
اعتراف میکنم وقتی 4 سالم بود بزرگترین ارزوم این بود که کاکرو بیاد خواستگاریم =))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا چندوقت پیش فکر میکردم شله زرد فقط مخصوص نذری دادنه..هیچوقت خودمون نمیتونیم تو خونه برا خودمون شله زرد درست کنیم.... :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اهم اهم من ازپشت همین تریبون اعتراف میکنم با اینکه تاحالا صدهانفرباصدهاروش مختلف آپلودکردن عکسوتلاش کردن یادم بدن ولی من...

شرمنده دیگه مشکلم مادزادیه... ;D

براهمینم هیچوقت تو انجمنایی که مربوط به تصویرواینان شرکت نمیکنم... :((
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می‌کنم برای اولین بار وقتی کلمه fetish رو شنیدم فکر کردم اسم اکانت یه نفره ;D

...

اعتراف می‌کنم یه دختر بهم گفت معنی داف چیه ;D

...

اعتراف می‌کنم اگه اهل فامیل بدونن من با کیا چت می‌کنم اول کف می‌کنن بعد کفشون می‌بره ;D ;)

...

اوووووووووووووممممممم ، نه دیگه اعتراف دیگه‌ای ندارم :) ;;)
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم من تکلیفای ریاضی رو حل میکردم بچه ها از روم مینوشتن ;D بعد یک بار سوال گفته بود با متغیر x حل کنین منم کلا با هرچی دلم بخواد حل میکنم :-" با g حل کردم بقیه هم از روم با g نوشتن معلممون مونده بود چرا همه با g حل کردن :))

اعتراف میکنم کل سال جمله سازیام از رو شمیم و مریم و بقیه بود :-" ;D چند وقتیم بود به مریم زنگ میزدم پای تلفن جمله بهم میگفت :))
 
Back
بالا