- شروع کننده موضوع
- #1
mahdyan
کاربر فعال
- ارسالها
- 64
- امتیاز
- 241
- نام مرکز سمپاد
- farzangan 4
- شهر
- تهران
- رشته دانشگاه
- هر چی خدا بخواد
امیدوارم که این تاپیک تکراری نباشه و قفل نشه و همچنین فکر کنم طرفدار زیاد نداشته باشه ولی اگه خاطره ای بنویسید فکر کنم جالب باشه
همیطور که از موضوع معلومه میخواستم اگه تا حالا از بچه ای کتک خوردید بگید.اولیشم خودم میگم:
یه روز که خیلی خسته بودم و داشتم از خواب میمردم با مامانم رفتیم خونه ی خالم.منم رفتم تو اتاق دختر خاله ام(کیانا سه سال و نیمشه)
کیانا داشت کارتون میدید منم برای اینکه شر نشه رفتم یه گوشه ی اتاق دراز بکشم.یه کوشه ای رفتم که یه وقت چشمم به کارتونش نیفته.یه دفعه دیدم بالای سرم وایساده میگه حانیه خانوم اگه جرت(جرعت) داری تو اتاق من بخواب.بعد تا جایی که یادمه یه دست کوچیک اما با قدرت و سرعت خورد تو صورتم منم مات و مبهوت به کیانا نگاه کردم
همیطور که از موضوع معلومه میخواستم اگه تا حالا از بچه ای کتک خوردید بگید.اولیشم خودم میگم:
یه روز که خیلی خسته بودم و داشتم از خواب میمردم با مامانم رفتیم خونه ی خالم.منم رفتم تو اتاق دختر خاله ام(کیانا سه سال و نیمشه)
کیانا داشت کارتون میدید منم برای اینکه شر نشه رفتم یه گوشه ی اتاق دراز بکشم.یه کوشه ای رفتم که یه وقت چشمم به کارتونش نیفته.یه دفعه دیدم بالای سرم وایساده میگه حانیه خانوم اگه جرت(جرعت) داری تو اتاق من بخواب.بعد تا جایی که یادمه یه دست کوچیک اما با قدرت و سرعت خورد تو صورتم منم مات و مبهوت به کیانا نگاه کردم