من ِ ... عجیب غریب ؟!

gaucho

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
435
امتیاز
15,889
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
کاشان
دانشگاه
پلی تکنیک. (امیر کبیر)
رشته دانشگاه
مهندسی پلیمر
اینستاگرام
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

حد اقل روزی چهار ساعت ساکر (خیلی عادیه به نظره خودم...)!!!!

روزی هزار بار میپرم تا دستم به سقف بخوره ولی هنوز..!!

فوبیایه خیار شور در این حد که تو یخچال باشه از اون یخچال چیزی نمیخورم

رو پشت بام بشینم پاهامو بندازم پایین adele بخونم!!
 

seulfille

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
485
امتیاز
1,845
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندرعباس
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

من بچه ی آرومیم
فقط مثلا وقتی میخوابم صبح نمیدونم چی میشه که یا 1متر اونور تر از جایی هستم که خوابیدم یا 90 الی 270 درجه چرخیدم.بالش هم نزارم خیلی راحت ترم معمولا بالش رو میزارم بالای سرم
قبلا رو تخت میخوابیدم صبح رو زمین بودم.واسه همین رو زمین میخوابم البته الآن رو تخت هم میتونم بخوابم اما صبح 90 درجه چرخیدم ولی دیگه نمیفتم.

یه مدت عاشق آینه بودم میرفتم جلوش هی حرف میزدم با خودم!آهنگ میزاشتم بپر بپر میکردم مامانم خیلی سعی کرد ترکم بده منم دیدم تلاش میکنه گفتم جلوش از این کارا نمیکنم اما وقتی تنهام... :-" بازم از این کارا نمیکنم :-"

عادت داشتم شالهام رو جورای مختلف مینداختم سرم مردم هم خوششون میومد ازم میپرسیدن چطوری اینطوری کردم شالمو.منم خر کیف!

خیلی وقت قبل(دبستان) گلاب به روتون دست شویی که میرفتم رو به چاه توالت میشستم.

آها وقتی هم استرس دارم میرم میشینم تو دستشویی!اگه دستشویی نباشه و استرس و فشار زیاد باشه دل پیچه میگیرم.سر امتحانای مهم دیگه کلا خم میشم
 

mishu

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
269
امتیاز
1,071
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
نتایج اومد....ندارم سابقه!
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

من همیشه وقتی می خوام بستنی بخورم 30 ثانیه میذارم تو ماکروفر(!) بعد می خورم.....
خدایی بستنی آب شده از هرچی تو این دنیا خوشمزه تره....... :>
 

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,806
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

من
وقتی المپیاد قبول نمی شم
دست می زنم :D
 

شقایق س.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
5,954
نام مرکز سمپاد
فرزانگان - فرزانگان ناحیه یک
شهر
زابل - کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فردوسي مشهد
رشته دانشگاه
مترجمي زبان فرانسه
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

من خیلی این تاپیکو دوسش دارم بیارینش بالا... 8->

برای اینکه اسپم نباشه:
بنده چندیست که تیکه کلامم شده "خوبی؟" :D
روزی بالغ بر شونصد بار این سوال رو از اطرافیان میپرسم!
بعد تازه طرز حرف زدنمم در مواقع مختلف فرق میکنه...مثلا گاهی(الانم تقریبا)شروع میکنم به کتابی حرف زدن! ;;) :-"

آهان...دهنم هیچوخ خالی نیس... :Dیا دارم آدامس میجوئم،یا یه تیکه پلاستیکی، تیله حتی!تو دهنمنه! :-"

همین دیگه فعلا!
[sub][sub][sub]مهم اینه که تاپیک اومد بالا[/sub][/sub][/sub] :-"
 

الناز س

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
264
امتیاز
1,311
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

من زياد كارام عجيب نيس اما يه چند تا دارم كه بد نيس بخونين (;

برعكس بعضيا كه در روز زياد آب ميخورن من مامانم بايد يادآورى كنه كه يادم بياد آب بخورم :D و كلا از اين نظر با هوا رفع تشنگى مى نمايم :D :|

تو چله ى تابستونم رو خودم لحاف ميندازم ;)) :D در حالى كه شايد بعضيا رو خودشون ملحفم نندازن :|

عجيب و غريبيم بيشتر سره بچه بودنمه :-[بعضى وقتا يه حرفايى ميگم كه اينجا جايزه نگم.... :D

با دوستان چپه چپه از پله ها ميريم بالا :-"(فوش نده)

بعضى شبا حوصله ندارم با عينكم مى خوابم :D...

