گند های دوران مدرسه!

ایلیا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,799
امتیاز
15,106
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
مدال المپیاد
تلاشی بیهوده در المپیاد زیست شناسی!
دانشگاه
هنر تهران
رشته دانشگاه
عکاسی
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

چیزه :-" سطل آشغال آتیش زدیم امروز :-" البته بشکه فلزی بود،محتویات داخلش رو آتیش زدیم :-" خدا بخیر بگذرونه فرداع رو :-"
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

دوستان گرام اجر پرت کردن از پنجره دستشویی معلمها داخل یهو صدای داد یکی از اون داخل اومد ((((: :-"""


این تاپیک کوجا بود بینهایته این خاطرات ما :د
 

a.a.a

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
29
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
زنج آنجلس
مدال المپیاد
مرحله اول مثمتيك
دانشگاه
استنفورد
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

يه بار يكي از بچه ها رو از پشت ديدم،رفتم پس گردني بزنم يكم شاد شيم،از قضا ناظم بود :))

به من چه خودش كوچيكه :))
شايدم ما زيادي بزرگيم :))
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,690
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

یکی از مفرح ترین شوخی های پسرونه پس گردنیه :))
یه دفعه یکی بد درو باز کرد گفتم آهای،مثل آدم بیا تو یهو دیدم دبیر......مونه :D
 

ایلیا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,799
امتیاز
15,106
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
مدال المپیاد
تلاشی بیهوده در المپیاد زیست شناسی!
دانشگاه
هنر تهران
رشته دانشگاه
عکاسی
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

داداش یکی از بچه ها(الان بزرگه،قضیه ماله چند سال پیشه)توی قفل در مدرسه چسب مایع ریخته توی امتحانات ترم،1 ساعت همه پشت دربودن امتحانشونم تاخییر خورده :-"
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

معلم ریاضیمون با اسپری حساسیت داشت .

بعد ما امتحان ریاضی داشتیم نخونده بودیم .

یه اسپری برداشتیم خالی کردیم تو کلاس .

این بیچاره اومد حالش بد شد :-""

امتحان ما هم لغو شد :D
 

esfrwms

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,325
امتیاز
19,301
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
Fefu
رشته دانشگاه
General medicine
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

از استاد ریاضی مون بدم میومد، یه بار که موبایلش رو تو کلاس جا گذاشته بود، زنش زنگ زد، منم جواب دادم گفتم فعلاً سرش شلوغه نمیتونه صحبت کنه! اونم قطع کرد! بی فرهنگ! :|
 

siavash.ssgm

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
37
نام مرکز سمپاد
علّامه حلّی 2
شهر
تهران
دانشگاه
ایشاللا تهران
رشته دانشگاه
ایشاللا گرافیک
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

یه بار زنگ تاریخ رو پیچونده بودم برای اینم که بیکار نباشم رفته بودم سر یه کلاس دیگه نشسته بودم ! :-"

زنگ بعد رفتم سر کلاس خودم . همین طوری نشسته بودم که یوهو معلم تاریخ درو باز کرد اومد تو کلاس.

هیچی دیگه اوّل از معلممون عذر خواهی کرد بعد یه کم باهاش حرف زد بعدم به من گفت زنگ که خورد وایسا کارت دارم. :( :( :-ss

یادش بخیر زنگ بعدم کلا به جواب دادن به معلم و مشاور گذشت (البته خوشبختانه کار به ناظم نکشید).

قرار بود اون ترم تاریخ منو بندازه ولی آخرشم با 19 قبول شدم :D :-"
 

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,216
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

ما تا اوّل راهنمایی روز معلّم خودمونو می‎کشتیم. :-" دیدین ازین تخم مرغا که میزنین به سقف بعد از توش کاغذای رنگی و اینا میریزه؟
من همیشه ازونا می‎آوردم سال اول راهنمایی قاطیش چندتا تخم مرغ عادی هم آوردم، دادم به بچه ها، اوناهم با ذوق زدن بالاسر معلم و.... :-"
 

h.reyhaneh

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3
شهر
تبریز
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

سلام h-:
مام امسال کلاس ریاضی داشتیم ~X( بعد معلم رو تخته یه چیزی نوشت بچه ها کلا هنگ کردن :-? اعصاب معلمم خراب بود >:p هیچ کس حق نداشت جیکش در بیاد . #S-: بعد ما نوشتیم :-$یهو من دیدم :-\ یه گربه از پنجره پرت شد تو. :O معلم همچین پرید بیرون کلاس که کلا هیچ کس تالا تنونسته بود اونجور بپره :> بعد ما یه خنده ای سر دادیم که در مستمری لحاظ شده =P~
 

paml

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
199
امتیاز
1,687
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتی
شهر
اهواز
دانشگاه
شهیدبهشتی
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

