صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

[مهسا.ق]

بله بله! دومین صندلی داغ المپیادی ها صندلی داغ ستایش هستن دارنده مدال طلای 26 امین المپیاد ادبی!
تازه هم طلا شدن به هر حال تجربیات تازه و این ها هست خیلی

فقط یه نکته رو متذکر بشم! الان ستایش تازه طلا شده و این ها تاپیک نشه صرفا تبریک طلا شدن و این ها ینی صندلی داغ معمولی نیس!
قراره تجربیات المپیادی از این راه منتقل شه و بتونیم به نوعی به هم کمک کنیم!

درضمن این طوری نیس که فقط این تاپیک برای انتقال تجربه بین المپیاد ادبی ها باشه! بیشتر چیز هاییه که قراره مشترک بین المپیاد ها باشه!

ممنون هم از ستایش که این وقتو داره می ذاره! استفاده ببرین دوستان

 

[Persian Knight]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

اول بنام خدا
دوم سلام
سوم تبریک
حالا بریم سر اصل مطلب ینی سوالام :
1- موقعی ک مرحله یک قبول شدی چند درصد فک میکردی طلا یا اصن کلن مدال بیاری ؟

2- چ کتابایی برا المپیاد ادبی فک میکنی خوبه ؟

3- عربی و زبان (مخصوصا عربی) توی قبولی تو مرحله دو چقدر تاثیر دارن ؟

4- خودتم شعر میگی ؟

5- نظرت درباره سوالای مرحله دو امسال چی بود ؟چون خیلیا اعتراض داشتن

6- چ نذر و نیازی کردی برا طلا گرفتن ؟

7- از کی بطور جدی شروع کردی المپ خوندن ؟

8- بنظرت برا مرحله دو احتمال اعلام کدوم منابع بیشتره ؟

9-طلا داشتن چ حسی داره ؟

10- یه توصیه هم برای کسانی ک میخان المپ ادبی بخونن داشته باش

فعلن همینا دستتم درد نکنه که وقت میزاری جواب بدی ... دوباره هم تبریک میگم بهت

 

[Seti]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

اول بنام خدا
دوم سلام
سوم تبریک
حالا بریم سر اصل مطلب ینی سوالام :
1- موقعی ک مرحله یک قبول شدی چند درصد فک میکردی طلا یا اصن کلن مدال بیاری ؟

2- چ کتابایی برا المپیاد ادبی فک میکنی خوبه ؟

3- عربی و زبان (مخصوصا عربی) توی قبولی تو مرحله دو چقدر تاثیر دارن ؟

4- خودتم شعر میگی ؟

5- نظرت درباره سوالای مرحله دو امسال چی بود ؟چون خیلیا اعتراض داشتن

6- چ نذر و نیازی کردی برا طلا گرفتن ؟

7- از کی بطور جدی شروع کردی المپ خوندن ؟

8- بنظرت برا مرحله دو احتمال اعلام کدوم منابع بیشتره ؟

9-طلا داشتن چ حسی داره ؟

10- یه توصیه هم برای کسانی ک میخان المپ ادبی بخونن داشته باش

فعلن همینا دستتم درد نکنه که وقت میزاری جواب بدی ... دوباره هم تبریک میگم بهت

سلام سلام!

بابت تبریک مرسی خیلی زیاد.

1. خیلی زیاد. راستش اُمیدم خیلی زیاد بود بعدِ مرحله یک. بعدِ مرحله دو ولی نه.

