دلنوشته‌های رمضان

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع ناجی
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

شب قــــــــــــــدر!! >:D< >:D<
حال و هواشو دوس دارم خیلـــــــــــــــــــی!!
وقتی میبینی کلی آدم که اصن نمیتونی بشمریشون همه یه دست و مشکی پوش دارن به سمت یه جا حرکت میکنن!!
با این همه گرما و سختی راه و پیاده روی و کمبود جا بازم همه دارن تلاش میکنن تا خودشونو برسونن به حرم تا اگه نمیتونن کنار قبر امامشون که شب شهادتشونه برسونن لاقل تو حرم فرزندشون باشن!
وقتی میفهمی فقط خودت نیستی که گناه داری... همه ی این آدما هم به امید بخشش اومدن امیدوار تر میشی!!!
وقتی همه ی کینه ها تو , همه ی نفرت هاتو و همه ی حس های بدتو نسبت به خودت و دیگران دور میریزی و یه آدم جدید برمیگردی....
خدایا ممنونتم که همه ی گناهامو میبینی و بازم بهم فرصت جبران میدی.. :-[ :-[
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

ماه عسل امروز نابود کننده بود ...




--------------------------------------


خدا رو شکر زنده بودیم امروز رو هم روزه گرفتیم.
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

خدا....خیلی ازت دورم ....خیلی.....
منو درگیر خودت کن.....
خدا....هعی
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

ماه رمضون ِ امسال ـَم مهربونه.

دعا کنیم برای هم. :‌)
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

خیلی خوبه وقتی همون لحظه که دعا میکنی , اثر استجابت دعات رو میبینی , و با امید منتظر بقیه ش میشینی...

خیلی خوبه وقتی با یه نشونه ی کوچیک از استجابت دعات آروم میشی ...

خیلی خوبه وقتی میبینی این شبا از در خونه ش رد نشدی ...

خیلی خوبه وقتی حس میکنی دعا هات با پشتیبانه محکم مستجاب میشه ...

خیلی خوبه وقتی دوست داری همه رو دعا کنی و میکنی ...

خیلی خوبه وقتی که ...


امروز ظهر تو مسجد , حاج آقا یه چیزی در مورد یتیم نوازی حضرت علی(ع) گفت , یاده یکی از دوستاییم افتادم که تو این شبا یادم رفته بود دعاش کنم , فراموشش کرده بودم , همون دوستی که اینقدر دوسش داشتم که همیشه تو اولین دعاهام اسمشو میبردم ولی نمیدونم چرا یادم رفت ...

خیلی خوب وقتی میفهمی یکی پشتته که اگر میخوای همه رو دعا کنی , همه رو میاره تو ذهنت ...


ایشالله این شبا همه اونایی که خالصانه دعا کردن حاجت روا شن ;
میگم بگو الهی آمین , بگو خب :-"
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

امشب که بلرزید دل و بغض و صدایت
آرام روان گشت دلـــت سوی خـــدایت
رفتی به در خـانۀ آن قاضی حاجــــات
یاد آر مرا، ملتمس لطـــف و دعـــایت :|
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

هعی...........
خداااا....

چقد تو بزرگی.... >:D<


نمیتونم هیچ حرفی بزنم...
لال شدم...
اصـــــــــــــــــلا نمیتونم .....


:-$
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

انصافه که ما نتونیم بریم مسجد نُقلی ِ چند کوچه اون ور تر ؛ بعد شماها برین حرم امام رضا ؟ :-" حداقل تصاویرشُ پخش نکنین خب . :-"
.
شب ـای قدر ، هیچکدومشون حسّ دعا نداشتم و الآنم ندارم . نمیدونم چی شده . نمیدونم مشکل از کجاست . حتی هر چی فکر میکنم جز سلامتی و خوب شدنِ نتایج کنکور کنکوریا خواسته ی مهم دیگه ای ازت ندارم . چقد مادربزرگ گونه شده افکار و رفتارم . : ))
.
الهی العفو ...
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

عیدرمضان آمدوماه رمضان رفت صد شکر که این آمدوصد حیف که آن رفت / پیشاپیش عید رمضان مبارک <:-P


به نظر شما تعداد روضه بگیر ها زیاد بود یا روضه نگیرها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

لعنت به من وقنی دعا میکنم وقتی خیلی بهت نزدیک میشم وقتی شب قدر بهم میگی چی میخوام تا حاجتم رو بدی نمیتونم برا خودم دعا کنم اصن همه چیزایی که میخواستم از یادم میره همش یاد این و اون میفتم میدونی بعدا کللی حرصم میگیره
مشکل اینجاس کسی برام دعا نمیکنه
من هنوز دارم میسوزم جانم به فریادم برس تنهام آخه
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

