Elnaz.gh
دختر پرتقالی
- ارسالها
- 121
- امتیاز
- 659
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- كرج
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!
من و یکی از دوستان البته:دستمال کاغذی نقاشی میکنیم به این و اون هدیه میدیم!مخصوصا به معلم زیستمون!!!
همیشه رو دفتر و کتاب و اینام نقاشی میکنم آرزوهامو یا هرچیه دیگرو بعد حتما باید تاریخ بزنم و موقعیت رو کاملا شرح بدم که مثلا کجا نشستم و اینا!
عادت دارم هرجای مخفی ای گیر میارم یه نوشته ای چیزی مینویسم میزارم اونجا بعد بعضی وقتا یام میوفه مثا چمیدونم بعد چند سال یا چند ماه و اینا پیداشون میکنم لی ذوق میکنم و میخندم!
بعد مثلا بعضی وقتا یه چیزی مثل شوکولات بخورم بعد کاغذ بمونه بعد چمیدونم مثلا بره زیر کتابام و اینا(خیلی شلختم کلا!)بعدا پیداشون کنم حس میکنم که آخی فراموش شدن اینا و بعد میذارمشون یه جایی جلو چشم!
بع دیگه سیم و ربان و نخو از اینجور چیزا گیرم بیاد هی به اینور اونور به اشکال مختلف آویزون میکنم!مثلا سیمارو مثل سیم تلفن مینم بعد دایره میکنم میزنم به زیپ کیف و جامدادی و اینا!!!
من و یکی از دوستان البته:دستمال کاغذی نقاشی میکنیم به این و اون هدیه میدیم!مخصوصا به معلم زیستمون!!!
همیشه رو دفتر و کتاب و اینام نقاشی میکنم آرزوهامو یا هرچیه دیگرو بعد حتما باید تاریخ بزنم و موقعیت رو کاملا شرح بدم که مثلا کجا نشستم و اینا!
عادت دارم هرجای مخفی ای گیر میارم یه نوشته ای چیزی مینویسم میزارم اونجا بعد بعضی وقتا یام میوفه مثا چمیدونم بعد چند سال یا چند ماه و اینا پیداشون میکنم لی ذوق میکنم و میخندم!
بعد مثلا بعضی وقتا یه چیزی مثل شوکولات بخورم بعد کاغذ بمونه بعد چمیدونم مثلا بره زیر کتابام و اینا(خیلی شلختم کلا!)بعدا پیداشون کنم حس میکنم که آخی فراموش شدن اینا و بعد میذارمشون یه جایی جلو چشم!
بع دیگه سیم و ربان و نخو از اینجور چیزا گیرم بیاد هی به اینور اونور به اشکال مختلف آویزون میکنم!مثلا سیمارو مثل سیم تلفن مینم بعد دایره میکنم میزنم به زیپ کیف و جامدادی و اینا!!!