2. بستگی داره. یه سری کتاب تئوری هستند که به نظرم خوندنشون اطلاعاتِ نسبیِ خوبی در اختیارت می‌ذاره. مثلاً «انواع ادبی» سیروس شمیسا، یا «نگاهی تازه به دستور زبان» محمّدرضا باطنی، یا «مکتب‌های ادبی» منصور ثروت. بعد از اون‌ها در زمینۀ تئوری «موسیقی شعر» و «صور خیال» شفیعی کتاب‌های خوبی‌ئن.
در زمینۀ اطّلاعات ادبی هم، مثلاً یه کتابی مثلِ «چشمۀ روشن» یه عالمه شاعر خوب از رودکی تا معاصر بهت معرفی می‌کنه که حتی اگه بعداً چیزی ازشون نخونی می‌تونی یه شناختی ازشون داشته باشی. و گزیده‌های نشر قطره، سخن و علمی‌فرهنگی از هر متن و شاعر و نویسنده‌ای یه سری نمونۀ خوب معرفی می‌کنه. یه کتاب کم‌حجمی‌ئم هست که یکی دو سال منبعِ مرحله دو بوده؛ «ادوار شعر فارسی» شفیعی کدکنی که شعر فارسی در بعد از دوران مشروطه رو معرفی می‌کنه و در کنارش دیدِ خوبی بهت می‌ده از شعر (صورتِ حجیم‌تر این کتاب، کتابِ «با چراغ و آینه‌» هستش که خوندنش مفیده اما نالازم.)
ولی به نظر من در کنار همۀ اینا، باید بتونی «دید» داشته باشی به ادبیات. من خودم «گمشده لب دریا» تقی پورنامداریان رو معرفی می‌کنم که درمورد حافظ ه، ولی بهت نشون می‌ده چه طوری باید شعر رو بخونی و بفهمی. نگاهت به ادبیات عوض می‌شه.
البته اینا برایِ فهمِ ادبیه که به نظرِ من هدفِ اصلیِ المپیاده وگرنه تاریخ ادبیات یک و دو از همه مفیدتره. :‌))

3. مرحله دو خیلی خیلی حسّاسه. حتّی یک تست هم تأثیرگذاره و خیلی بودن کسایی که با اختلاف یک درصد قبول نشدند. زبان و عربی هم خیلی خیلی مهم‌اند. به اندازه هر چیزِ دیگه‌ای.

4. والله طفل بودم یه چیزایی می‌گفتم اما شرّ و ور بود. :‌)) بعد راهنمایی‌ئم یه دورانی گفتم و حتّی سمپادیا هم گذاشتمشون ولی ول کردم. تو دوره هم یه دونه شعر برای گرفتن جایزه گفتم. :‌دی ولی نه قریحه‌ش رو ندارم.

5. افتضاح. بسیار بد. کلاً این‌طوریه که در یک گزینش سه تا مورد باید مورد بررسی قرار بگیره، اوّل توانایی حفظ و درکِ منابعی که داده شده، دوّم اطلاعاتِ عمومی و فوق‌برنامه و سوّم درکِ مطلب. سوالای امسال فقط سطح اول بودن و خب خیلی‌ئم شانسی و درست زدنشون بستگی به نظر طراح داشت. دیدِ سلیقه‌ای آفتِ ادبیاته. سوالا واقعاً بد بود.

6. خیلی ولی یادم نمی‌آد. پول دستم اومد یه پنجاه تومن یحتمل بذارم کنار، کلی‌ئم باس صلوات بفرستم یحتمل. یه نذرِ شخصی‌ئم بود.

7.جدی خوندن برایِ من تعریف می‌شه تو شروع برایِ حفظِ کتاب‌درسی. مرداد پارسال یه سه هفته‌ای خوندم، بعد از اواخر مهر، اوایل آبان دوباره شروع کردم.

8. کلیله دمنه، منطق‌الطیر، قصاید سعدی، حافظ، صائب، شاهنامه، و این‌طور که پیداست این کمیته هر کتابی که هست رو کلاً منبع قرار می‌ده. :‌)) مثلاً شاید یهو انوری و تذکره‌الاولیا و لباب‌الالباب هم شد.

9. خیلی خوبه. حس می‌کنم خستگی دوره و این یه سال از تنم بیرون رفته. ولی خب افتاد مشکل‌ها و درگیری دانشگاه و رشته و ... هم شروع شد.

10. خیلی توصیه هست! ولی می‌خوام بگم دغدغۀ ادبیات داشته باشید لطفاً. المپیاد براتون نشه راهی برایِ دور زدنِ کنکور صرفاً. این سه تا مرحله متأسفانه برایِ کسایی که دغدغۀ ادبیات دارن خیلی آزاردهنده‌س و باید برای ادبیات جنگید نه برای کنکور یا هرچیزِ دیگه‌ای. توصیۀ درسی هم بخوام بکنم اینه که برای قبولی حتماً کتاب درسی ها رو بجویین! تاریخ ادبیات‌ها رو هم زیاد بخونین. ولی مطالعۀ آزاد و شعر و داستان و متن فراموش نشه. :‌)


خوش‌حال می‌شم بتونم کمکی کنم. :‌) سپاس فراوان.