(( چ بسا روزه داری ک چیزی جز نخوردن و نیاشامیدن نصیبش نشود ))
اینا امثالِ من اند... :|
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

این موقع ها با اینکه گشنمه با اینکه تشنمه, با اینکه خسته ام اما یه جور انرژی دارم یه جور امید...
یه احساس آرامش....
با اینکه روزه گرفتنم مالی نیست, نماز خوندنم خیلی جالب نیست, هم چین آدم هم نیستم ولی از یه چیز هنوز خوشحالم:
خدا هنوز از دور آدماش خارجم نکرده که حالم خوبه!
خدایا!
حواست بهم هست..
یه کاری کن حواسم بت باشه...
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

خیلی دلم میخواست این رمضان روزه بگیرم ، چرا باید معده من مشکل داشته باشه ؟ خدا به اونا که روزه نمیگیرن معده سالم میده به من که دوس دارم بگیرم... :-<
چند شبه که دلم میخواد برم مسجد ، دوستامم گفتن باهاشون برم ولی...نمیدونم چرا ، حس میکنم از خدا دور شدم...
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

به نقل از F@temeh :
تموم شد! :دی

خدافظ تا سال دیگه، بعد از کنکور 8->>>>

اینُ پارسال نوشتم. عید فطر. حالا میبینم بعد از کنکور همچین " 8->>>>" ئی هم نبود!
شایدم ما نخواسیم که ماه رمضونمون "8->>> " باشه! :د
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

این ماه رمضونم داره تموم میشه.
- چه خوب بود ادما روز اخری برمیگشتن به این سی روز از زندگیشون یه نگاهی مینداختن ببینن چیکار کردن که نباید میکردن چیکار باید میکردن که نکردن،خلاصه یه حساب کتابی میکدن کاراشونو.حساب کردن که فقط مال حقوق سر برج برا دخل و خرج نیست؛زندگیم حساب کتاب میخواد.
- بدتر نشده باشیم، آدم شدنمون به کنار .
- خوشبحال اونایی که هرچی میتونستن کار خوب جمع کردن آدم بودن آدم تر شدن نزدیک بودن نزدیک تر شدنو امثال منم باید بشینیم و حسرت بخوریم و شایدم اون تهه تهه دلمون حسودی کنیم بهشون.
- ما که کارمون شده: نیست میگیم چرا نیست وقتیم هست استفاده نمیکینم درست مثل همین روزا که تا نبود: خدایا کی ماه رمضون میاد من دلم شب قدر میخواد و هزار تا قمپوز دیگه ولی تا میاد اولاش جو گیریم ولی بعد... عین خیلامونم نیست مثلن الآن سفره ی رحمت خدا پهنه رو زمین به جای استفاده کردن ساده از کنارش رد میشیم خیلی ساده بعد به اونی که بوی ناب انسانیت میده و از رو مهربونی کاراشو انجام میده مگیم چقدر ساده است و خودمون گردن راست میکنیم و با یه دهن کجیو نیشخند از میگذریم و هیچوقت نمیفهمیم ساده تویی نه اون که هزار بار از تو بهتره.
- خدایا این ماهم رفت امثال منم هیچ استفاده ای نکردن ولی مثل همیشه خدایی کن و ببخش و ماه رمضون سال دیگرو از ما آدم بدا دریغ نکن و یه بار دیگه توفیق بده شاید به خودمون اومدیم.خیلی چاکریم...
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

این هفته اخریـــــــــــــــ روزه گرفتنــــــــــــ خیلیـــــــــــــــــــ سخت شدهــــــــــت ~X( :|
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

فقط میتونم بگم بابته امروز شرمنده :-[ نمیدونم چرا یاد یه تایپیک خاص تو همین سمپادیای خودمون میفتم. خدا جونم میدونی کودومو میگو دیگه؟ ;D
در هر صورت شرمنده.مثل همیشه...
امسال ماه رمضون عالی بود.مثه هر سال.دمت گرم >:D<
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

داره تـموم میشه حتّی .

چقد زود گذش .8->

خیلی خوب بود ولی . با اینکه یه روزُ بدونِ دلیل نگرفتم ـو هنوز عذاب وجدانشو دارم .:-<

# خـدا .عـاشقِ مهمونیاتم .8-> .با مالِ همه فرق داره . خاصّه .
 
Back
بالا