ابتدايى كه بودم ميخواستم پاك كن بزنم تو سر يكى از اين بچه هاى ميز جلويى (<
بعد از اون جايى كه تو نشونه گيرى خدام :-"
محكم خورد تو پيشونى معلم :D
بعد قبل از اين كه پاك كن بخوره تو پيشونى معلم معلم داشت راجع به يه موضوعى ما رو نصيحت ميكرد
تغيير قيافش خيلى باحال بود :D
 

mehrdad_m

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
13
امتیاز
110
نام مرکز سمپاد
علامه حلی شماره دار
شهر
تهران
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

به مدت یک هفته شاه کلید یکی از کارکنان مدرسه رو دزدیم
بعدشم فقط ی تعهد الکی دادیم :-"
 

Sambo

کاربر فعال
ارسال‌ها
57
امتیاز
57
نام مرکز سمپاد
فرزانگــان :)
رشته دانشگاه
مهندسی مـواد و مـتالـوژی
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

گند های کلاس ما فراوونه ! ;;) ;))

سوم راهنمایی بودیم نزدیکای چهارشنبه سوری بود که رد و بدل و خرید و فروش ترقه تو کلاسمون شروع شده بود ! :-[

زنگ اخر بود که ماهم دینی داشتیم با یه معلمی که هممون ازش متنفر بودیم :-&.. معلم وقت داده بود درس بخونیم که بعدش بپرسه :-"یه کاری براش پیش اومدرفت دفتر مدیر \:D/ ماهم داشتیم ترقه ها رو بررسی میکردیم و .. یکی از بچه ها طی عملیاتی سریع رفت یه ترقه از زیر در انداخت تو اتاق و برگشت ... :-\ P:> :-ss علاوه بر صداش بوی شدید ترقه تو سالن پیچیده بود ... ^-^ :> B-)اون روز اصلا رسیدگی نکردن ... #S-: :O :-\ فک کنم فشار مدیر افت کرده بود ... :D \:D/ :Dمعلممونم خیلی عادی برگشت کلاس و اصلا بر روش نیووورد :O :-\ :-\
ولی چشتون روز بد نبینه که بعد اون اتفاقای افتاد که بهتره نگم ... :-w :-w :| :| #S-:
بد ترین و تلخ ترین خاطره دوران راهنماییم ! :-< :|
 

No-Enemy

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
215
امتیاز
430
نام مرکز سمپاد
حلی 4
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
تکنولوژِی پرتوشناسی
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

یادش به خیر سال دوم پژوهشی زییست یه پروژه ی نسبتا طولانی (2سال و چند ماه) داشتیم که مورد آزمایشمون هم رو موش بود. بعد متاسفانه قفسی که براشون خریده بودیم مخصوص همستر بود اینا از این موش آزمایشگاهی های کوچیک بودن (Mus Musculus)، یه دو روز کار داشتیم منو دوستم نمیتونستیم بهشون تو آزمایشگاه مدرسه سر بزنیم براشون غذا و آب اینا گذاشتیم تنهاشون گذاشتیم. بعد یکی از اینا تو اون دو روز راه فرار از قفس رو یاد گرفته بود نمیدونم چجوری :)) اون روزی که برگشتم مدرسه دیدم از تو سالن غذاخوری(زیرزمین!) صدای داد و هوار میاد! :D


رفتم دیدم یه گله آدم با جارو افتادن دنباله یه موش که هی بینشون ویراژ میداد! :)) آخر سر هم نتونستن بگیرنش من خودم بعد کلی تلاش از دم گرفتمش ناکس ورزشکار شده بود در حالت آویزون سرش رو اورد بالا دستم رو گاز گرفت دوباره دررفت! :|


فقط ای کاش مخفیگاه هایی که اون دو روز تو هیتر غذا ها و سایت ساخته بود رو عکس میگرفتم :)) تو سایت که شبکه درست کرده بود میرفت تو دیوار قایم میشد! فقط میخواستم بدونم اگه این اتفاقا تو مدرسه دخترونه میفتاد دقیقا واکنش دخترا چی بود :-" :D
 

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(&#39;) امیــ(&#39;)
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