 

[meli]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام ستایش!

تبریکات و اینا رو گفتم بریم سر سوال ها


1) چقدر برای المپیاد خوندی؟ ادبی کلا بیشتر به استعداد نیاز داره یا خوندن زیاد؟


2) چی شد که رفتی المپیاد ادبی؟ انگیزت از اولش چی یود؟


3) ادبی المپیاد آسونیه؟ خود شخص المپیادا ، نه مدال اوردن و اینا. نسبت به بقیه المپیاد ها سبک تر بنظر میاد


4) امسال میری دانشگاه یا میزاری سال دیگه؟ کنکور میدی یا میری رشته های انسانی؟ بالاخره چی شد؟


5) شیرینی


همین دیگه!

به عنوان یه کامپیوتری سوالام بیشتر از روی کنجکاوی راجع به ادبی بود سوال داشتم باز میام

 

[جنا]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلاوم سـتایش. تبریک سـتایش. خوب که صددرصد هستی، چه‌قدر خوبی سـتایش؟ ؛؛)

یک. به نظرت کدوم منبع‌ها خوندن‌شون خیلی اتلاف وقته؟ و کدوم‌شون توی لحظه‌ی آخر آدمُ نجات می‌ده مثلا؟ [مثل همون زمین‌شناسی توی کنکور مثلا. :دد]

دو. حسرتی، کار نکرده‌ای، چیزی داری عایا؟

سه. چی کار کردی بالاخره؟ ادبیات رو توی دانشگاه هم ادامه می‌دی؟ ؛؛)

بازم می‌آم.

 

[Seti]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام ستایش!

تبریکات و اینا رو گفتم بریم سر سوال ها


1) چقدر برای المپیاد خوندی؟ ادبی کلا بیشتر به استعداد نیاز داره یا خوندن زیاد؟


2) چی شد که رفتی المپیاد ادبی؟ انگیزت از اولش چی یود؟


3) ادبی المپیاد آسونیه؟ خود شخص المپیادا ، نه مدال اوردن و اینا. نسبت به بقیه المپیاد ها سبک تر بنظر میاد


4) امسال میری دانشگاه یا میزاری سال دیگه؟ کنکور میدی یا میری رشته های انسانی؟ بالاخره چی شد؟


5) شیرینی


همین دیگه!

به عنوان یه کامپیوتری سوالام بیشتر از روی کنجکاوی راجع به ادبی بود سوال داشتم باز میام

سلام سلام ملی! قربونت، ایشالله طلاِیِ تو.

1. راستش من خیلی خوندم ولی واقعاً پشیمون شدم از این‌که خیلی خوندم، و به درسِ مدرسه و مطالعات جنبی توجّه نکردم. درستش اینه که استعداد بخواد و درک و اطّلاعات ادبی ولی سیستم طوریه که سوالا شانسی‌ئن، یا در بهترین حالت باید خیلی خونده باشی.

2. ادبیّات خیلی دوست داشتم و فکر می‌کردم المپیاد یعنی هی کتاب ادبی بخونی بعد بری المپیاد بدی. :‌)) و خُب یه قسمتش هم مخالفت‌های مامان بابام بود با انسانی خوندن که فکر می‌کردم با المپیاد رفع می‌شه.

3. یه مقداری آره سبُک‌تره که به نظرم این ضعفِ سیستمه. ولی خب یه کتابایی و یه درسایی تویِ مرحله یک و دو و دوره هست که کلاً من حاضرم هزار بار امتحان حسابان/فیزیک/شیمی بدم اونا رو نخونم. :‌))

4. هنوز نمی‌دونم. امسال که یحتمل نشه رفت دانشگاه، مهر به این خاطر نمی‌شه که نهاییِ پیش رو ندادیم بهمن هم دانشکده نمی‌ذاره. اگه بشه یحتمل برم... نشه هم یا کنکور می‌دم یلخی، یا یه سال علّافی. :‌))

5. می‌آم مدرسه شیرینی می‌دم.