ننگ نداريم چون فك كنم ٥ صدم معدلم به خاطر دير رفتن به كلاس بوده....كلا به من منفى دادن ملسه ^-^
 

speed

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
524
امتیاز
3,083
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
میاندوآب
دانشگاه
تبریز
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

من عادت های عجیب زیاد دارم
مثلا همیشه باید سخت ترین راه ممکن رو برای انجام هر کاری انتخاب کنم :D
(برای اومدن از طبقه بالا به پایین هیچوقت مث آدم از پله ها نمیام یا از بالا میپرم یا با سینی سر می خورم....)
کلا نباید وقتی یه جایی میرم زیاد دیده بشم :D
دوست دارم کسی از کارام سر در نیاره جز خودم(البته گاهی خودمم سر در نمیارم از کارام) :D
در ضمن خیلی آدم دیوونه ای هستم (همه می دونن) :D
:-" :-"
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,847
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

روی دیوارهای خونه نقاشی می کشم...نه جوری که خراب کاری محسوب بشه، مثلا یک درخت کشیدم توی پذیراییمون. بهش میگن Stencilling
چند تا کفش کاملا سفید All-Star خریدم، با روان نویس مشکی Uniball روش رو طرح زدم و نقاشی کردم.
توی خیابون اصرار دارم پام رو روی خطوط بین سنگ فرش ها نذارم! مثلا اگر طرح سنگ فرش مربع مربع باشه، باید با هر قدم پام رو بذارم توی یک مربع کامل...
صدام رو تغییر میدم گاهی؛ بدون دلیل و مقدمه!
هیچ ساعت خواب مشخصی ندارم. هر وقت احساس کنم باید بخوابم میخوابم (قاعدتاً موقع مدرسه این وضعیت به اجبار عوض میشه)
اگر دست خودم بود، تمام وعده های غذایی رسمی رو حذف می کردم و تغییرش میدادم به اینکه آدم هر موقع گرسنه شد یک چیزی بخوره...بهم اجازه نمیدن تو خونه ولی :D
روی شلوار جین هام با ماژیک و غلط گیر چیز می نویسم...البته نه روی همه شون.
یک مدت کاغذ دیواری اتاقم شطرنجی بود، هر وقت دلم میخواست هر چی دوست داشتم روش می نوشتم یا نقاشی می کشیدم با اتود...موقع خواب به خصوص خیلی این کار می چسبید، به طرف دیوار می غلتیدم شروع می کردم نوشتن.
از بوی غلط گیر لــــــــــذت می برم؛ گاهی خالیش می کنم روی یک سطح و بوش میکنم!! چسب مایع هم همینطور :D
علاقه ی شدیدی دارم به اینکه اذیت کنم ملت رو D: مثلاً گیر بدم به نحوه حرف زدنشون D: با نیش باز البته
وقتی تنها هستم شروع می کنم قدم زدن توی خونه و بلند بلند حرف زدن با خودم
هر مسئله ای رو سخت حل می کنم؛ راه حل های اجق وجق پیدا می کنم همیشه!
 

