دیوار زبــــر.خط خطی های من

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع barani
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

مثل همیشه عالی!
از نظر معنا و مفهوم که 20 مخصوصا قسمت تاس هایش گم شده در تخته نرد.
فقط من تو این دو تا مصرع حس کردم نمی تونم خوب بخونم ببین مشکلی داره یا نه
چهره اش بیتاب و بیمارست و زرد
و
لحظه های ناگزیر و تلخ مـــرد
در این بهار آزادی کمی هم شعر های شاد بگو ;))
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

;;)مثل همیشه به من لطفــــ داری
خب اولیش که بیمار است بخونی وزنش بد میشه ولی اینجوری به نظرم درسته!
لحظه های ناگزیــــرُ تلخِ مــــَرد!بد خونده میشه جدی؟ :-s
+اتفاقا تو فکرشم!شعری با عنوان "کلید :x" ;D
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

ﺗﻚ ﺩﺭﺧﺖ ﭘﻴﺮ ﺭﻭﻳﺎﻫﺎﻱ ﺩﻭﺭ/ ﺑﺎ ﺻﺰﺍﻱ ﻫﻖ ﻫﻖ ﺍﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ...
ﺍﻳﻦ ﺧﻴـــــــﻠﻲ ﻗﺸﻨﮕﻪ ﻛﻴﻤﻴﺎ...
ﻣﻴﺸﻪ ﻳﻪ ﺷﻌﺮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﻣﻦ ﺑﮕﻲ؟!!!!!
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

سفارشی کار نمیکنم :-"
حالا بستگی داره چقدر پول بدی :-? :-"
 
  • لایک
امتیازات: Zed
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

آفرین !!! شعر آخر فوق العاده بود ! خوشم میاد تو هر سبکی استادی!آفرین ;)
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

شعرات عالى بودن! انقدر احساستو خوب بيان ميكنى ك قابل لمسن! كلا از اشعار كاربراى اين سايت شما و دو نفر دگ خ خوب ميگيد ...
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

به نقل از یاسین نعیمی :
آفرین !!! شعر آخر فوق العاده بود ! خوشم میاد تو هر سبکی استادی!آفرین ;)
;;)ممنون!فریدون مشیری میگه:من از آن پس خموشی پیشه کردم که شعر او خدای شعر من بود!

به نقل از mahsa94 :
شعرات عالى بودن! انقدر احساستو خوب بيان ميكنى ك قابل لمسن! كلا از اشعار كاربراى اين سايت شما و دو نفر دگ خ خوب ميگيد ...
سپاس >:D<!من و کیا؟؟ ^-^
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

بیت یکی مونده ب آخر عالی 8-^
ادامه بده >:D<
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

کلن 20ی. . .
مثل ھمیشه. . .
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

من همه ی شعر ها رو خوندم خیلی قشنگ بود و اکثرا با وزن بود و مفهومی داشت که در پشت شعر پنهان شده بود

:لایک :لایک :لایک :لایک :لایک :لایک :لایک :لایک :لایک :لایک لایک لایک لایک
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

وا کیمیا... داشتیم؟؟؟
نخواستم که اسم دیوان اشعارتو بذاری پریشاد.گفتم یه شعر در وصفم بگو... اسمشم میتونی بذاری..."دوست خوب من":))
راجع به پولش در آینده صحبت خواهیم کرد... :-"
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

برای این روزها ...

شب بود ولی ما همه بیدار شدیم
با غصه و غم عجین و،بیمار شدیم

هر لحظه که از ترس به خود لرزیدیم
نزدیک به هم،گشته و غمخوار شدیم

شب بود ولی سپیده لبخند زد و
افراشته قامت و سپیدار شدیم

هر بار که از ظلم و ستم نالیدیم
بی جرم و خطایی،همه بر دار شدیم

با یافتن کلیــــــــد :x دروازه ی صبح
از خوابــ برون آمده هشیار شدیم
8-^
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

اَه کیمیا این چه وضعه شعر گقتنه آخه شعر بهتر از اینا نبود بگی؟؟؟
مدیونی اگه فک کنی دارم جدی میگم :)) ;)
ینی هر کی همچین حرفی زد (که نمیگه کسی) بهم بگو بقیش با من دیگه تو کاری نداشته باش
کيمیــــــــــا شعرات فوق العاده ان دختر >:D<
مخصوصا آخری :x
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

کیمیـــــــــــــــــــا... لایک...10000تا.
می دونی چرا؟ آخه با زبانی ساده و روان(هــــه تاریخ ادبیات) نوشتی من 90%شو فهمیدم... <:-P :-"
--------------
شوخی:
حالا که استعداداتو رو میکنی،میفهمم که بیش از پیش لیاقتشو پیدا کردی که در وصفم چیزی بگی...:******************
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

عالی بود مث همیشه ! تبریک فراوان =D>
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

خیلی جالبه!
کلا یه شعر میگی آدم میگه الامن خودکشی میکنه بعد بعدی مثه ایناس که ده میلیارد جایزه بردن :-"
خیلی قشنگه کیکیا جونم >:D<

بیت آخر... 8-^
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

کیمیا من شدیدن در انتظار شعری جدیدم...
(اشاره ی غیر مستقیم به نوع خاصــــــــش) :-[
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

و من همچنان منتظر...:( :-< :| :-<
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

سپاس ویژه از همه >:D<

به نقل از lab0o :
میگم حالا که این قدر خوب شعر میگی بیت هات رو زیاد کن 5 تا یه مقدار کم نیست؟ ( من همیشه باید ایراد بگیرم :دی مادرشوهرم دیگه ;)) )
راستش شعرای طولانی گاهی باعث خستگی مخاطب میشه و گاهی هم شاعر برای طولانی کردن یه حرف رو به چند طریق میگه!من معمولا سعی میکنم به اندازه ی رسوندن مفهوم شعر بگم! ;;)
به نقل از parishad bg :
و من همچنان منتظر...:( :-< :| :-<

اخه من اصولا شعرام ناراحته! ;D واسه تو باید یه شعر اینجوری \:D/ \:D/ <:-P! بگم!سخته :-s
سعی میکنم!
 
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

برای مهشیـــــد...


مادرش بود و تب و درد تن و سوزش آه
ناله های شب و اندوه و غمِ گاه به گاه

سرطان بود و عذابِ زن و شب های دراز
دختری کنج اتاقش به خدا کرد نگاه

آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
این امانت شده از آنِ زمین خواه نخواه!

تختِ خالی شده اش مانده و او رفته ز دستـــ
بغض مهشید و غم مهدی و رنجی جان کاه

پدرش پیر شده..!کمرش تا شده استـــ
یاد مولا علی افتادم و شب ها سر چاه...

×بعد از خوندن این شعر،سوره ی حمدی هدیه کنید به روحشون 8-^!
 
Back
بالا