- شروع کننده موضوع
- #21
novanda
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 425
- امتیاز
- 1,887
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان 6 - فرزانگان امام رضا
- شهر
- تهران-لاهیجان
پاسخ : آزادي همجنسگرايان در بعضي كشور ها
به نظر شما حمایت از کسایی که یه سری مشکلات ج ن س ی ِ اساسی دارن و دارن مشکلاتشون و ناهنجاری هاشون رو فریاد میزنن درسته ؟! اگر هم عده ای همجنسگرا باشن دلیلی برای علنی کردن این موضوع و عادی جلوه دادنش نیست . کمیته هایی هست براشون و میتونن اونجا مشکلاتشون رو بیان کنن .
مقایسه کردن حمایت از فلسطین و حمایت از همجنسگرا ها به نظر خودتون یکم بچه گانه و مضحک نیست ؟؟ به نظرتون اصلاربطی داره؟؟
من گفتم حقوقشون رو نادیده بگیریم ؟؟؟ من میگم هرچی که میخوان باشن ، ولی بخاطر شرایط خاصشون مجبورن محدودیت هارو قبول کنن . کمیته هایی دربارهشون هست و میتونن اونجا روابط علنی داشته باشن . اما ازدواج و بچه دار شدن مسئلهش جداست . تو خود فرانسه مردم با این قضایا مشکل دارن . در همه ی ادیان و فرهنگ ها ازدواج یه کار معمولی ای نیست که طرف حوصلهش سر بره وازدواج کنه .افراد باید شرایط مناسبی داشته باشن به عبارتی باید "عادی" باشن . " خانواده" الان تو همه ی کشورا اهمیت داره . مثلن اگه بخوای به یه کشور مهاجرت کنی اگه یه فرد تحصیل کرده ی با خانواده باشی زودتر بهت ویزا میدن تا زمانی ک مجرد باشی و کارا راحت تره . این نشون میده که تو همه ی فرهنگا و کشور ها "خانواده " ارزشمنده . حالا همجنسگرا ها واجد شرایط برای ازدواج هستن؟؟؟؟؟
ببین یه چیزایی حق مردمه و هنجار جامعه . یه چیزایی هست که نه فقط برای من خوشایند نیس بلکه برای اکثر افراد جامعه هم خوشایند نیست . پس این حق مردم اون جامعه است که با این مشکلات مواجه نشن .
اما خیلی تعصبی برخورد میکنین و مثالتون هم همینو نشون میده
این قضیه شخصی نیست .
___________________________________________________________________
اگه قراره بحث اینجوری ادامه پیدا کنه همون بهتر تاپیک قفل شه . بهتر به تاپیک جهت بدیم البته جهتی که در آخر مثه بحث این دوصفحه اینقد تعصبی نشه .
میتونیم درباره ی " دلایل آزادی همجنسگراها تو بعضی کشور ها بر اساس سیاست داخلیشون و دلایل آزاد نبودنشون " حرف بزنیم .
برداشتتون انقد سریع و سطحیه که من نیازی به توضیح حرفم برای کسایی ک دارن پستارو میخونن نمیبینم . منظور من از استفاده ی کلمه ی "مد" شده دقیقا برای این وضعیتی بود ک داره تو فرانسه اتفاق میوفته و یا حرفایی که شما میزنید .به نقل از mooket s :مد شده از همجنسگرایی حمایت کنن؟ مد شده؟ بین کی ها دقیقا مد شده؟چرا من چیزی نمی بینم پس؟! چه بسا که به وضوح همجنسگرا ستیزی می بینم به جای حمایت. حتی اگر هم این طور باشه که بسیار بعید می دونم، خیلی هم خوبه! هر چیزی که مد می شه رو نباید کوبید. (مثل قضیه ی دفاع از فلسطین که به اصطلاح مدتیه که "مد" شده، اما چیز بدیه؟ باید فقط چون مد شده، باهاش مخالفت کرد؟ باید اتفاقا خوشحال بود!)
با شما هم موافقم که ادامه ی این بحث فرسایشیه قطعا. شما که هنوز بعد دو صفحه می گید "تبلیغ می شه واسشون. عادی می شه. نباید عادی بشه!"
دو صفحه س همین رو دارن می گن و معلوم هم نیست چرا نباید عادی بشه.
به نظر شما حمایت از کسایی که یه سری مشکلات ج ن س ی ِ اساسی دارن و دارن مشکلاتشون و ناهنجاری هاشون رو فریاد میزنن درسته ؟! اگر هم عده ای همجنسگرا باشن دلیلی برای علنی کردن این موضوع و عادی جلوه دادنش نیست . کمیته هایی هست براشون و میتونن اونجا مشکلاتشون رو بیان کنن .
