گند های دوران مدرسه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع sofia
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

sofia

کاربر فعال
ارسال‌ها
55
امتیاز
127
نام مرکز سمپاد
راهنمایی فرزانگان 1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
بابا به ما نمیخوری...! نه بابا اصلا به من این خرخونیامیاد؟؟
دانشگاه
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسی ژنتیک
سلام بچه ها... :)
میدونم که همتون یاحالا اکثریتتون توی مدرسه یه خرابکاری هایی کردین! :-$حالا از شیشه شکستن بگیریم تا...!!! X_X
بیاین خاطره هامونو برای هم تعریف کنیم! ;D

خب بذارین خودم یکی از خاطراتمو بگم!
یه بار برای نمایشگاه علوم تجربی داشتیم آماده میشدیم.قرار شدوسایلو ببریم توی آزمایشگاه!وسیله ای که ما ساخته بودیم توش از خمیرمایه و مایع استفاده شده بود.وسایلو گذاشتیم ورفتیم صبح روز بعد که اومده بودیم X_X X_X X_X......!!!!!!!!!!
خمیرنون ور اومده بود. باد کرده بود نصفه دستگاه خراب شده بود!مایع هم ریخته بود کف آزمایشگاه!! کلا گند زده بودیم تمام وکمال...!
حالاچی؟؟ قراربود از طرف آموزش وپرورش بیان کارمارو ببینن...!خودتون تصور کنین بقیش چی شده بود....!!!! :-[ ~X( :((

×محدثه:پست متوالی ترکیب شد
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

واااااااااااااااااااای خرابکاری...!خیلی زیاده نمیشه گفت! ولی یکیش یادمه! یه بار توی زمستون از توی حیاط برف آوردیم ریختیم توی بخاری!میخواستیم ببینم چی میشه شیشه بخاری ترکید!وقتی معاون اومد اوه اوه! :-[ :-L X-(!
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

وسایل دوستمو ریخته بودم تو باغچه و یک شکلکی براش دراوردم و فرار کردم...بعد خوردم به معلممون و اون هم از پشت افتاد زمین...بیچاره حامله بود...
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

2 سال پیش با بادکنک پر از آب شیشه جلو ماشین معلم پرورشی مون رو شکستم
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

.
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

آقا جون من نرید بگیدا :D

یه بار عکس یه خواننده خارجی! ( دقیقا selena gomez - چون بچه های ما خیلی مسخرش میکننD :دی ) رو از پرینتر مدیر 150 بار رنگی پرینت گرفتیم :دی دقیقا عکسش موجوده :دی
جالب اینکه اینکار سر زنگ برنامه نویسی بود ... و معلم با عشق و علاقه داشت دیتابیس یاد میداد ... :دی
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

من همین چندوقت پیش اومدم از معلممون فیلم بگیرم رفتم دم آشغالی ، اون اومده بود جلو.
گوشیمو درآوردم خیلی ریلکس آوردم بالا معلممون برگشت نگام کرد !
بدیش این بود که بهم محل نذاشت ! میزد تو گوشم بهتر بود به خدا!
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

بچه های کلاسمون بلندگوی معاونمونو انداختن تو دستشویی ها ! :-" ;D

البته سال دوم راهنمایی بودیم! ;D

خب هی تو بلندگو چرت و پرت میگفت سرمونو برده بود! :-"



آها یه بارم آجر پرت کردیم از پنجره تو دستشویی معلمها بعد یهو یکی اون تو داد زد! :-"
اینم سال سوم بودیم ! ;D
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

بدترین ک نمیشه گفت چون بدتر ازین خیلی کردیم ولی یبار معلم تاریخمو میخواست برگه تصحیح کنه گفت خودکار قرمز بدین،همه حمله کردن بدو بدو ک خودکارو اول بدن،آقا مام ک تنبل (:|....از همونجا پرتاب کردیم... :-"
.
.
.
صاف خورد توچشمش... :-"
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

