گند های دوران مدرسه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع sofia
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

گند بدتر از این که کفش های یکی از بچه ها رو با مقنعش کاملا تو آب حوض مدرسه شستشو دادیم؟؟؟!!!! :))
طفلی تا رسید خونه کاملا استخون های پاش پوکیده بود!!!!!!!! B-)
خب چیکار میکردیم هر کاری کردیم خشک نشدن دیگه! :(
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

گند بدتر از اینکه نماز جماعت مدرسه رو بهم بزنی؟؟اونم وقتی تمام آموزش و پرورش ریختن تو مدرسه؟؟؟؟؟
من با دوستام اینقدر آهنگ خوندیم تو حیاط که امام جماعتمون قاطی کرد!!بعدش نماز جماعت بهم خورد!!
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

یادش به خیر راهنمایی که بودیم یه روز با دوستم تو مدرسه یه اتاق مخفی پیدا کردیم :-$ که پر بود ازپرونده های تحصیلی بچه های مدرسه...رفتیم داخل وشروع کردیم به خوندنشون! یکیمون نگهبانی میداد ویکیمون هم باصدای بلند اطلاعات تو پرونده رو برا اون یکی میخوند هر5دقیقه یه بار هم جامونو باهم عوض میکردیم!...ترسی که اون روز برما چیره شده بود قابل وصف نمی باشد 8-^
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

سال سوم دبیرستان که بودیم ی نمایشگاه تو مدرسه داشتیم که منم از مسئول هاش بودم!
بعد از اتمام نمایشگاه کلی کاغذ الگو که برای تزیین به کار رفته بود اضافه امد! ما هم تمام اون ها رو ریختیم توی ی سطل آشغال بزرک تو مدرسه و آتیششون زدیم! برای فان هم چندتا اسپری رنگ نیمه پر انداختیم تو آتیش! چندتا گونی هم تو سالن آتیش زدیم که بوی دود همه جا رو گرفت!! ;D
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

اومدیم فیوز مهتابی کلاسو بپیچونیم که روشن نشه وقتی معلم اومد سر کلاس تا کلید برقو زد مهتابی افتاد جلو پاش از این ترسو ها بود یه دفعه دیدیم غش کرد افتاد روی خورده شیشه ها خلاصه دیگه معلمو هم راهی بیمارستان کردیم. ^#^ ^#^ ^#^ ^#^ ^#^
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

امروز سر کلاس دکتر کاظمی (کلا باید وض کلاسو میدیدین! ;D ) حوصلم بد جوری غر میزد ،گفتم ی فعالیتی بکنم..سرمو بردم زیر میز ی عینک سه بعدی زدم داشتم ی سری عکس نگا میکردم،بعد یکی صدام کرد... ;Dسرمو آوردم بالا دیدم دکتر کاظمی داره اینطوری نگام میکنه :o
من: :-" :))
بچه ها: =))
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

نمیدونم تا حالا اقدام به تعمیر وسیله ای مانند شوفاژکردین یانه؟!
ولی بنده+چندتن از دوستان در یکی از روزای سرد زمستونی پارسال که از قضا تو همون روزم شوفاژ کلاسمون هم خراب شده بود تصمیم به انجام این کارگرفتیم هیچی دیگه عوض اینکه درستش کنیم زدیم بدترشم کردیم زنگ بعد دبیراومد کلاس وگفت:بچه ها چرا اینقدکلاستون سرده؟!مام گفتیم که شوفاژامون خرابه واینا اما نگفتیم که خودمون یه سری کارها درجهت تعمیرش انجام بدادیم قبلا!هیچی دیگه گفتش برین سرایدارتون رو صدا بزنین بیاد تعمیرش کنه خب!عاقا مام رفتیم سرایداره رو صدا زدیم اونم با یه سری آچار اومد سرکلاس رفت سراغ شوفاژ اول آخه درکل دوتا شوفاژ تو کلاس بودش که شوفاژ دومی درست کنار میزمعلم قرارداشت البته لازم به ذکراست که شوفاژ دومیه همون شوفاژی بود که ما از قبل یه سری تعمیرات روش انجام داده بودیم!!!!هیچی دیگه شوفاژ اولیه به خوبی وخوشی درست شد اما شوفاژ دومیه!!!!به محض اینکه سرایداره رفت که بره تعمیرش کنه نمیدونم یه دفعه چی شدکه آب از شوفاژه زد بیرون و سرازیرشد روی لباسای معلم اونم آب داغ!!!!!!!!
عاقا کلاس رفت رو هوا من که رسما ازشدت خنده روی میز ریسه میرفتم دوستان هم که بماند بس که خندیدیم معلمه پاشد؛خودکار ودفترشو گرفت دستش واز همون بالا به همه مون یکی دوتا منفی داد تا به قول خودش دیگه از این غلطا نکنیم.
البته این جریان از طریق معلممون به گوش مدیرمون هم رسید وایشون هم به نحوی دیگر ازخجالتمان درآمد!
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

