اولین آشپزی

[zahra AB]

پاسخ : اولین آشپزی

فک نکنم اولیش بوده باشه ولی میگم: داشتم با داداشم استامبولی درست میکردم، دیدم آبش خشک شده ولی هنوز برنجا سفتن به همین علت گفتم: قاسم بیا آب بریزیم، اونم نه گذاشت نه برداشت گفت باشه. تهش برنجه شفته شد!

 

[bella_h]

پاسخ : اولین آشپزی

من دفه اول کوچیک که بودم اومدم تخم مرغ بپزم تخم مرغ گذاشتم رو گاز رفتم سراغ مشقام چند دقیقه بعد رفتم سراغش دیدم زیرش سوخته و سیاه شده روشم خامه
اون موقه بود که با پدیده ای به نام هم!زدن آشنا شدنë

 

[mehdihosseini]

پاسخ : اولین آشپزی

خیر سرم یه روز که تنها تو خونه بودم خواستم برا خودم مکارونی درس کنم

هیچی دیگه مواد داخلشو سوزوندم مجبور شدم تخم مرغ بخورم

 

[>____<]

حذف

 

[mj chemist]

پاسخ : اولین آشپزی

منم هفت سالم بود خواستم دور از چشم مامانم آشپزی کنم تخم مرغ رو شکوندم تو آب جوش!

 

[Antares]

پاسخ : اولین آشپزی

چند روز پیش ی آشپزی کردم!!!!
اولم نبود ولی کل خونه رو دود برداشته بود
خدارو شکر مامانم خونه نبود
تابرسه خونه جمعش کردم،فهمید غذارو سوزوندم
ولی نفهمید چ وضعی بود!!!

 

[shiz]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین اشپزی

ی بار نیمرو پختم بعد توش اب غوره ریختم اشتباهی


توبه کردم

 

[Antares]

پاسخ : اولین آشپزی

ی بار سیب زمینی سرخ کردم،تابه آتیش گرفت!
ی بار از رو کتاب آشپزی کیک درست کردم
اصن دقت نکردم ک کیک ترد هس
بعد اینکه آماده شد،ی کم ک ازش خوردم دیدم ترده
تا مامان بیاد خونه ریختم بیرون و آثار جرم رو از بین بردم!

 

[Anita H]

پاسخ : اولین آشپزی

دوم راهنمایی بودم، مادرم بیمارستان بود
خیر سرم اومدم پیراشکی گوشت درست کنم B-) خمیرش عین آب شد
آخر سر مامانم اومد خودش از بیرون خمیر گرفت قضیه به خیر گذشت
اصلا پسرو چه به آشپزی

 

[محمّد]

پاسخ : اولین آشپزی

5 سالم بود، كلاس زبان ميرفتم و جو گرفته بودم چون راجب آشپزي و اينا ميخوندم، يه روز اومدم خونه نشستم واسه مامانم سيب زميني و پياز سرخ كردم، اونم بقيه كارا غذا رو كرد

 

[Antares]

پاسخ : اولین آشپزی

از گند کاری هام گفتم،از کارای خوبمم بگم!

من خ آشپزی بلد نیستم
درحد پلو و چنتا مخلفات کوچولو بلدم
خورشت بلد نیستم کلن
ی بار دیدم بد جوری گرسنمه
کتاب آشپزی رو برداشتم،بدون معطلی صفحه ی ماکارونی رو باز کردم
از رو کتاب درست کردم،نزدیک ظهرهم بود
همه اومدند خونه،مامان هم اومد دید غذا درس کردم دگ درس نکرد
موقه خوردنش بابام انقد از دست پختم تعریف کرد!!!!
ب نظر خودمم از ماکارونی های مامان خ خوشمزه تربود!!! :)

 

[arez0u]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین آشپزی من با استامبولی شروع شد
آخه هیشکی خونه نبود مامانم زنگ زد بهم گفت استانبولی درست کن بعدم گفت چ جوری درست میشه
منم خب تجربه اولم بود دیگه
استامبولی رو آبکش کردم
اصلا قابل خوردن نبود

 

[مهسـا]

پاسخ : اولین آشپزی

مسخره‌م نکنینا!
ولی من اولین باری که رفتم سمت گاز که روشنش کنم، ترم اول دانشگاه بودم و گرسنگی بهم تو خوابگاه فشار آورده بود و مجبور بدم برم سراغ اجاق گاز ‌ و می‌خواستم یک عدد تخم‌ مرغ را بشکنم و نیمرو کنم!! و هی پیش خودم فکر می‌کردم چه جوری تخم مرغو می‌شکنن؟ خب من اگر اینو بزنم سر ماهیتابه که درجا محتویاتش می‌ریزه بیرون یا اینکه پوستاش قاطیش می‌شن یا ... خلاصه! هی اینور و اونورو نگاه کردم که کسی نیاد و خراب‌کاریمو نبینه و با سلام و صلوات اولین نیمرومو درست کردم :P
البته الان دیگه آشپزی بلدمااا این مال ۳ سال و نیم پیش بود.