مقایسه کردن حمایت از فلسطین و حمایت از همجنسگرا ها به نظر خودتون یکم بچه گانه و مضحک نیست ؟؟ به نظرتون اصلاربطی داره؟؟
تعداد حیوونایی که دیدید اگر هم 100 باشه (فکر نمیکنم باشه )، بازم عددِ کمیه و طبیعی بودن این اتفاق رو نشون نمیده . این حیوونا هم دچار اختلال شدن مثه خیلی از بیماری های دیگه که بر اساس اختلال توی حیوونا و انسانها بوجود میاد .به نقل از mooket s :اون سوال "چند تا حیوون دیدین...؟" هم دیگه فوق العاده س. مثلا ده تا باشه شما رضایت می دی؟! به تعداده؟ اگر بر فرض همون نسبت هم بین آدما باشه، باید اون تعدادی که این طوری هستن رو ندیده گرفت؟ حقوقشون رو کشید بالا چون در اقلیتن؟ چون آرامش خاطر ما به هم می ریزه با دیدنشون؟
من گفتم حقوقشون رو نادیده بگیریم ؟؟؟ من میگم هرچی که میخوان باشن ، ولی بخاطر شرایط خاصشون مجبورن محدودیت هارو قبول کنن . کمیته هایی دربارهشون هست و میتونن اونجا روابط علنی داشته باشن . اما ازدواج و بچه دار شدن مسئلهش جداست . تو خود فرانسه مردم با این قضایا مشکل دارن . در همه ی ادیان و فرهنگ ها ازدواج یه کار معمولی ای نیست که طرف حوصلهش سر بره وازدواج کنه .افراد باید شرایط مناسبی داشته باشن به عبارتی باید "عادی" باشن . " خانواده" الان تو همه ی کشورا اهمیت داره . مثلن اگه بخوای به یه کشور مهاجرت کنی اگه یه فرد تحصیل کرده ی با خانواده باشی زودتر بهت ویزا میدن تا زمانی ک مجرد باشی و کارا راحت تره . این نشون میده که تو همه ی فرهنگا و کشور ها "خانواده " ارزشمنده . حالا همجنسگرا ها واجد شرایط برای ازدواج هستن؟؟؟؟؟
ببین یه چیزایی حق مردمه و هنجار جامعه . یه چیزایی هست که نه فقط برای من خوشایند نیس بلکه برای اکثر افراد جامعه هم خوشایند نیست . پس این حق مردم اون جامعه است که با این مشکلات مواجه نشن .
یه چیزایی هست که قبل از این که یه سری جوون بیتجربه انجامش بدن باید جلوش رو گرفت . اینکار یه خطرات حداقلی نداره آزادی دادن به این کار مثه قارچه مثه یه سرطانه . خیلی مشکلات دیگه هم هستن که باهاشون اینجوری برخورد میشه و باید جلوشونو گرفت . مثلا وقتی یه شخصیت محبوب و معروف بین جوونا (مثلا یه بازیگر) همجنسباز باشه و همجنسبازیشو علنی کنه اونوقت کسایی هستن که انقدر بیفکرن و م3 گوسفند عمل میکنن که بخوان ازش تقلید کنن . اونوقته که همجنسبازی "تبلیغ " میشه . و وقتی همجنسبازا زیاد شن رو آمار سلامت اون جامعه هم تاثیر میذاره . این محدودیتا برای اینه که افراد عادی و معمول جامعه دچار مشکل نشن و فکر نمیکنم اینکه یه همچین آدمایی حق ازدواج و یا سرپرستیه بچه نداشته باشن احمقانه ویا عجیب غریب باشه .(درمورد ازدواج ک توضیح دادم) و بچه هم از مادر و پدرش الگو برداری میکنه پس این قارچ بیشتر رشد میکنه .به نقل از mooket s :با فرض این که این داستان آزاد شد و به دنبالش خطر این که کسی به خاطر خاص و عجیب بودن به این سمت بره به و ضربه بخوره هم نشد حرف. توجیهه بیشتر. چون یه خطرات حداقلی داره نمیشه روی صورت مسئله خط کشید. اون شخص خودش مسئوله. مطمئنا هم بعد یه مدت می فهمه واقعا چی می خواد و کجای کاره. الان هم من اوضاع بهتری نمی بینم بس که از شدت محدودیت های عجیب و غریب و احمقانه، آدم هایی متمایل می شن به این سمت در حالی که ممکنه واقعا این طوری نباشن. این که ضربه ی کاری تریه. (چه بسا که من اصلا این رو خطری نمی بینم! این قضیه هنوز سال ها وقت می خواد تا جا بیافته، چه برسه به این که تبدیل به "عرف" بشه و یه سری ها بخوان به پیروی ازش مقید بشن.)
مثالتون خیلی جالب بود . شما چرا اینجوری جبهه گیری میکنین ؟؟ "ما" "شما" ؟؟ اگه الان جلوتون بودم فک کنم زنده بهگورم میکردید. به هر حال من هرچی بگم شما باز میگین حرفم غلطه و...به نقل از mooket s :بعد اون مثال رو می زنی. باشه من از فردا راه می افتم تو خیابون، هر کس کاری کرد که باعث شد من حس خوبی بهم دست نده رو دستگیر می کنم، می کنمش تو گونی، از کوه پرتش می کنم پایین. راهش حتما اینه دیگه. "ما"ها که بیشتریم به این کار حس خوبی نداریم، پس "شما"ها که کمترید رو حذف می کنیم.
اما خیلی تعصبی برخورد میکنین و مثالتون هم همینو نشون میده
این قضیه شخصی نیست .
___________________________________________________________________
اگه قراره بحث اینجوری ادامه پیدا کنه همون بهتر تاپیک قفل شه . بهتر به تاپیک جهت بدیم البته جهتی که در آخر مثه بحث این دوصفحه اینقد تعصبی نشه .
میتونیم درباره ی " دلایل آزادی همجنسگراها تو بعضی کشور ها بر اساس سیاست داخلیشون و دلایل آزاد نبودنشون " حرف بزنیم .