آخریش ک همین امروز بود , سر کلاس ریاضی معلم شاکی بود ک خیلی حرف میزنیمُ اینا ... بعد گفت اگه مسخره بازی در بیاره کسی همتون رو بیرون میکنم از کلاس , 5 مین نگذشته بود ک یدفعه ای یکی از آلات آتییش بازی سره کلاس منفجر شد ( ترکید :| ) خیلی شاکی رفت سمت میزش وسایلش رو جمع کرد و گفت " شما اصن شعور ندارید ..." رفت بیرونُ در رو کوبید ...
:-s :-" :-s
این دومین معلم ریاضی ای بود ک پروندیم (امسال ) , اولیش رو دوست نداشتبم گفتیم عوض کنن , دومیشم ک امروز رفت ( دیگه بر نمیگرده )
:-<
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

پارسال توي اردو داشتيم رسم اژه اي رو به جا ميوورديم ( به اين صورته كه دانش آنوزاي قديمي مدرسه كه الآن دانشجو ان و ميان دنبالمون و يكيشون ميشه پدرخوانده و به راهنماييش بقيرو خيس ميكنيم. نوبت پدرخوانده آخري بود. )
بيچاره طباطبايي...نفر اول بود. رفتيم كنارش ، گفت چيزي ميخواين سانديس گرفتين و اين حرفا. تا بچه ها تموم راهارو بستن. تعجب كرده بود در به در. بطري آبمو نشونش دادم ، گوشي و اينارو داد به يكي و خيلي آروم گفت: شروع كنين.
يه بار ديگه هم سعي در فرار داشت. اشتباش همين بود چون يه ملتيو دنبال خودش كشوند. خلاصه يه گوشه گير افتاد. سه ساعت صحبت كرد بامون كه منو ول كنين به جاش مديرتونو خيس ميكنيم و اينا. اخر حرفاش يكي بهش گفت تموم شد؟؟؟! ايندفعه روش شامپو هم ريحتيم
امسال دو تا خوباش از خودم ، تو راهرو پيچيدم يكي ناظما جلوم در اومد. با قيافه اي منزجر اون وسط گفتم بسم الله...
يه مهتابي داغون كردم... خو چيه حال نداشتم تا صندليم برم كاپشنمو پرت كردم خورد به مهتابي!!
خيلي گند زدم... اگه بقيرو بگم خطر تهديدم ميكنه!!
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

در راستای پست نفر قبلی یادم اومد که:
صداشو در نیارین هاااا :-$ ولی ما هم یه مهتابی شکوندیم پارسال! البته باعث و بانیش الان تهران نیست! به هرحال ...
اگه اشتباه نکنم سر کارگاه پارسال بود ... داشتیم (3 نفر بودیم) صندلی تک نفره هارو میذاشتیم تو یه کلاسی که الان واسه اول هاست ;)) اول من میذاشتم صندلی هارو توی کلاس ... ولی خب زورم نرسید واین کارو محول کردیم به دوستمون ... به این ترتیب:
من صندلی هارو میاوردم تا دم در اون کلاس دوستم بلندش میکرد میداد به اون یکی و اوشون هم صندلی رو به داخل شوت میکرد :)) (انقدر زیاد بودن که نگو...) بعد برای اینکه صداش هم زیاد در نیاد درو می بستیم اون دوستمون که پرت میکرد دوباره درو باز میکردیم و صندلی بعدیو ... :))
در همین مابین بود که دوستمون اومد یه صندلی رو پرت کنه ... زیادی پرت کرد و مهتابی شکست ;D
خب خسته هم نباشیم ... خیلی هم خوب بود (اینم نتیجه ی حمالی واسه بعضی بی ارزش ها! :-?? ) فکر نکنم کسی هم فهمیده باشه ;;)
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

من هم یه بار قرص ژلوفن انداختم تو بخاری :))یه بوی گندی همه مدرسه رو برداشته بود جاتون خالی!همه حالت تهوع گرفته بدن :))دیگه بعدش هم که خودتون میدونین!!!!
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

