کتک خوردن از یه بچه

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mahdyan
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

داداشم(5سالشه) وقتی میخواد بازی کامپیوتری کنه که دقیقا من تازه سیستمو روشن می کنم و وقتی میخاد تی وی نگاه کنه که من دارم یه فیلم میبینم و در نهایت بین ما دوتا دعوا میشه و قیامت بپا میشه :-< :-<
با هیچ راهی هم خر نمیشه نه محبت و نه .. مجبورا رمز گذاشتم رو کامپیوتر هر جا که هستیم و هرزمان که می خاد اذیتم کنه از ندادن رمز کامپیوتر میترسونمش :)) ;D :)) و تبدیل میشه به موش [-o<

ولی بعضی وقت ها هم کامپیوتر براش مهم نیست و منو مثل چی می زنه و منم اجازه ندارم تو خونه بزنمش X-( >) :-L >:p
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

تاجایی که یادم میاد تا حالا کتک نخوردم ولی در دوران طفولیت خیلی خواهرمو میزدم ;D

یه بار مامان بابام خونه نبودم من اینقدر خواهرمو زدم بدبخت انگشت شستش در رفت دیگه بعد اتل بندی و... ;D
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

ساعت 2-3 تابستون، اوج گرما و خلوتی، تو ایستگاه اتوبوس وایساده بود. پشت ایستگاه یه زمین سبز بود که توش چندتا تاپ و سرسره و اینا بود، منتها چون خیلی داغ بود اصلا نمیشد استفاده کرد، حدود 5-6 تا پسربچه ی کوچولو هم اونجا بود.
داشتم ته خیابونو نگاه میکردم که یهو احساس کردم یه چیزی خورد تو سرم، برگشتم دیدم که گوله گِل بود، تا اومدم به خودم بیام، 4-5 تا گوله گِل دیگه طرفم پرتاب شد، خلاصه اینکه روحیه ضرب و شتم زد بالا و با کیفم افتادم به جون یکی دوتاشونو و کلی زدمشون، اون یکیا که دیده بودن دوستاشون دارن کتک میخورن با گوله های گِل بزرگتر ریختن سرم، شبیه آدمای مفلوک شده بودم! ~X( خلاصه یه سوپرمن پیدا شد منو نجات داد، آخرشم منی که حتی گوشه مقنعه ام بدون اتو نمیموند با لباس و مقنعه گِلی و کثیف رفتم کلاس زبان! :-[

+ در پی این خاطره که خوف آن هنوز بر ذهن ما مونده، از شهرداری ( ;))) خواهشمندست، بالای این فضای سبزا سایه بون بزنن که این وسایل داغ نکنه، بچه های مردم دچار اختلالات روحی روانی نشن، و برای سرگرمی به اینجور بازی های ناجوانمردانه رو نیارن! :-L
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

بنده از بچه ای کتک نخوردم!! بچه ها جرآت ندارن نزدیک من بیان.......!!! :-"

ولی وقتی بچه بودم,مثل اینکه با مشت کوبیدم تو دماغ عموم و دماغش وحشتناک خون اومده.........!!!!! =)) =))
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه


این واسه آبجیم و دختر خالم اتفاق افتاده

آبجیم 6 سالش بوده... دختر خالم 8 سالش

اینا تو راه خونه بودن... تو کوچه آبجیم پخش زمین میشه... و کلا خون ریزی و اینا :(

بعد ناجور از دماغش خون میومده. :-s

دختر خاله ی گرام که دیده اگه بیارتش خونه دعواش میکنن و اینا ;;)

سر بچرو گرفته سمت جوب.... و هی میکوبیده تو کله اش با چه شدتی... :P

که مثلا خونش بیاد تموم شه و خوب شه [-( ;D

خلاصه پسر همسایه اینارو تو این وضع میبینه ;;)

آبجیرو بیهوش میاره خونه.... :|

البته الان چندین ساله گذشته و دخترخالم تازه اعتراف کرده... :))


++ من هم کتک زدم .. هم کتک خوردم... ;))
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

من یک پسر خاله دارم وقتی گوشیمو بهش نمیدم نامرد چنان چکی میزنه تو گوشم که نمی فهمم از کجا خوردم بعد که گوشیرو بهش میدم پرت میکنه تو دیوار.کلا با من درگیره :)) :))
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

خواهر زادم 4 سالشه ی بار خوابیده بودم شارجره گوشیمو محکم زد تو سرم خوون شد :-s :|
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

تا دلت بخواد بنده از دادش کوچیکم کتک خوردم :-"البته ایشون 8 سالشه دیگه تصور کنین چقد کتک خوردن از بچه فسقل می تونه رو
اعصاب باشه ...
آخه دلم میسوزه بزنمش اگه بزنمش ناکارش می کنم....(این جوابی هس که موقع کتک خوردن به بقیه می دم ;D)
ولی اعتراف می کنم انرژیش فوق العاده بالاس ینی کم میارم پیشش :-"
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

من دو تا پسر خاله دارم که یک سال باهم تفاوت سنی دارند. این دو تا همیشه با هم دعوا میکنند و من میرم جداشون کنم که خونی برمیگردم یا صورتمو ناخن میکشن یا میزنن تو گوشم که بزارم دعوا کنن ;D
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