ها قربونت. ؛؛)

 

[Seti]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلاوم سـتایش. تبریک سـتایش. خوب که صددرصد هستی، چه‌قدر خوبی سـتایش؟ ؛؛)

یک. به نظرت کدوم منبع‌ها خوندن‌شون خیلی اتلاف وقته؟ و کدوم‌شون توی لحظه‌ی آخر آدمُ نجات می‌ده مثلا؟ [مثل همون زمین‌شناسی توی کنکور مثلا. :دد]

دو. حسرتی، کار نکرده‌ای، چیزی داری عایا؟

سه. چی کار کردی بالاخره؟ ادبیات رو توی دانشگاه هم ادامه می‌دی؟ ؛؛)

بازم می‌آم.

سلام مریم! مرسی مریم. والله خوبم و خستگی‌ِ المپیاد از تنم رفته بیرون فقط این جریاناتِ رشته و دانشگاه رو اعصابمه. :‌))

1. خوندنِ هیچّی اتلافِ وقت نیست واقعاً، یک یه این دلیل که یک تست هم - خصوصاً تو مرحله دو - تأثیرگذاره و این‌که این کمیته از هرچیزی ممکنه سوال بده. در این حد که من فکر می‌کردم وقت گذاشتن رویِ این‌که مثن فلان چیز چندتا آرایه داره احمقانه‌س ولی سوال اومد ازش.
عربی و زبان و تاریخ ادبیّات.

2. آره خیلی. فهمیدم تو دبیرستان خیلی کم کتابِ درست‌حسابی خوندم، از این‌که یک ساعت در روز درس مدرسه نخوندم پشیمونم، کلاً فهمیدم کار مفید تو زندگی‌م خیلی کم انجام داده‌م. :‌))

3. یحتمل. هنوز تصمیمم قطعی نشده. :‌)) ولی به احتمال زیاد دانشگاه هم ادبیات بخونم...

بازم بیا. ؛؛)

 

[N.M]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

ستایشو. ؛؛) ۸->
تبریک و از همین حرفا.

پارسال این موقع عربی و تاریخ ادبیات سوم رو خونده بودی؟
یکم دوره رو توصیف کن. مصاحبه‌ش رو مخصوصا!

همینا حالا.

 

[Seti]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

ستایشو. ؛؛) ۸->
تبریک و از همین حرفا.

پارسال این موقع عربی و تاریخ ادبیات سوم رو خونده بودی؟
یکم دوره رو توصیف کن. مصاحبه‌ش رو مخصوصا!

همینا حالا.

نرگس. ؛؛) مرسی. ایشالله طلایِ شماها.

نه بابا. تاریخ ادبیات دو رو که اصلاً. عربی رو یه ذره شروع کرده بودم امّا تا آبان شکسته‌بسته می‌خوندم بعد تو آبان فهمیدم چقدر بد تا حالا عربی خوندم و شیوۀ خوندنم رو عوض کردم و از اوّل شروع کردم. من عربی‌م خیلی داغون بود ولی خیلی پیشرفت کرد از آبان به بعد. راهِ عربی خوندن تست زدنه فقط.
تاریخ ادبیات دو رو هم همون بعدِ مرحله یک شروع کردم.

دوره کلاً یه سری استادن که می‌آن یه سری چیز بهتون می‌گن و شما باید عینِ همون رو تحویل خودشون بدین. یا مثن کتاب می‌دن و حفظی از اون کتاب سوال می‌پرسن. یه تعداد معدودی‌ئم استاد هستن که خلاقیتِ شما براشون مهمه. کلاسا خوبه، بعضی‌ها برای خواب و بعضی‌ها برایِ درس خوندن. کلاً الآن که من بعدِ دوره دارم نگاه می‌کنم می‌بینم با وجود همۀ بدی‌هاش خیلی خوب بود که دوماه فقط ادبیات بود و بس.
مصاحبه... من خیلی خوب مصاحبه ندادم. برای یه سری استادا باید درسِ خودشون رو بلد باشی. رمزِ موفق شدن تو مصاحبه استرس نداشتنه. برای خودِ من استرس باعث شد هرچی بلد بودم یادم بره. باید بتونی خوب حرف بزنی و استدلال‌های قوی ارائه کنی. بعضی استادها شعر می‌ذارن جلوت و می‌گن بخون. باید با دقت بخونی! و بعدم احتمالاً از مفهوم‌ش می‌پرسن یا یه نکته‌ای توش (مثلاً از من درموردِ چندصدایی تو شعر معاصر پرسیدن و یه چندتا معنی و ترکیب تو قصیدۀ خاقانی و تغییر معشوق تو شعر معاصر.) یه سری‌ها متن می‌ذارن جلوت و نکته‌ای از متن می‌پرسن (مثلاً از من درمورد ابراهیم ادهم پرسیدن.) کلاً بستگی به اساتید داره مثلاً استادِ داستانیِ ما یه موقعیّت رو تعریف می‌کرد می‌گفت شخصیت‌ها رو توش بگم و اینا. اطلاعاتِ ادبی توش تاثیر داره ولی خب...! خیلی خیلی شانسیه.