خب الان یکی دیگه هم یادم اومد ;D
سال اول بودیم برای نمایشگاه زبان میخواستیم ترقه آبشاری بزنیم برای اومدن از آموزش پرورش و...
بعدش موافقت نکردن ماهم لج کردیم ترقه رو قبل از نمایشگاه توی کلاس زدیم آخه از کجا میدونستم 3متر میره بالا؟؟ هیچی دیگه روشن کردن و همان و سقف کلاسو سوزوندن همان!اونسال تازه کلاس ها رو رنگ کرده بودن یکی از بچه هارو برای منگنه زدن به دیوار انظباطش رو کم کردن حالا ما...!
خداییش تااون موقع برام پیش نیومده بود4ستون بدنم بلرزه! ;D
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

در آوردن صدای بز سر کلاس های مختلف به بهترین شکل ممکن! :-"
فقط یکی از معلما بی جنبه بازی در آورد دعوا کرد! تازه غیرمستقیم! میگفت فکر کردین من نمیدونم کی صدا در میاره بی شعورای عوضی!! :|
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

وای خدا کم کم باید روکنیم دیگه...!! :-[
فقط خدا کنه اینا روبچه های راهنمایی هاشمی نژاد1 مشهد نخونن! یادش بخیر ترقه سیگاری میزدیم مینداختیم توی مدرسه پسرا چقدر حال میداد! البته تا یه زمانی...! بعدش که کارنامه ها رو دادن چندادن حالمون خوب نبود!آخه خداییش انصافه کل مدرسه رو دوربین گذاشتن؟؟؟ ما از کجا میدونستیم پشت مدرسه هم دوربین داره؟؟ هیچی دیگه بقیش که خودتون میدونین!
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

یه سری تو مدرسه زنگو زود میزدن ما اعصابمون خورد میشد منو 3تا از دوستام رفتیم گچ لایه اونجایی که صدای زنگ ازش بیرون میاد گذاشتیم بعد رفتیم زنگ تفریح معاون مدرسه هی زنگو میزد زنگ صداش در نمیومد خلاصه کل مدرسه یه نیم ساعتی تو زنگ تفریح بودن کادر مدرسه هم درحال درست کردن زنگ :)) :) :P
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

امتحان شیمی داشتیم بعد از این بمب های بد بو شب قبلش با دو تا دیگه از بچه ها خریدیم بعد به سرمون زد که یکی تو نماز خونه ینی محل امتحان بترکونیم یکی از ما سه نفر که خونشون نزدیکتر بود رفت و یکی از اون بمبای بد بو رو اورد قبل اینکه معلم بیاد تونماز خونه
رفت و گذاشت پشت شوفاژ این بمبا جوریه که یه پودره و یه مایع که جدا از هم ان وختی بسته رو فشار میدی اون مایع میریزه روی پودرا و بسته شروع به باد کردن میکنه و میترکه :>
وختی میترکه بوی تخم مرغ گندیده و... میده :-" معلم اومد و میخواست ازمون اعتراف بگیره اما کسی بهش نگفت بعد سه چهار روز یکی بهش گفته بوده که زیر سر ما سه نفر بود :| البته میگفت میانترم صفرین ولی فقط حرف بود :دی
ولی خداییش کل نماز خونه رو گند زدیم

دوسه روز قبلش کلاس فوق العاده داشتیم بعد دیدم تو یکی از کلاسا بچه های راهنمایی کلاس زبان دارن ماهم گوشه بسته رو سوراخ کردیم که نترکه بعد فشارش دادیم و اروم از زیر در دادیم تو تا گاز بره تو کلاس بعد نیم ساعت کلاسشون تعطیل شد و همه سردرد گرفته بودن :دی
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

راهنمایی که دختر خوبی بودم ولی تو دبستان تا میتونستم شیطونی کردم
سال سوم دبستان وقتی معلممون داشت با یه معلم دیگه حرف میزد قندشو با یه تیکه گچ تراشیده عوض کردم تا گچو گذاشت تو دهنش صورتش قرمز شد از شانس بدم اون معلم دیگه دیده بود من اینکارو کردم و خلاصه ماجرایی شد

یه بار پاک کن و اسپرین ریختیم تو بخاری بوش که دراومد هیشکی لو نداد کار من و دوستام بوده خیلی باحال بودن خدایی

