اولین آشپزی

ریحان خاتون

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
198
امتیاز
906
نام مرکز سمپاد
استعدادهای درخشان فرزانگان
دانشگاه
بیرجند
رشته دانشگاه
علوم ازمایشگاهی
پاسخ : اولین آشپزی

اولین اشپزی من خورشت به الو بود ( اقا اعتماد به نفسو )

گوشتاش نپخته بود ابشم زیاد بود
کلا رفت سطل اشغال
 

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : اولین آشپزی

یادمه اولین باری که برنج میخواستم درست کنم یادم رفت نمک بریزم :-"، همین که برنجا رو آبکش کردم تازه یادم اومد ! خلاصه دوباره گذاشتم آب جوش اومد و برنجا رو ریختم توش و نمک ریختم بعددوباره آبکش کردم. ((: مامانم خونه نبود خداروشکر و نفهمید. ((: :>
الانم گاهی اوقات یادم میره نمک بریزم. :-"
 

ستاره

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
158
امتیاز
762
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
93
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : اولین آشپزی

استانبولی درست کردم نصفش دون بود و نپخته بود نصف دیگش شفته.بعد ها فهمیدم باید وسطاش برنجو هم زد.
ولی پیتزا های خوشمزه ای درس میکنم :D
 

Mehrsun

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
15
امتیاز
40
نام مرکز سمپاد
راهنمایی فرزانگان ۲
شهر
تهران
مدال المپیاد
المپیاد ریاضی مدرسه
پاسخ : اولین آشپزی

اولینش دسر بود >:D< ژله بستنی
ژله درستیدیم روشم بستنی کاکائویی ریختم! {-8
ژله توت فرنگی با بستنی شکلاتی :P
انقدم خوشمزه شد روشم خامه ریختم :))
بعدم اسمارتیز و پاستیل
بعدم شکر(دیگه خیلی جوگیر شدم)
نمی دونم چرا هیچ کس تمومش نکرد?
آیا سه قاشق پر شکر روی ذغال اخته ی ترش!!!!!!!!!!روی ژله بستنی تغییری در مزه ایجاد میکنه?
خودم که فکر نمیکنم :-w
بار دوم آب پرتقال طبیعی :(
همه ی پرتقالای موجود رو پوست کندم بعد با انگشت فشردمش :-\
از هر پرتقال چهار قطره میومد
بعد یک ساعت انواع پوسته یعنی پوست پرتقال نه ها.....لو چیزی که وقتی آب یک تکه رو میگیری باقی میمونه :-[
رو هم تلنبار شده بود
توش نمک ریختم :-s
این همه زحمت کشیدم آخرم مامانم لب نزد B-)
بابامم خورد و اینجوری بود وقتی ءب پرتقال رو دید (;
وقتی خورد :-&
بعدش :)خیلی خوب بود عزیزم!
 

f@him

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
478
امتیاز
23,160
نام مرکز سمپاد
فاتح
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
IT
پاسخ : اولین آشپزی

من کلن غذا میخوام گرم کنم میسوزه دقت کنید فقط میخوام گرم کنما :D
تخم مرغم بار اول که خواستم بشکنم دستم رفت توش و مجبور شدم بندازمش دور :D دیگم امتحان نکردم اینکارو نمیدونم بلدم الان یانه
اولین بارم که خواستم برنج درست کنم بعد این که برنجارو ریختم درشو گذاشتم سر رفت :D
سیب زمینی هامم روغنشو خیلی دیر ریختم :D
من خوابگاهی خواهم شد.......
 

reyhaneh81

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
13
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
پاسخ : اولین آشپزی

اولین با می خواستم سیب زمینی سرخ کنم اما نمیدونم چیکارشون کرده بودم که همشون به هم چسبیده بودن

یکبارم که برای اولین بار خواستم نیمرو درست کنم یکم بیشتر رو گاز موند و تهش سوخت :-[ :-[ :-[
 

mohaddeseh ti

❄️mohi
ارسال‌ها
102
امتیاز
358
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
اینستاگرام
پاسخ : اولین آشپزی

یادم نیست واقا کی دقیقا
اما اولین باری که خودم تخم مرغ و شکستم یادمه
رفته بودیم ویلای پدر جون بد نصفه شب گشنم شد دوتا تخم مرغ شکوندم گذاشتم رو ذغالا پخت
خیلی با ترسم شکستم حتی واسه این که تخم مرغا رو بر دارم پامو گذاشتم طبقه اول یخچال
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,565
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
پاسخ : اولین آشپزی

فک کنم اولین بار برنج پخته بودم :D
البته یه کوچولو غیر قابل خوردن بود :) :)
مامانم وقتی از بیرون اومد درشو برداشت گفت این چیه :| :|
منم گفتم ههه برنجه دیگه :)
(البته بگم می شد ازش به عنوان چسب قطره ای استفاده کرد!به قول مامانم می زدی به دیوار میچسبید :-&)
هعی.....
تا غروب داشتم دیگ رو با سیم ظرفشویی می سابیدم آخه تهش سوخته بود :(( :(( :(( :(( :((
 

فاطیما

کاربر فوق‌حرفه‌ای
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
1,109
امتیاز
22,502
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
Esf
سال فارغ التحصیلی
99
اولین آشپزیم ماکارونی بود...خب میشه گفت بد نشد!:D:-"
فقط بسی زیاد درست کرده بودم...ینی مثلا تا دو روز همش ماکارونی خوردیم:)):D