راهنمایی که بودیم یه روز طرح خودباوری بود(این طرحه هستا که بچه ها جای مسئولین مدرسه یه روز فعالیت میکنن!)ما که جای مدیر و معاون و اینا بودیم گفتیم یه فعالیتی بکنیم،توی کتری آبدارخونه،مقدار زیادی تاید و مایع ظرفشویی ریختیم! :-"
هیچی دیگه اولین معلم خورد و وقتی دید مزه ی بدی میده،به بقیه گفت نخورن!!!بعدشم بیمارستان و اینا دیگه...! :-"
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

خیلی زیاد بود
ولی یکیش این بود که جایه کمربند شلواره معلمو با نخ بستم به صندلیش
بیچاره داستانی داشت با شلوارش
;D
البته گندش در اومد که من بودم
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

منم یه بار شیشه کتابخونه مدرسه رو شکستم...البته شکستن که نه ترک برداشت... ;D!!!!
کتابخونه مون تو نماز خونه ست! تکیه داده بودم به یکی از قفسه هاش که یه دفعه .... از وسط ترک برداشت فک کنم! ;D
منم که بچه مثبتم و تا حالا از اون کارا نکرده بودم...!رفتم کلاس و دپرس نشستم و احساس عذاب وجدان ولم نمیکرد!!!!!!
دوستام که فهمیدن گفتن اشکال نداره بابا اون خودش از اول ترک داشت تقصیر تو نبود که!
خوشبختانه هیچکس بویی نبرد :-"
 
  • لایک
امتیازات: Frost
پاسخ : گند های دوران مدرسه!
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
امتیازات: m@#Sa
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

من سوم راهنمایی ک بودم قرار بود رو شیشه پنجره مدرسه ویترای نقاشی کنم، آخرین روز مدرسه بود، تمام جوهرش ریخت رو لباسام و کف کلاسا! حالا هی تمیز کن، مگه پاک می شد؟
بالاخره آخر سر یه جور بی سر صدا پاکش کردیم! #:-S
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

وااااااااااااااااااااااااااای نگو ما دزدای مدرسه ایم درختای کنار دفتر گلای توی دفتر همشون تو کلاس ما پیدا میشن
پارسال ما کلاسمون خیلی عوض شد از بالا به پایین می رفتیم از اینجا به اونجا هر کلاسی هم که میرفتیم دستگیره اش رو خراب میکردیم
یه بار که از بس لای دستگیره کاغذ گذاشتیم تا در باز نشه اومدن دستگیرمون رو دراوردن بعد با کش از این ور کلاس به اون ور کلاس اون رو به پنجره بستیم
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

یه بار در ِ کلبه ی مرحوم و شکستیم که آخرش مجبور شدیم درستش کنیم . 8->

چن بارم قفل ِ در مدرسه رو شکستیم :دی

مدرسه ی ما یه جایی داره تو حیاط پشتی که یه بار درش و وا کردن ما ـم از رفتیم توش ، که یه چیزی شبیه ِ یه تونل بود ، که تهش از لای ِ آجرا شیروونی ملوم بود . :] ما اومدیم برگردیم ، یهو پامو گذاشتم شیشه های کف ـش ، بعد یهو رف پایین :)) دقیقن ـم پشت ِ دفتر ِ معاون بود . 8>
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

بازی توی سایت راهنمایی ممنوع بود حالا ما سوم که بودیم نشیستیم با یکی از دوستام یه برنامه نوشتیم که اگه بازی میکردیم مسئول سایت نمیفهمید.من که دیدم برنامه خیلی طرفدار داره بجای اینکه همین جوری یه همه یدم 200تومان میفروختمش بعد یک ساعت از اولین فروش داشتم می رفتم خونه مسئول سایت دیدم که بهم گفت:حالا دیگه برنامه واسه بازی کردن می نویسی.
کف کردم چه جوری فهمید :o :o :o(حتما یه آشغالی لو داد)
فردا یه جلسه تشکیل دادن که منو اخراج کنن یا نه [-o< [-o< [-o<
شانس اوردما #:-S #:-S #:-S
 
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

اول راهنمایی بودیم قرار بود دبیر بعد از نیم ساعت بره
ماهم وقتی فهمیدیم هماهنگ کردیم وقتی حواسش نبود ساعت کلاس و بعد از اون ساعت مچیش رو ببریم جلو
تونسیم ساعت ها رو تغیر بدیم ولی ساعت مچیش رو به جای این که ببرم جلو بردم عقب
بعد از کلاس صدام کرد و گفت یه دفه دیگه کارت رو تکرار کردی از کلاسم اخراجت میکنم ;D
 
Back
بالا