تنهایی واگیردار - اشعار راوی

8283

کاربر فعال
ارسال‌ها
36
امتیاز
225
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 4
شهر
تهران
مدال المپیاد
فیزیکی بودم قبول نشدم :((
دانشگاه
ترجیحا توهم نمیزنم
رشته دانشگاه
بگو چی برم؟؟
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از Eh$an :
شعرایی که تا حالا گذاشتم ارتباط زیادی با سبک شعریِ خودم ندارن. :D شعری که الآن میذارم خیلی نزدیکتر به سبکمه :> امیدوارم لذّت ببرین >:D<
+ بی رحمانه انتقاد کنید /m\

طمع کاران برای مالشان غم خواره گشتند - زِناجویان سراغِ طفلِ در گهواره گشتند

بنی آدم به قدری فقر و بی پولی کشیدند - که دزدان گردِ مالِ مردمِ آواره گشتند

همان ها که به ندرت پایشان میلغزد از سَهو - سریعاً گاه گاه و اغلب و همواره گشتند

ببین این زاهدان و عارفانِ بی خدا را - به برقی از طلاها پیروِ اَمّاره گشتند

کجایند آن همه مردِ خدایی تا ببینند - که مردان جملگی در این زمان زن باره گشتند؟

خوداِرضایی برای حاکمان کافی نشد چون - زنانِ پادشاهان در جهان بدکاره گشتند

کسی دیگر نیابد فکرِ روشن در جوامع - که روشن فکرها از انتهاشان پاره گشتند

ملائک هم که شعرِ راوی از برمیکنندی - مگر آنها هم از جبرِ خدا بیچاره گشتند؟
اما من هنوز میگم رفت که رفت
 

Zed

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
376
امتیاز
3,062
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو/یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان‌شناسی
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

یک شعری بود من خیلی دوستش داشتم نمی دونم چرا نمی تونم این جا پیداش بکنم! :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #43

Ehsan.Ansari

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
189
امتیاز
3,192
نام مرکز سمپاد
حلی شماره دار!
شهر
021
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کشاورزی
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از black spider :
این واقعا عالی بود لایک دادن کافی نبود باید پست میدادم ;;)
از امروز به بعد دیگه به خودم نمیگم شاعر! به شاعرا توهین میشه :)) :-اعتماد به نفس شدید
مرسی! اتفاقا شعرات به نسبت خیلی از شاعرنماها خیلی خوبه به نظرم (;
به نقل از Fateme Rahmati :
کل شعراتون و نمیتونستم نقل قول بزنم!!
ولی در کل همش عالی بود!! عاااااااااااااااااااااااااالی!
مرسی فاطمه، لطف داری :)
به نقل از sahere :
خیلی خوبن <D=

این شعر بالا ی صفحه هر بیت به تنهایی خوبه ولی با بقیه موافقم که به چیز خاصی نرسیدی در انتهاش.شعر عاشقانه تم خوب بود خیلی.با کلمه ها خوب بازی میکنی

موفق باشی :)
ممنونم! حفظ تعادل بین مفهوم و آرایه توی شعر یکم سخته! توی هر کدومش که زیاده روی بشه، شعر خوبی از آب در نمیاد :)
به نقل از ! مــ ـر یـمـ ـ ! :
چقدقشنگ!
وزن و قافیه هاش درست بود؛
ی ذره غزل عاشقونه بذار خو !
احسان کاش اونجا ی دونه از شعراتو با لحن خودت میخوندی فیض میبردیم!
کلمات انتظاعیم داره!
متشکرم. عاشقانه هم میذاریم (;
به نقل از عاطفهــ مهـدویـــــ :
این تیکه رو بسیار دوست میداشتیم!! :)
خودمم باهاش حال میکنم :D
به نقل از عاطفهــ مهـدویـــــ :
خیلی عالی بوووود، و البته جای تاسف برای جامعه فرضی، (خودمونو میزنیم به اون راه که مثلا توش نیستیم)
فقط فک کنم اخرین مصراع انگار یه چیزی اضافه داره، وقتی میخونم وزنش نمیاد، البته شایدم من دارم اشتباه میخونم :-[ :)
سپاسگزارم ( کلمه ی تشکر آمیز کم آوردم :D )
با علم ناقص من وزنش درسته ولی شاید یکم ثقیل باشه :)
به نقل از عاطفهــ مهـدویـــــ :
تنهایی تو غمزه و مسری بود
لبخند ز معشوقه تمنا نکنی!
در غبار غم تنهایی خویش پنهان باش
ای عشق هوای دل آشنا نکنی!