Mahgol

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
208
امتیاز
866
نام مرکز سمپاد
مدرسه قرآنی علامه محمد تقی آملی(!)
شهر
آمل
مدال المپیاد
در زمان کودک سالی زیست
دانشگاه
مازومس(مازندران یونیورسیتی
رشته دانشگاه
پزشكى
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

خو من علاقه ي غير قابل وصفي به دسشويي دارم!مي رم دسشويي اينقدري ميمونم كه پام بخوابه و رضايت بدم دل بكنم!! :-" (البته جديدانا يه روشي از دوستم ياد گرفتم كه تا ٢٠ دقيقه اش پاي آدم درد نمي گيره و نمي خوابه!!! :D )

در دوران مدرسه زنگ تفريحا به سرم مي زد كه راننده كاميون شم!بعد توي حياط مي دوييدم و دستمو به حالت فرمون كاميون در مياوردم!!!يكي از دوستامم مجبور مي كردم نقش اون دختره ي روي قالي پشت سر راننده كاميونارو بازي كنه!!!بيچاره اسگل مي شد كل حياط ٢ تا كف دستش به هم چسبيده و سرشو تكيه داده به دستاش دنيال من ميدوييد!!! :D
يا مثلا حس موتور بهم دست مي داد اون دوستمو مجبور مي كردم نقش اون بچه اي كه توي سبد موتور نشسته و نون بربري دستشه رو بازي كنه!!!چند بارم نزديك بود معاونا رو زير بگيريم پوست تخت شن!!! :-"

توي كلاسام وقتي حوصله ام سر مي رفت صداي ويبره گوشي در ميوردم!!!اونقده حال مي داد!معلم رياضي داش درس مي داد كل كلاس در هول اين بودن كه گوشيشونو سايلنت كنن! :D

توي كلاساي المپيادم انگشت كوچيكمو با يكي از دوستام به هم ميبستيم!!!اونقده حال مي داد!هر جا مي رفتيم مثل لاله و لادن به هم چسبيده بوديم! :D

توي سال پيش دانشگاهيم هر جا پارچه ي سبز گير ميوردم نيت مي كردم مي بستم دستم!قشنگ تا وسطاي ساعدم پر پارچه ي سبز بود!(در حدي كه يكيشو از توي نبات گير اورده بودم!!!) بعد عروسي دختر عمم هم با پيراهن و موهاي درست شده و كلي كلاس اين پارچه مارچه ها به دستم وصل بودن!سوژه اي شده بودما!!! :D
 

william levy

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
107
امتیاز
591
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
مشهد
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

بچه كه بودم با چشم باز خوابم مى برد :D وسط گريم و عصبانيتم در حال مرگ ،خندم مى گيره :-[ =)) تو خواب به همه چيزايى كه تو روز بش فكر كردم كه نمى خوان بقيه بفهمن و انجام دادم بلند بلند اعتراف مى كنم ~X( :-"
 

sheitoon

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
217
امتیاز
862
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
rafsanjan
دانشگاه
ایران
رشته دانشگاه
ارتوپدی فنی
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

بالایی خیلی لایک...بابا بچه بودی خیلی با حال بودی
من عجیب ترین کارم مودی گریمه...........در حد المپیک مودیم...الان اینو میگم 2 دقه بعد ی چیز دیگه.....بیچاره اطرافیام دیوانه میشن
 
  • لایک
امتیازات: upset

Casillas

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
107
امتیاز
1,283
نام مرکز سمپاد
Farz
شهر
مشهد
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

وقتی مامانم ی چیزی رو ازم میپرسید ک نمی خواستم بدونه بهش دروغ میگفتم...
بد شب تو خواب: مامان غلط کردم...دروغ گفتم....بیا بیا راستشو بهت میگم........و بطور کل همش لو میرفت ~X( ~X( ~X( ~X( ~X(

آههههههههه.............عجب خری بودم بچگیام..........!!!!!!!!!
 