بله.

 

[mehregan16]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام
تبریک
وقتی میرفتی سوم خیلی بلد بودی و حسابی خونده بودی؟
تو سوم آدم باید چیکار کنه؟درس مدرسه تا چه حد؟ المپیاد تا چه حد؟

اطرافیانت و حرفاشون چقدر روت اثر داشت؟چقدر باید اهمیت داد به حرف بقیه؟
فعلا دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه

 

[kia.celever]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام ستایش. خوبی؟
چرا این‌جا نمی‌شه سؤالای چرت‌وپرت پرسید؟ [این خودش یه سؤال چرت بود. ]
نظرت رو در مورد گفته‌ی قصار «المپیاد شانسیه. کسی که بیشتر می‌خونه خوش‌شانس‌تره.» بگو.
می‌شه المپیاد ادبی خوندن رو از تابستون سالی که آدم می‌ره سوّم شروع کرد؟
سر جلسه‌ی آزمون در راستای کاهش استرس چی‌کار می‌کردی؟
المپیاد تا چه حد باید آدم رو از زندگی‌ش بندازه؟ بذار سؤالمو یه جور دیگه بپرسم. برای کسب طلای المپیاد ادبی، لازمه که مثلاً مطالعه‌ی آزاد، فیلم دیدن، بیرون رفتن با دوستان و این‌جور فعالیت‌های متفرقه رو کنار گذاشت؟ یا می‌شه در کنار این‌ها المپیاد خوند و نتیجه‌ی خوب هم گرفت؟
مطالعه‌ی گروهی رو ترجیح می‌دی یا انفرادی؟ منظورم از گروهی اینه که با یه عدّه از هم‌المپیادی‌ها برنامه بریزید که بیاید تا هفته‌ی بعد همه فلان کتاب رو تا فلان جا خونده باشیم.
در جواب کسایی که وقتی می‌فهمیدن ادبی می‌خونی، می‌پرسیدن «مگه المپیاد ادبی هم، "المپیاد"ـه؟» چی می‌گفتی؟
تبریک هم که قبلاً بهت گفتم. :‌دی
چیزی تو دل خودت نمونده که بخوای بگی؟ بگو که من در قالب سؤال مطرحش کنم.

 

[nilofar banihashem]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام ستایش "

تبریک واسه المپیادت امیدوارم موفق باشی؟

چه جوری درس میخوندی ؟فشرده مثن؟

عربی رو چه جوری خونددی؟

 

[Seti]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام
تبریک
وقتی میرفتی سوم خیلی بلد بودی و حسابی خونده بودی؟
تو سوم آدم باید چیکار کنه؟درس مدرسه تا چه حد؟ المپیاد تا چه حد؟

اطرافیانت و حرفاشون چقدر روت اثر داشت؟چقدر باید اهمیت داد به حرف بقیه؟
فعلا دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه

سلام! مرسی :‌)

نه من تو خودِ سال سوّم خیلی خوندم.
بستگی داره المپیاد چقدر برات مهم باشه و این‌که آیا می‌خوای کنکور ریاضی/تجربی بدی یا نه. توصیه‌م اینه که برایِ نهایی، حداقل یک ساعت در روز حسابان، فیزیک، هندسه و دینی خونده بشه (نه هرکدوم یک ساعت البته.) و اگرم می‌خوای کنکور بدی، باید جدی‌تر درسِ مدرسه بخونی. با یه برنامه‌ریزی خوب و با توجه به این‌که متأسفانه مرحله یک و دو آن‌چنان مشکل نیست و زیادخوندنِ به اون معنا نمی‌خواد، می‌تونی کنکورت رو هم خوب بدی. مثال هم زیاد هست براش.