ادامس و پونزم که زیاد رو صندلی معلما میذاشتم یه بارم صندلی رو با یه صندلی شکسته عوض کردم تا نشست روش افتاد زمین

یه روز به دوستم یه سنگ رنگی دادم گفتم از این شکلات سنگیاست اونم تا گذاشت تو دهنش یه دندونش که لق بود افتاد

سال پنجم هم یه چوب بستنی گردو تراشیدم و سرشو سیاه کردم شد عین مداد تا معلم مداد خواست دادم بهش بیچاره سه ساعت سعی میکرد باهاش بنویسه وقتی فهمید سرکاره دیگه دیدنی بود
.
.
.
چه کارنامه درخشانی دارم واقعا
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

ما که گند تا دلت بخواد زدیم :-"
یه بار کل بچه ها رفتن رو دیوار کلاس فش مورد علاقشونُ نوشتن :-"منم رفتم بالاش نوشتم خطاب به جناب مدیر :-"
دیگه تصور کنین چی شد :-"
بعد اومدن کلاسمون برای بازرسی :-"
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

آها گند ;D
روز آخر مدرسه ها بود(آخرین امتحانُ دادیم)! بعد همه کتاباشون رُ گذاشتن رو هم و یه کبریت انداختن وسطش :-"
هیچی دیگه آتیش گرفت :-"
یکی دوتا کتابم نبود...نصف بچه های سوم بودن ;D
تا حالا تو عمرم آتیش به این بزرگی ندیده بودم
انگار 4شنبه سوریه...از روش پریدیم :))
این معاونا هم تا دودُ دیدن شرو کردن از بلندگو داد زدن و تهدید کردن :-\
ما هم فرار کردیم دیگه!
بعدم اُفتاد گردنِ سوم دو! :-"
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

manمن یه بر تو زمستون که حدود دوم سوم ابتدائی بودم رفتم مداد عمو ترش کنم برای این کار رفتم پای تخته سطل اشغال یه ۵۰ سانتی با بخاری که تا آخر روشن بود فاصله داشت من ناخوداگاه سطل آشغالی رو هل دادم به طرفش وقتی‌ رفتم نشستم یه یک ۱۵ دقیقه بعد سطل آشغالی آتیش گرفت و معلممون که نمیدونست کی‌ این کارو کرده چند تا فش بد بهش داد من‌ام هیچی‌ نگفتم :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( \:D/
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

معاونت ما درست روبروی دستشویی معلماست... ;D
تابلوی معاونت رو با سرویس بهداشتی عوض کردیم هر کی که میومد(اولیا و یعضی از دبیرهای المپیاد) مدرسه اول میرفت تو دستشویی خیال میکرد معاونته :)) ;D
همین امسال اینکارو کردیم :-"
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

من دبستان تو غیرانتفاعی بودم.کلا کلاس15نفر بود.5تا دوست بودیم که ی گروهی بودیم.همه ازما میترسیدنار دوم باهم بودیم تا4رم.سال 4رم،سرکلاس ریاضی،دور کلاس نشسته بودیم.خانم پورکرمانی معلممون بود،آنتا وفاطمه وشیرین وفریما ومن 5تا شر ها بودیم.اون4تا موشک درست میکردن پرت میکردن به طرف بچه ها،دیوار معلم،در،کمدو....ولی من ن....بچه ها بهم میگفتن خیلی لوس شدی دیگه...تو هم یکی بنداز.درست کردم که بندازم،درهمین حین خانم عصبانی شد وسرشو برگردوند،ببینه کیه.اون4تا هیچی دستشون نبود،فقط من بود.رفتم دفتر که تعهد بدم.همکار ودوست قدیمی مامانم که خعلی باهاشون رودرباستی داریم،از معلمای اون جا بود.کلی آبروم رفت.به جای اون4تا هم من رفتم تودیوار....تعهد دادم.الان شیرین وفاطمه که اوضاش خرابه.از لحاظ حجاب وbfواینا.از آتنا خبر ندارم.فریما هم بعد از مرگ مامانش تو زلزله بم پیش ما بود.وقتی باباش ازدواج کرد برگشتن بم.هعی...ولی بچه شری بودمآ.الانم هستم
 
Back
بالا