------------
میبخشید اگر مشکل زیاد داشت، به هر حال فل البداهه بود :-[
آهان راستی مصراع اول از رو اسم تاپیک بودا، وگرنه ما جسارت نمیکنیم به تنهایی شما :D B-)
مفهوم شعر بداهه ت قشنگ بود و از یه شعر بداهه نباید توقع وزنِ خیلی دقیق داشت (;
مصراع اولت به اسم تاپیکم تلمیح داره :>
به نقل از moC.mr :
اما من هنوز میگم رفت که رفت
"رفت که رفت" قافیه نداره، اینجا نمیذارمش :D
به نقل از lab0o :
یک شعری بود من خیلی دوستش داشتم نمی دونم چرا نمی تونم این جا پیداش بکنم! :D
مامان اون ضایع س X_X یدونه خوبشو الآن میذارم :>
 
  • شروع کننده موضوع
  • #44

Ehsan.Ansari

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
189
امتیاز
3,192
نام مرکز سمپاد
حلی شماره دار!
شهر
021
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کشاورزی
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

این شعریه که خودم خیلی دوسش دارم x: حتی شاید آخراش =(( میشم
اینو توی میتینگ نمایشگاه کتاب به درخواست یکی از رفقا توی صندلی داغ خوندم :D

امروز که آسمانیـــَــم میگریــــــــَــم - مادام به اشکِ جاریـَـم میگریــَـم

این اشک، شَرَر ز سینه ام میشوید - از لحظه ی خشکسالیَم میگریَم

از خشکیِ رحمــت همه گلها پژمرد - من بر گل و برگِ قالیَم میگریــَـم

حالا که درونِ شطِّ شهوت غرقیــــم - از اُبنه ی همکلاسیــَـم میگریـَم

راوی مسِ در حالِ طلا گشـــتن بود - چون گریه ی کیمیاییــَـم میگریَم
 

ATE

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
456
امتیاز
13,491
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از Eh$an :
مفهوم شعر بداهه ت قشنگ بود و از یه شعر بداهه نباید توقع وزنِ خیلی دقیق داشت (;
مصراع اولت به اسم تاپیکم تلمیح داره :>
با این مفهوم و مفهوم شعر خودت فک کنم همیشه باید تنها بمونی :D نه از غریبه تمنای لبخند داشته باشی نه از آشنا! هـٍــــــی! :-<
 

ATE

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
456
امتیاز
13,491
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از Eh$an :

حالا که درونِ شطِّ شهوت غرقیــــم - از اُبنه ی همکلاسیــَـم میگریـَم
راوی مسِ در حالِ طلا گشـــتن بود - چون گریه ی کیمیاییــَـم میگریَم
من همیشه عادت دارم بهترین بیتو انتخاب میکنم، این خیلی عالی بوود! :)
 

ki miya

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
165
امتیاز
2,218
نام مرکز سمپاد
فـرزانـگـان یــک
شهر
اراک
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از Eh$an :
این شعریه که خودم خیلی دوسش دارم x: حتی شاید آخراش =(( میشم
اینو توی میتینگ نمایشگاه کتاب به درخواست یکی از رفقا توی صندلی داغ خوندم :D

امروز که آسمانیـــَــم میگریــــــــَــم - مادام به اشکِ جاریـَـم میگریــَـم

این اشک، شَرَر ز سینه ام میشوید - از لحظه ی خشکسالیَم میگریَم

از خشکیِ رحمــت همه گلها پژمرد - من بر گل و برگِ قالیَم میگریــَـم

حالا که درونِ شطِّ شهوت غرقیــــم - از اُبنه ی همکلاسیــَـم میگریـَم

راوی مسِ در حالِ طلا گشـــتن بود - چون گریه ی کیمیاییــَـم میگریَم

قشنگ بود :D
دو بیت آخر شدیدا لایک :لایک
آخری بخاطر قشنگ رسوندن مفهوم و بالاییش بخاطر مسئله ای ک بیان شده.