 

[h.mahmoodzadeh]

پاسخ : اولین آشپزی

(اول خودم به خودم بخندم)
اقا شام نداشتیم پسر خالم گف پاشو دو تا تن ماهی بزن
منم چه بدونم بابا علاوه بر اینکه روغن تن ماهیا رو ریختم به مقدار زیادیم روغن مایع ریختم
یعنی نیم ساعت فقط روغن جمع کردیم بازم روغن زیاد بود

 

[ZDM]

پاسخ : اولین آشپزی

دوم راهنمایی بودم کسی خونه نبود



نمیرو خواستم درست کنم




ماهی تابه گذاشتم رو شعله

روغن نریختم

به تخم مرغ بدون روغن تو ماهی تابه



هنوز که هنوزه بابام مسخرم میکنه

 

[setayeshhh]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین آشپزی من ماکارونی بود:)
خیلی هم خوب شد
از اولش آشپز بودم!!
تازهه اونم فقط از روی نگااه کردن دست مام خانوم یادگرفتم ! عارههههه همچین آدمیم

 

[YaSm!nA]

پاسخ : اولین آشپزی

سلام بچه ها!!
بیاید تو این تاپیک درباره آشپزی حرف بزنیم یعنی از خاطرات آشپزی یا از غذاهای ابتکاری یا غذای مورد علاقمون و.... حرف بزنیمِ
مثلا من تابستون پارسال خواستم برای اولین بار ناهار بپذم-تنها بوم تو خونه-بعله دیگه یه عدس پلو درست کنم انگشتاتو باهاش بخوری فقط ی کم بیشتر از ی کم چلفته بود + بی نمک بی نمک+بدون ذره ای روغن
بعله دیگه چون فک میکردم خیلی خوش مزه میشه بزرگترین قابلمه ای که داشتیم رو برداشتم و توش پختم و زنگ زدم مامان بزرگم اینا هم بیان خونمون و تازه در حین پخت هم اصلا نچشیدمش چون میخواستم آخر سر سورپرایز شم

 

[M.V]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین آشپزیم 8 سالگیم بود(کلاس دوم ابتدایی)
مامانم خونه نبود اومدم ماکارونی درست کنم ولی انصافا خیلی خوب درست کردم وقتی مامان و بابام اومدن خوردن و کلی تعریف و تمجید
بعد مشکل این بود که ظرفاش تو آشپزخونه مونده بود و من تا اون موقع ظرف نشسته بودم
مامانم گفت باید ظرفاش هم بشوری منم جوگیر گفتم باشه
قابلمه تفلونو همچین با سیم ظرفشویی با جون و دل شستم آخرشم به مامانم گفتم مامان من بیشتر از این نمیتونم تمیز کنم



یه بارم اومدم غذای جدید درست کنم از روی کتاب آشپزی فکر کنم پودینگ گلابی بود یا یه همچین چیزی
یه عالمه هم پولش شد بعدش تنها چیزی که قابل خوردن بود گلابیهای توش بود که مزه کمپوت میداد

 

[قاصدک]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین بار برنج درست کردم. تنها بودم تو خونه . ویژگی های برنجِ مذکور :
۱- با اینکه یه نفر بودم اما اندازه ی چهار پنج نفر برنج برداشته بودم.
۲- ته دیگ گذاشته بودم اما ته قابلمه رو چرب نکرده بودم ! فقط تصور کنید اون ته دیگ رو .
۳- یه عالمه زعفرون ریختم توش که خوشمزه شه X _ X
۴- اولش که برش داشتم و کشیدم ٬ به نظرم خمیر شده بود اما گفتم اشکالی نداره به عنوانِ کتّه می خورم. هیچی دیگه ٬ گذاشتمش رو سفره که ماست و ... رو بیارم ٬ وقتی برگشتم دیدم مثل ملات بنایی به هم چسبیده : )))) بقیه شو که تو قابلمه بود وقتی می خواستم بریزم دور ٬ مثل ژله ٬ شکلِ ظرفُ به خودش گرفته بود : ))))

 

[M.H.R]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین غذای منم پلو بود یادم میاد مامانم سرکار بود هیچکسم خونه نبود . تو اشپزخونه دور خودم می چرخیدم و به دستور پخت که مامانم رو کاغذ نوشته بود داده بود دستم نگاه می کردم .خیلی استرس کشیدم ولی خب ٬خوب از اب در اومد . لااقل بابام که داشت تعریف می کرد !