من مامان بابام خیلی ناراضی بودند، ولی دوستام خیلی روحیه می‌دادن. قطعاً حرف ِخانواده خیلی ناراحتم می‌کرد ولی از طرفی‌ئم انگیزه‌ای بود برایِ این‌که اثبات کنم می‌تونم و علاقه‌م واقعیه و جَو نیست.
نباید خیلی اهمیت بدی. باید انگیزۀ خودت رو بشناسی، و ادامه بدی چون هیچکی جایِ تو نیست و خصوصاً تو رشته‌های علوم انسانی خیلی حرفِ ناامیدکننده زیاد هست. اگر به کاری که می‌کنی، خودت و هدفت ایمان داشته باشی یاد می‌گیری بقیه رو به هیچی نگیری. زندگی‌ت مالِ خودته. (البته از روحیه‌ها استقبال کن. :‌دی اولین عامل موفقیت تو المپیاد اعتماد به نفسه.)

موفّق باشی.

 

[Seti]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام ستایش. خوبی؟
چرا این‌جا نمی‌شه سؤالای چرت‌وپرت پرسید؟ [این خودش یه سؤال چرت بود. ]
نظرت رو در مورد گفته‌ی قصار «المپیاد شانسیه. کسی که بیشتر می‌خونه خوش‌شانس‌تره.» بگو.
می‌شه المپیاد ادبی خوندن رو از تابستون سالی که آدم می‌ره سوّم شروع کرد؟
سر جلسه‌ی آزمون در راستای کاهش استرس چی‌کار می‌کردی؟
المپیاد تا چه حد باید آدم رو از زندگی‌ش بندازه؟ بذار سؤالمو یه جور دیگه بپرسم. برای کسب طلای المپیاد ادبی، لازمه که مثلاً مطالعه‌ی آزاد، فیلم دیدن، بیرون رفتن با دوستان و این‌جور فعالیت‌های متفرقه رو کنار گذاشت؟ یا می‌شه در کنار این‌ها المپیاد خوند و نتیجه‌ی خوب هم گرفت؟
مطالعه‌ی گروهی رو ترجیح می‌دی یا انفرادی؟ منظورم از گروهی اینه که با یه عدّه از هم‌المپیادی‌ها برنامه بریزید که بیاید تا هفته‌ی بعد همه فلان کتاب رو تا فلان جا خونده باشیم.
در جواب کسایی که وقتی می‌فهمیدن ادبی می‌خونی، می‌پرسیدن «مگه المپیاد ادبی هم، "المپیاد"ـه؟» چی می‌گفتی؟
تبریک هم که قبلاً بهت گفتم. :‌دی
چیزی تو دل خودت نمونده که بخوای بگی؟ بگو که من در قالب سؤال مطرحش کنم.

سلام کیارش. خوبم. تو خوبی؟

بپرس آقا جان بپرس.

والله تا یه حدِّ زیادی درسته. المپیادِ ما که خیلی توش شانس دخیله. از طرفی «خرخونی» هم خیلی دخیله خصوصاً تو دوره. ولی این رابطۀ علّیِ هرکس بیشتر بخونه، خوش‌شانس‌تره خیلی دقیق نیست.

آره. حتّی می‎شه از مهر شروع کرد.

من کلاً استرس داشتم و دارم همیشه. ولی آب خوردن کمکم کرد سرِ جلسه.

می‎شه. کلاً من به معجزۀ برنامه‌ریزی خیلی ایمان دارم. لامصّب خوب چیزیه. :‌)) و با برنامه‌ریزی می‌شه یه کاری کرد که راحت به همه چیزت برسی. من شخصاً تفریحاتم رو کم کردم ولی بازم خیلی تفریح کردم.

نه خیلی جواب نمی‌ده. صرفاً برایِ تعهّد داشتن خوبه، ولی کلاً خیلی خوب نیست چون آدم‌های دیگه طورایِ دیگه‌ای درس می‌خونن. ولی یه سری درس حفظی مثِ تاریخ ادبیات رو می‌شه کنارِ هم با پرسش و پاسخ خوند و خیلی خوبه و خیلـــــی مفید. چون یه سری نکات ممکنه از جلو چشِ ادم در برن.