Robek

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
353
امتیاز
1,420
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شیراز_کرمان
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
پرستاری
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

من یه2ساله اینجوری شدم.مغزم ریست میشه.واسه حدود1دقه یادم میره اسمم چیه؟کیم؟کجام.باکی دارم زندگی میکنم.کی منو آفریده.من چه نوع مخلوقی هستم و....تقریبا ماهی یکبار اینطور میشم.
یا خ احساساتیم.مامانم،هروق که احساساتی میشم میگه فیلم بازی نکن.
 

hinah

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
191
امتیاز
670
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرمون
شهر
دیارمون
دانشگاه
هر جا قسمتم باشه
رشته دانشگاه
ژنتیک یا زنان
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

بستنی رو خیلی زود میخورم شاید تو 3دقه! چایی حتما باید داغه داغه داغ باشه

وقتی عصبی میشم به فینگیلیش فحش میدم!
وسیله هامو نمیذارم تو گشو یا کمدم میذارم تو جعبه کفش! کلی جعبه کفش دارم زیر تختم یکیش مال جورابامه خلی بو میده :-" #-o

همیشه مسواکم رو باخودم میارم از دستشویی بیرون! میذارم رو میزم
قبل حموم همه جا رو میشورم حتی دیوار ها و گاهی اگه بشه سقف حموم {-8 :D

لباسم بیفته کف حموم میندازمش تو آشغالی :-&

اگه خواب ببینم خوابش عجیب باشه روز بعدش گریه میکنم! به تاقچه علاقه دارم تو مدرسه همش بشت بنجره میشنم یهنی تو تاقچه :D

تو ماست نمک میریزم :-" :))

مارمولک ببینم دنبالش میکنم تا کلی بدوه من به دویدنش بخندم =)) =)) :>

آهان یادم اومد عادت دارم که 2تا بالش رو تختم باشه که یکیشو بذارم بین زانوهام بدون 2تا بالش میمیرم :(

میرم از چارچوب در بالا خیلی حال میده همون جوری اونجا میمونم تا بدنم کرخت شه بعد میام بایین :-" :D
 

sara mathers

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
127
امتیاز
309
نام مرکز سمپاد
FARZANEHGAN III KARAJ
شهر
کرج
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

من کلا عادت دارم موقع فکر کردن راه برم بعد چون همیشه فک می کنم 24 ساعته تو خونمون راه میرم.کلا تو خونمون همه از دست راه رفتنای من دیوونه شدن! :D
 

Robek

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
353
امتیاز
1,420
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شیراز_کرمان
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
پرستاری
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

همیشه غذا رو تند میخورم...دیرتراز همه میام،زودتر از همه میرم....همه غذارو ربع ساعته میخورن،من5دقه ای....سیب وگلابی وگوجه،وکل میوه هارو سفت دوس دارم.ینی اگه سیب نرم بدن بهم،به هیچ عنوان نمیخورم....گوجه فقط سفت...مسواک میزنم،بعد 10دقه میرم شوکول میخورم.
 
ارسال‌ها
3,304
امتیاز
12,651
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی (انسان‌شناسی)
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

عادت شدید به جویدن نی! :-"
و عادت به اینکه با سس قرمز زندگی کنم! فقط رو برنجُ این جور چیزا سس نمیریزم خلاصه! :-"
 

demon

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
238
امتیاز
700
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب
شهر
تهران
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

در عجیب غریب بودن همین بس که الان بجا فک کردن به عادتای خودم در عجبم چرا اینجا 99% دخترا نوشتن
پستای قدی... :|
 

پرنیان.ک

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,300
امتیاز
48,924
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!

من يه كيف دارم كه پر از لاكه،حدودن بيستايي ميشن!
8->
بعد تابستونا هميشه ميزارم ناخنام بلند ميشن!
8->
بعد هر كدومو يه رنگي ميزنم ;))(خيلي نازه :-")
يا مثن يكي در ميان از دو رنگ استفاده ميكنم...
يا يه دستم يه رنگي دست ديگم يه رنگ ديگه اس!
هيچ وقت همه رو يه رنگ نميزنم!
البته فقط تابستونا :-<
_________________________________________
بر عكس خيليا از بوي لاك،استن،الكل و حتي بنزين خوشم مياد :-"
________________________________________
جديدنا هم يه عادتي پيدا كردم كه با انگشتام روي هر چي كه بشه ضرب ميگيرم!
خيلي ناخوداگاه...
بعد يهو ميبيني دارم واسه خودم آهنگ ميزنم :-"
بيشتر شبيه به تيك عصبي ميمونه!
 
بالا