ولی قبل از ماکارونی،تخم مرغ و سیب زمینی هم درست کرده بودم...ولی خب سوزونده بودمشون!:-":-":)):D
 

miena.m

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
656
امتیاز
8,129
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
فناوری اطلاعات سلامت
اینستاگرام
می خواستم ماکارانی درست کنم که در اولین مرحله سیب زمینی هارو سوزاندم واین اولین آشپزی من بود.
 

hanita.ard

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,843
امتیاز
26,210
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
قزوین
رشته دانشگاه
شیمی محض
ماکارانی بود (۱۰ سالگیم)
کامل سوخت اتیش گرفت
بعد خونه پر از دود شد
و ی گردگیری افتادیم....
ولی تجربه های بعدی بهتر بود
 

mobin9898

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
374
امتیاز
10,167
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی سنندج
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
سنندج
رشته دانشگاه
پرستاری
فلافل :)) خیلی خوب شد ازون به بعد اکثر چیزا رو درست کردم و همشون هم خوب دراومدن کلا دستم نمک داره برا غذا خودم هم آشپزی رو دوس دارم :| اگه این کنکور نبود الان سرآشپز بودم :|
 

mitokondry

مرغابی شیطون
ارسال‌ها
403
امتیاز
5,969
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
دامغان
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه ایران
رشته دانشگاه
داروسازی
اولین بار ی برنج درست کردم هم شفته بود هم شور با این حال بازم با اعتماد بنفس می خوردم
ابجیم اومد سر سفره ی نگا به قیافه برنج کرد گفت کی غذا رو درست کرده گفتم من
بعدش اشپزخونه رو ترک کرد و بعدش مامانم و بعدش بابام
و من ماندم و غذام:-<:-<
چون اسراف نشه بردیم روستا ریختیم جلو مرغا ولی اونا هم نخوردن:D:D
 

The end

کاربر فعال
ارسال‌ها
71
امتیاز
218
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
المپياد رياضي
اولين بار كه غذا درست كردم......................حواسم نبود سيبا را با آبهاي تو كاسه ريختم تو ماهيتابه ،ماهيتابه را آتيش زدم....................................بعد اومدم كوكو درست كنم دستم خورد به ماهيتابه كوكو را انداختم بال چسبيد به هود......... :)
اما بعدش خوب پختم همه چيا.............فيلم كره اي مي ديدم مي اومدم ميپختم.... :)
 

رنگین کمان

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
990
امتیاز
13,545
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
اردبیل
رشته دانشگاه
علوم آزمایشگاهی
اما بر خلاف تصورم اولین آشپزی ام خوب بود ماهی درست کرده بودم خیلی هم خوش مزه شد
 

بابونه.

ماهی پیشی‌خوار
ارسال‌ها
970
امتیاز
21,895
نام مرکز سمپاد
تنگ ماهی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1401
من از قبلشم نصفه نیمه کمک مامانم میکردم ولی پارسال خونه عزیزم بودم تازه از حموم اومده بودم دیدم صدای جیغ و هوار میاد
بعد فهمیدیم همسایه شون که خیلی ساله باهم همسایه بودن مرده
بعد عزیزمو بابابزرگم سریع لباس پوشیدن و رفتن کمک و خلاصه رسیدگی ب کارای جنازه چون بچهاش تهران بودن...
اونجا بود که من اشپزی کردنم گل کرد و سریع دست به کار شدم:))
اول مایه ماکارونی رو درست کردم بعد دیدم هر کاری میکنم ماکارونی پیدا نمیکنم:))
منم برنج گذاشتم کنارشم سیب زمینی سرخ کردم
هیچی دیگه بعد اینکه ۶ ساعت تنهایی اومدن و سر غروب نهار خوردن و دوباره رفتن :|
ولی خب چون بار اولم بود مستقل برنج میزاشتم ترسناک بود چون اندازه پیمونه و اینکه برنجاشون چه قلقی داشت رو نمیدوستم:))
ولی خب خداروشکر خوب شد=)

پ.ن:بابابزرگم اولین دفعه بود همچین غذایی میخورد قیافش دیدنی بود:")
 
ارسال‌ها
652
امتیاز
12,276
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
اولین غذایی که درست کردم سوم ابتدایی بود..نیمرو:|
یادمه پاییز بود و خونه مادربزرگم اینا،بعد منو نمیدونم چرا جو گرفت و گفتم الا و بلا باید نیمرو درست کنم :/
یادمه هرچی دم دستم بود اعم از زردچوبه و دونه های انار و شکر و فلفل دلمه ای خرد شده ریختم توش:|
و چه با به به چه چهی بردم گذاشتم جلو پدربزرگم و گفتم بخوره
بیچاره میخورد و میگفت چقد خوشمزه شده و همش تشکر میکرد ازم
بعد از اون یادم میاد سه روز مریض شد و معده درد گرفت و چقد من گریه کرده بودم:-s
 

بابونه.

ماهی پیشی‌خوار
ارسال‌ها
970
امتیاز
21,895
نام مرکز سمپاد
تنگ ماهی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1401
یعنی همه یه دور با ماکارونی پخش آزمایشی امتحان کردن:))
اولین غذایی که خونه درست کردم قیمه بود و حدود ۳۰ تایی ازش عکس گرفتم:))
یکی نیست بگه عاخه قیمه دیگه عکس نمیخاد ~:
 

....!...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
755
امتیاز
2,970
نام مرکز سمپاد
........
شهر
.........
سال فارغ التحصیلی
0000
املت سوخت...
 
ارسال‌ها
1,612
امتیاز
13,269
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه یزد
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
چرا همه با املت شروع کردید؟
من با سیب زمینی سرخ کرده شروع کردم ؛ خوشمزه هم بود :-"
 
بالا