والا ما یه ناهارخوری داشتیم تو مدرسه که اونجا یه فر وجود داشت و بچه‎ها غذاشونو میذاشتن توش تا واسه زنگ تفریح دوم گرم شه. بعد ما اولین ورودیای مدرسمون بودیم ،، ظرف غذاهامون مث هم بود و اسمامون روش حک شده بود. زنگ اول از دبیرمون اجازه گرفتیم و با دوستم رفتیم ناهارخوری و در ظرف غذاها رو با هم جابه جا کردیم. :-""""" :D و خب جالبی کار اینجا بود که از هر 5تا ظرف 4تاشون قرمه‌سبزی داشتن =)) و خب این، کارو یکم سخت کرد. :))
زنگ ناهار نمیدونین چه قشقرقی به پا شد :))))))) =))
ماهم که داشتیم با خیال راحت غذای خودمونو میخوردیمُ به ریش بقیه میخندیدیم :)) (<
الان که فکرشو میکنم خیلی کار خبیثانه‎ای بود. :-" عذاب وجدان گرفتم :D :-"
 

Diyar

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
514
امتیاز
1,489
نام مرکز سمپاد
shahid beheshti
شهر
بجنورد
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

گند کاری ازین بدتر که 3 تا امتحانتو بیفتی؟ :))
بعد تغییر رشته ایم باشی 22م امتحان تغییر رشتت باشه هیچی نخونده باشی :))
 
ارسال‌ها
687
امتیاز
21,672
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

یه بار دوران پیش دبستانی ، دوست صمیمیم، یه مداد خریده بود یه عالمه هم ذوق ذوق میکرد ، مدادش ازینا بود که تازه مد شده بود اون موقه ها که یه کوچولو نرمه خم میشه. دقت کنید یه کوچولو !
بعد رفتم پیشش؛
من_مدادتو دوس دالی؟
اون_اوهوم.
من_بدش به من ببینم چه جولیه.
اون_باشه بیا بگیل.ازین نرماس که تا میچه.
من_واقعا؟! بزال ببینم .

و در یه حرکت ، آنچنان مداده رو خم کردم که به دو تیکه مساوی تقسیم شد :D

من_دیدی اونقدرا هم نرم نبود :|


و دوستم تا آخر زنگ داشت گریه میکرد :D
 

سیزیف

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
757
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

من سوم دبستان بودم یه ماژیک خریدم 500 تومن بعد به یکی فروختم 4 تومن اون بنده خدا هم عیدیاش رو طبق اخلاص گذاشت وبم داد .

یه بارم چهارم دبستان بودم پیتزا برده بودم مدرسه یکی ازبچه ها پیتزا میخواست بش ندادم بعد گفت پولشو میدم منم بش پیتزا دادم <حالا این ینی نصف یه اسلایس>
بعدهیچی دیگه طرف پولمو نداد . منم تا یک هفته هرروز زنگ میزدم ظهر خونشون که پولمو بده که با نصیحت مامانش مواجه شدم .
 

fardin.k

کاربر فعال
ارسال‌ها
38
امتیاز
55
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
خرم آباد
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

ما یه بار یه سیب نمیدونم از کجا افتاد تو کلاسمون بعد منو رفیقام هم شروع کردیم به پرت کردنش سمت هم...بعد که ناظم بردمون دفتر ازمون پرسید. چی کردید گفتیم نمیدونیم سیب از کجا خورد بهمون ما هم فقط با پا زدیمش بره....بعد که از نماینده کلاس پرسیدن چی شده گفت اول این پرتش کرد به اون بعد اون یه گاز از سیب زد بعد پرتش کرد به این بعدشم این یه گاز دیگه زدو ...ما هم فقط میخندیدیم :D. خلاصه به خاطر این کار یه هفته تو قرنطینه بودیم :D
 

melinafn55

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
11
امتیاز
37
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
شهر
تهران
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

تو راهنمایی بودیم بعد نیم طبقه ای که کلاسمون توش بود و دور تا دور کامپیوتر چیده بودن. خلاصه که جلو در کلاسمون چند ردیف سیم بود. من رفتم تو کلاسمون کیفم و وسایلم و ور دارم بعد داشتم میومدم بیرون پام گیر کرد به این سیما با مخ خوردم زمین و کیسام افتادن زمین و یکیشون پوکید ولی اصن به رو خودم نیاوردم کیسرو گم و گور کردیم با کمک معلممون و بچه ها :-""
 
بالا