پاسخ : بدترین استرس !
بد ترينش
اها!(ولى دركل عمرم فقط همين دوبار استرس گرفتم)
اولى-وقتى داشتن اسماى بچه هايى كه اعزازم ميشدن(يه جورى گفتم انگار ميبرن آمريكا مثلا!)به مسايقه هاى كشورى روميخوندن نميتونستم نفس بكشم!زانوهام ميلرزيد و دندونام به هم ميخورد.چهارم ابتدايى بودم
خيلى بد بودا،ولى انتخاب شده بودم
دومى-يه امتحان گرفتن برا فيلتر المپ زيست ،امسال،بعد يه هفته گذشت هنوز جوابشو نداده بودن.كلا ٤٠-٤٥نفر امتحان دادن،اينا ٧نفر ميخواستن!!
بهد يه زنگ تفريح رفتم دفتر پژوهش دعواكنم،بيرونم كردن

. گفتن داريم برگه هارو تصيح (جون من بگين،املاش درسته؟!)ميكنيم!
عاغا من همون جا افتادم زمين!اصلا فكر نميكردم استرس بگيرم ولى.. :-ss
اگه فقط خودم بودم اينطورى نميشدا!،ولى نگران بودم كه نكنه هستى يا مرواريد يا خودم قبول نشيم!
استرس سه نفر فشار آورد ديه!!
ولى خدا رحم كرد!بچه ها گفته باشم رو طلا ١،٢،٣حساب نكنين!مال ما سه تاست!! B-) B-) B-)