من که نه !
البته اگه بزنه برمی گردم منم می زنمش (قبلنا اینقد سنگدل نبودم :-")
آن روز مائده(14-15) ساله از هادی (4ساله) کتک خورد
بدین ترتیب که هادی از پشت موهای جلو مائده را میکشد و مائده تا 30 الی 45 مین گریه بسیار میکند !!
هادی بسیار گرفته میشود و مادر هادی گریه میکند.
در حین این وقایع مردم قصد رفتن به پارک را دارند برای خوردن شام
همه میروند و تبسم اینا می مانند با خانواده هادی اینا
هادی که خوابیده از خواب بلند میشود و مائده را نمی بیند
با چهره ای پریشان رو به خانواده اش میکند و با ناراحتی ، پریشانی و حیرت می پرسد: اون دختری که من زدمش کو؟ حالش خیلی بده؟ :(

× بیچاره ترسیده بود قتلی چیزی کرده باشه ، در انتظار زندان بود فک کنم :-" :-"


× لحن نوشتارو حال میکنی ؟ خیلیم خوبه اصن ! میخوام گزارشگر بشم ;D
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

آخ گفتی کتک.........
یه خونه ی عمم رفته بودبم، یه مهمونی تقرببا بزرگ بود که غریبه های زیادی هم توش بودن :-ss....
ما هم حس فامیلیمون گل کرد و دختر عمومی گل و گلابمون، عسل جون رو بغلیدیم ;D....
چشمتون روز بد نمبینه عسل جون سه ساله ما چنان با مشت کوبید بین چشمام که از همون تو بغلم پرتش کردم پایین >:p........
چند روز بعدش که رفتیم خونشون تو حیاط تنها گیرش اوردم و یکی زدم پس کلش :-$، اسکل بهم میخندید بجا اینکه گریه کنه ~X(......
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

هرچی بگم کمه ...از داداش کوچیکم تا دلتون بخواد بخورم. ;Dخداییش ضرب دستش زیاده اگه یه چکی بخورم تا2 روز رو هنگم :-" .خدانصیب هیچکس نکنه.وقتی دعوامون بشه فقط من کتک میخورم زورم بهش نمیرسه مجبورم از دستش فرار کنم هههه :-"
 
پاسخ:

یکی دوسال پیش مهمونی دعوت بودیم بعداینا یه پسر بچه ۴ ساله داشتن; من بایکی دیگه از مهمونا توی حیاط روپله نشسته بودیم بعداین اقاسروش ۴ ساله از ذوق اینکه منودیده بود اومدبا این جارو دسته بلندا کوبوند توی کمرم بعد با این حالت‎ ‎‏ ‏‎ ;;) ;D ‎اومده خودشو واسم لوس میکنه، من فقط مونده بودم این بچه چجوری جارو رو بلند کرده بود.
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

اگه بچه خیلی کوچیک تا 1 دبستان باشع
میزارم کتکم بزنه
خوشحال میشه و منم از خوشحالیشون خوشحال میشم
میزارم داداشمم بزنه ک اونم خوشحال شه
الان فک میکنه بروسلی خونه اس :))
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

یک بار دختر خالم 4 سالشه اومد جلوم سلام داد
منم دست کشیدم رو سرش گفتم سلام کوچولو >:D<
اونم خیلی شیک یک لگد زد بهم گفت کوچولو خودتی :|
بیا و خوبی کن :|


یک بار با پسر داییم داشتم بازی میکردم
منم موهام باز بود وقتی سرمو تکون میدادم موهام تکون میخورد اونم خوشش میومد یکدفعه دیدم با تمام قدرت موهامو کشید :|
من باشم دیگه جلوی این بچه موهامو باز بذارم :|
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

دیگه انقدم بدبخت نیستیم ;D :|
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

با خاهر ِ 11 سالم زیاد دعوا میکنم ، میزنم ، میخورم ! : )) : دی
عمل ُ عکس ُ العمل !
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

یه بچه 5 ساله بهم گفت بیا میخوام یه چیزی بهت بگم قیافشو مثل گربه ی شرک دیدم گفتم احتمالا بی ازاره
وقتی گوشو بردم نزدیک همچین شپلق زد تو گوشم که مات و مبهوت شدم از اینکه از یه بچه کتک خوردم اونم ناگهانی :o
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

چشمتون روز بد نبینه من یه خواهر دارم از من 3سال کوچیکتره،یه روز من میخواستم فیلم ببینم اون کارتون هیچی دیگه با هم دعوامون شد شروع کرد با مشت و لگد به زدن من ;D ;Dمنم داشتم میزدمش که یدفه دیدم با صندلی شروع کرده به زدن من اونم تو سرم <:-P <:-Pدیگه هیچی دیگه منم 10تا پا غرض کردم فرار کردم تو راپلمون تا وقتیم که مامانم نیومده بود برنگشتم تو خونه =))
بعله تازه این یه چشمش B-) B-)
 
پاسخ : کتک خوردن از یه بچه

شما هر چی که نام ببری(قابلمه،صندلی،اسباب بازی،کتاب،سیخ و .....) این داداش کوچیکه من باهاش منو زده..دیگه حساب کنین ببینین من چیییی میکشم!!! ~X(
 
Back
بالا