اینم فی البداهه اومد :-"
امروز ک از شرّ جهان میسوزیم _ از دردِ فراق و دوریَش میگریَم
ازحال دگر حرفی نگویم زین جا _ زین خاطـر باستانیَش میگریَم

معنی و مفهومم ک نداره :-" X_X
 
ارسال‌ها
810
امتیاز
11,351
نام مرکز سمپاد
چهارراه لشگر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از Eh$an :
این شعریه که خودم خیلی دوسش دارم x: حتی شاید آخراش =(( میشم
اینو توی میتینگ نمایشگاه کتاب به درخواست یکی از رفقا توی صندلی داغ خوندم :D

امروز که آسمانیـــَــم میگریــــــــَــم - مادام به اشکِ جاریـَـم میگریــَـم

این اشک، شَرَر ز سینه ام میشوید - از لحظه ی خشکسالیَم میگریَم

از خشکیِ رحمــت همه گلها پژمرد - من بر گل و برگِ قالیَم میگریــَـم

حالا که درونِ شطِّ شهوت غرقیــــم - از اُبنه ی همکلاسیــَـم میگریـَم

راوی مسِ در حالِ طلا گشـــتن بود - چون گریه ی کیمیاییــَـم میگریَم
اون موقع که شعر رو خوندی،من داشت گریم درمیومد خودم رو کنترل کردم... :(
+
بیتِ آخر رو میشه توضیح بدی؟
 

Emad a.z

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
17
امتیاز
151
نام مرکز سمپاد
حلی 1 TO حلی 4
شهر
تهران
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

راوی تخلصشه!
میگه در حال طلا شدنه..گریه شو به کیمیای افسانه ای تشبیه کرده!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #50

Ehsan.Ansari

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
189
امتیاز
3,192
نام مرکز سمپاد
حلی شماره دار!
شهر
021
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کشاورزی
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از عاطفهــ مهـدویـــــ :
با این مفهوم و مفهوم شعر خودت فک کنم همیشه باید تنها بمونی :D نه از غریبه تمنای لبخند داشته باشی نه از آشنا! هـٍــــــی! :-<
تنهاییِ در جمع در تن های تنهایی... (;
به نقل از عاطفهــ مهـدویـــــ :
من همیشه عادت دارم بهترین بیتو انتخاب میکنم، این خیلی عالی بوود! :)
خودم از بیت سوم و چهارم خوشم میاد :D
به نقل از kahroba :
ممنون! خوب بود!
یکی دو بیت آخر نگرفتم مفهومو!
مفهومش یکم به قولِ شما "ایرج میرزا"ییه :D اگه خواستی توی پ.خ بهت میگم (;
به نقل از کیـمیــا :
قشنگ بود :D
دو بیت آخر شدیدا لایک :لایک
آخری بخاطر قشنگ رسوندن مفهوم و بالاییش بخاطر مسئله ای ک بیان شده.

اینم فی البداهه اومد :-"
امروز ک از شرّ جهان میسوزیم _ از دردِ فراق و دوریَش میگریَم
ازحال دگر حرفی نگویم زین جا _ زین خاطـر باستانیَش میگریَم

معنی و مفهومم ک نداره :-" X_X
ممنون! در مورد شعرتون میشه گفت که بعضی وقتا فقط وزن توی شعر مهمه :-"
به نقل از i!@ :
اون موقع که شعر رو خوندی،من داشت گریم درمیومد خودم رو کنترل کردم... :(
+
بیتِ آخر رو میشه توضیح بدی؟
بله بله حتما :D
به نقل از EMAD A.Z :
راوی تخلصشه!
میگه در حال طلا شدنه..گریه شو به کیمیای افسانه ای تشبیه کرده!
و البته یه ایهامِ کوچولو هم داره (; و "مسِ در حالِ طلا شدن" کنایه از رسیدن به کمال و "کیمیا" و "مس" و "طلا" تناسب دارن :>
 