می‌گفتم «ببند.» :‌)) [می‌تونی از سینا و همید بپرسی.] و درصورتی که لوزر یا دلقک نبودن، براشون توضیح می‌دادم که ادبیات قسمتِ تحلیلی‌ش خیلیه و اصلش همونه و چیزی که به اسم ادبیات به ما قالب کردن، ادبیات نیست.

قربانت. :‌))

ها مونده. کلی غُر به این سیستمِ مزخرف و فلان دارم. :‌)) می‌تونی مطرحش کنی، نکردی‌ئم می‌تونین به حرف‌بزن‌هام مراجعه کنید بهرحال. :‌))

 

[Seti]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام ستایش "

تبریک واسه المپیادت امیدوارم موفق باشی؟

چه جوری درس میخوندی ؟فشرده مثن؟

عربی رو چه جوری خونددی؟

سلام نیلوفر!

مرسی :‌) (سوالی که نبود البته. )

آره من مثلاً برایِ مرحله یک این‌طوری بود که فشرده یک دور منابعِ غیردرسی رو خوندم بعد یه هفته استراحت کردم :‌))) بعد دوباره دوره کردم. دورهایِ اول و آخرم معمولاً فشرده بود ولی وسطاش که می‌خوندم خیلی گشاد گشاد می‌خوندم. :‌))

برای عربی، یک دور اول کتاب رو می‌خوندم تو اون درس، و یه کم از تمرین‌هاش رو حل می‌کردم. بعد درس‌نامۀ گاج رو می‌خوندم و بعدش هم درس‌نامۀ عربی اختصاصیِ ایاد فیلی که یه سری نکتۀ بدردبخور داشت. یکم از تمرین‌هاشونم حل می‌کردم. بعد شروع می‌کردم از گاج سفید که همۀ تست‌های کنکور رو داره و طبقه‌بندی‌ش بر اساسِ مبحثه، تست‌ می‌زدم. از آسون به سخت. قواعد رو هم برایِ خودم خلاصه‌نویسی می‌کردم تویِ یه برگه. خیلی راهِ خوبی بود و خیلی کمکم کرد.

موفّق باشی.

 

[N.M]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام باز.

گاج سبز عربی ۳ رو داری ستایش؟ هیچ وقت تا حالا حس نکردی دوست داری به یکی ببخشیش؟ ۸-> ""

 

[Seti]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام باز.

گاج سبز عربی ۳ رو داری ستایش؟ هیچ وقت تا حالا حس نکردی دوست داری به یکی ببخشیش؟ ۸-> ""

سلام.

دارم. حالا یه روز کتابامُ می‌آرم خیرات.

 

[مهسا.ق]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سوالی داید اگه تا آخر امشب بپرسید

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

سلام ستایش.
تبریک رو که گفتم، میرم سراغ سوالا.
از کی به فکر المپیاد افتادی؟ از کی این فکر جدی و به عمل تبدیل شد؟
فکر میکنی اگه انسانی میرفتی، بازم انقدر تو المپیاد جدی میبودی؟
کلاس‌ـای مدرسه چقدر تو موفقیتت تأثیر داشت؟ هیچ‌وقت به فکر این نیفتادی که بیرون کلاس بری؟
گفتی اعتماد به نفس مهم‌ـه، خودت چقدر اعتماد به نفس داشتی؟ پیش اومده بود که بخوای ببری و کلاً بیخیال المپیاد بشی؟
وضعیتت تمرکزت چطور بود؟ برای یه بدبختی مثل من که اصلاً تمرکز نداره چه توصیه‌ای داری؟
به خاطر المپیاد، فعالیت مجازی‌ت رو کمتر کرده بودی؟ کلاً با نت باید چی کار کرد؟ :د
من برای عربی دوم گاج سبز داشتم، برای سوم چی بگیرم؟ گاج سبز برای سوم هم خوبه؟
در آخر هم نظرت رو راجع به افرادی که طلا میشن و شیرینی نمیدن اعلام کن.

به امید درخشیدن همیشگی‌ت، ستایش عزیز.

 

[N.M]

پاسخ : صندلی داغ ستایش (طلای المپیاد ادبی)

كلا هر توصيه ى ديگه اى دارى به ما بكن. [هول شده از پست مهسا]