8283

کاربر فعال
ارسال‌ها
36
امتیاز
225
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 4
شهر
تهران
مدال المپیاد
فیزیکی بودم قبول نشدم :((
دانشگاه
ترجیحا توهم نمیزنم
رشته دانشگاه
بگو چی برم؟؟
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از Eh$an :
این شعریه که خودم خیلی دوسش دارم x: حتی شاید آخراش =(( میشم
اینو توی میتینگ نمایشگاه کتاب به درخواست یکی از رفقا توی صندلی داغ خوندم :D

امروز که آسمانیـــَــم میگریــــــــَــم - مادام به اشکِ جاریـَـم میگریــَـم

این اشک، شَرَر ز سینه ام میشوید - از لحظه ی خشکسالیَم میگریَم

از خشکیِ رحمــت همه گلها پژمرد - من بر گل و برگِ قالیَم میگریــَـم

حالا که درونِ شطِّ شهوت غرقیــــم - از اُبنه ی همکلاسیــَـم میگریـَم

راوی مسِ در حالِ طلا گشـــتن بود - چون گریه ی کیمیاییــَـم میگریَم
نظر من به رفت که رفت نزدیک تره کلا شعر باید سنگین باشه(داری سبک میگی چن وقته)
 

maria16

Unknown
ارسال‌ها
414
امتیاز
1,158
نام مرکز سمپاد
1
شهر
طهران
سال فارغ التحصیلی
1398
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از Eh$an :
امروز که آسمانیـــَــم میگریــــــــَــم - مادام به اشکِ جاریـَـم میگریــَـم

این اشک، شَرَر ز سینه ام میشوید - از لحظه ی خشکسالیَم میگریَم

از خشکیِ رحمــت همه گلها پژمرد - من بر گل و برگِ قالیَم میگریــَـم

حالا که درونِ شطِّ شهوت غرقیــــم - از اُبنه ی همکلاسیــَـم میگریـَم

راوی مسِ در حالِ طلا گشـــتن بود - چون گریه ی کیمیاییــَـم میگریَم

خب عالی بود بنظرم
بخصوص با ریتم خودت
بقول خودت صدام گیراس :)
اون بی....ب وسطشم که میبینم گذاشتی :D
احسان دلاره, موفق باشی!
دیوانتو ببینیم تو مصلی :)
 

sz

کاربر فعال
ارسال‌ها
73
امتیاز
347
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
مدال المپیاد
زيست
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

شعارت خيلي خوبن ... فقط يه سوال ، چرا تخلصتو "راوي" گذاشتي ؟
 

Emad a.z

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
17
امتیاز
151
نام مرکز سمپاد
حلی 1 TO حلی 4
شهر
تهران
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

ناقلا نگفته بودی عاشق کمالی!!!ایشالا بش برسی..
 

stevendeljoo

داماد مسعودی
ارسال‌ها
1,351
امتیاز
2,642
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1391
مدال المپیاد
ندارم
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از Eh$an :
این شعریه که خودم خیلی دوسش دارم x: حتی شاید آخراش =(( میشم
اینو توی میتینگ نمایشگاه کتاب به درخواست یکی از رفقا توی صندلی داغ خوندم :D

امروز که آسمانیـــَــم میگریــــــــَــم - مادام به اشکِ جاریـَـم میگریــَـم *ضعف زبان مصرع دوم*

این اشک، شَرَر ز سینه ام میشوید - از لحظه ی خشکسالیَم میگریَم *بازم نارسایی مصرع دوم(البته نارسایی نه کاربرد غیر معمول زبان)*

از خشکیِ رحمــت همه گلها پژمرد - من بر گل و برگِ قالیَم میگریــَـم *این تعبیر نخ نما شده به نظرم :D ضمنا اول مصرع احساس میکنم وزن میلنگه*

حالا که درونِ شطِّ شهوت غرقیــــم - از اُبنه ی همکلاسیــَـم میگریـَم *غیر حالای اولش بقیه ش خیلی خوب و روونه*

راوی مسِ در حالِ طلا گشـــتن بود - چون گریه ی کیمیاییــَـم میگریَم


خب ببخشید ک بی رحمانه انتقاد کردم به نظرم
تو از مرحله ی تمجید واسه روحیه گرفتن و ادامه
ی کار گدشتی و اینا ....واسه همین تیغ انتقادو تیز تر کردم :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #56

Ehsan.Ansari

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
189
امتیاز
3,192
نام مرکز سمپاد
حلی شماره دار!
شهر
021
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کشاورزی
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به دلایل امنیتی :-"از آوردن تخلص راوی و اینا معذوریم :D :-"


دیـروز کـه مـا گـریه کنان خاک شدیم - در فــکـر جـــوانـه هـای خـود پـاک شدیم

هـر فـرد بـه فـردمـان به هم پیوستیم - یک کوه که شاید خس و خاشاک شدیم

یــک مـرد بـه ســوی کـوه ما میگـوید: - "فریــــاد بزن" ، پس همه پـــژواک شدیم

در ســردی بـهــمـن کـه نـبـودیـم امــا - امـــــروز بـــه ظــــلـم داغ کـــولاک شدیم

یــک تیـشه به دست ما کلیدی از او - بـــر سـنـــگ درون جـعبه حـــکاک شدیم
 

...............

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
92
امتیاز
4,015
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

چه عجب!!!! :-"
آقا احسان دوباره شعر گذاشتن!!!!!! :-"

مثل همیشه!!!! عاااااااااااااااااااااااااااااااااالی!!!! <D=

مخصوصا این بیتش:


در ســـردی بهــمـن کـه نبــودیـم امــا - امـــروز بـه ظلــم داغ کولاکــــــ شدیم


انتقاد نمیکنم!!!!!! :|

چون عالیست!!!!
 

black spider

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
385
امتیاز
2,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
Anesthesia
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

چشمه ی شعرت ناجور قل میزنه! :D عالی بود آفرین
 

maria16

Unknown
ارسال‌ها
414
امتیاز
1,158
نام مرکز سمپاد
1
شهر
طهران
سال فارغ التحصیلی
1398
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

به نقل از احســــــــــــان :
به دلایل امنیتی :-"از آوردن تخلص راوی و اینا معذوریم :D :-"

دیـروز که ما گریــه کنان خاکـــــ شدیم-در فکر جوانه های خود پاکـــــــ شدیم

هر فـرد به فردمان به هم پیوستیم-یک کوه که شاید خس و خاشاکـــ شدیم

یکــ مرد به سوی کوه ما میگـوید: - "فریـــــاد بزن"،پس همه پژواکــــــــ شدیم

در ســـردی بهــمـن کـه نبــودیـم امــا - امـــروز بـه ظلــم داغ کولاکــــــ شدیم

یکــــ تیشه به دستــــ ما کلیـــدی از او-بر سنگ درون جعبه حکاکــــــــ شدیم



خوب بود. افرین....

کلید صندوقچه ی مشکلات ما.... امیدوارم کلیده با قفله هماهنگ باشه.... ;;) ;;)
 

stevendeljoo

داماد مسعودی
ارسال‌ها
1,351
امتیاز
2,642
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1391
مدال المپیاد
ندارم
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی

سلام

اولا سیاسی نگو آقا چه وضعشه ... از شما بعیده :D

دوما وزن رو خوب رعایت کردی به نظرم ولی جا داشته خیلی بیشتر کار کنی رو شعرت چون جملات حالت معیار امروزی ندارن و بعضا
به خاطر رعایت وزن وارد یه سری ساخت های زبانی شدن که نمیشه اسم شیوه ی بلاغی رو روش گذاشت

موفق باشی :)
 
بالا