- شروع کننده موضوع
- #1
میکائیل
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 877
- امتیاز
- 2,535
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی / هنرستان
- شهر
- نیشابور
- سال فارغ التحصیلی
- 1392
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- ادبیات نمایشی
مدت ها بود این سوال ذهن منو درگیر کرده بود که آیا فعالیت های هنری ذهن انسان با تفکرات اروتیک جنسی در ارتباطه یا نه؟
این سوال چندین سال پیش وقتی برای اولین بار موزیک ویدئوی nothing else mattersـه metallica رو دیدم واسم به وجود اومد. (تصویر زنی عریان در پشت سر kirk hammett گیتاریست گروه.) این که اصلا چرا از همچین تصویری استفاده شده زیاد واسم عجیب نبود. چون اولا یه مسئله ی شخصیه، دوما خیلی مورد نادری نیست. به هر حال ممکنه تویه دنیای شخصی هرکس همچین چیزایی وجود داشته باشه. اما این که چرا همچین عکسی در محل تمرین گروه و نزدیک به نوازنده ها قرار داره یه مسئله ی دیگس. به هر حال desktop background، اتاق شخصی و هزار و یک جایه دیگه وجود داره واسه استفاده از همچین عکسایی. چرا محل تمرین؟
در این مدت به موارد مشابهی تو سایر رشته های هنری برخوردم که این سوال رو واسه من جدی تر می کرد. این که مثلا چرا تعداد طراحی ها و نقاشی هایی که از مدل های عریان کشیده شده انقدر زیاده؟ تویه آرشیو آثار اکثر نقاشان بزرگ جهان چندین تصویر از مدل های عریان وجود داره که غالبا جزو تمرین های هنرمند بوده. یه بار از یکی از دوستام که اتفاقا طراحی میکرد این سوال رو پرسیدم و در جواب گفت: "طراحی از مدل های عریان به شناخت آناتومی بدن انسان کمک میکنه، قدرت تجسم رو افزایش میده و از همه مهم تر طراحی از مدل های عریان یه سختی خاصی داره که باعث افزایش قدرت طراحی میشه." اما بازم این سوال واسم پیش اومد که آیا ممکنه یکی از عواملی که باعث افزایش قدرت طراحی طراح میشه تحریک جنسی مغز هنرمند باشه یا نه؟
موارد مشابه زیادی وجود داره که بی ارتباط به این سوال ها نیست. مثلا انحرافات جنسی هنرمندان و رابطه ی این انحرافات با فعالیت های هنری یا مثلا شاهدبازی در ادبیات فارسی خودمون و...
خلاصه گذشتو گذشت تا چند وقت پیش که pdfـه کتابی از فروید تحت عنوان "3 رساله درباره ی میل جنسی" به دستم رسید و خوندمش. تو این کتاب صراحتا گفته میشه که انحرافات جنسی ارتباط مستقیمی با فعالیت های هنری داره. و خب اگه بخوام مثال بزنم در هنر غرب میشه به سوفکل، شوپنهاور، آندره ژید، اسکار وایلد، داوینچی و میکل آنژ اشاره کرد و حتی در ادبیات خودمون میشه کسانی مثل حافظ، مولانا و ایرج میرزا (که خب فک نمی کنم نیازی به توضیح داشته باشه! ) رو نام برد. و حتی ظاهرا پای فلاسفه ی بزرگی مثه سقراط و افلاطون هم گیره این وسط! البته باید بگم طبق تعریفی که خود فروید از انحراف جنسی داره، "ارضای میل در هر شکلی و نحوه ای که باشد هر گاه هدف اش خارج از اصل تولید مثل باشد، انحراف جنسی محسوب می شود."
با اجازتون یه آزمایشی هم کردم این نظریه رو! چن وقت پیش اومدم یه سری عکسایه خاک بر سری چاپ کردمو تو محل تمرین گروهمون چسبوندم به دیوار و به هیچکیم نگفتم داستان چیه. نمی دونم، شاید مسخره به نظر بیاد ولی بعد یه مدت، ساز زدن اعضای گروه پیشرفت چشم گیری داشت مخصوصا تو بداهه نوازی که به طور مستقیم با خلاقیت نوازنده در ارتباطه.
حالا میخواستم ببینم نظر شما چیه؟ تا چه حد این نظریه رو قبول دارین؟ و آیا تا به حال به مورد مشابهی برخوردید یا نه؟
این سوال چندین سال پیش وقتی برای اولین بار موزیک ویدئوی nothing else mattersـه metallica رو دیدم واسم به وجود اومد. (تصویر زنی عریان در پشت سر kirk hammett گیتاریست گروه.) این که اصلا چرا از همچین تصویری استفاده شده زیاد واسم عجیب نبود. چون اولا یه مسئله ی شخصیه، دوما خیلی مورد نادری نیست. به هر حال ممکنه تویه دنیای شخصی هرکس همچین چیزایی وجود داشته باشه. اما این که چرا همچین عکسی در محل تمرین گروه و نزدیک به نوازنده ها قرار داره یه مسئله ی دیگس. به هر حال desktop background، اتاق شخصی و هزار و یک جایه دیگه وجود داره واسه استفاده از همچین عکسایی. چرا محل تمرین؟
در این مدت به موارد مشابهی تو سایر رشته های هنری برخوردم که این سوال رو واسه من جدی تر می کرد. این که مثلا چرا تعداد طراحی ها و نقاشی هایی که از مدل های عریان کشیده شده انقدر زیاده؟ تویه آرشیو آثار اکثر نقاشان بزرگ جهان چندین تصویر از مدل های عریان وجود داره که غالبا جزو تمرین های هنرمند بوده. یه بار از یکی از دوستام که اتفاقا طراحی میکرد این سوال رو پرسیدم و در جواب گفت: "طراحی از مدل های عریان به شناخت آناتومی بدن انسان کمک میکنه، قدرت تجسم رو افزایش میده و از همه مهم تر طراحی از مدل های عریان یه سختی خاصی داره که باعث افزایش قدرت طراحی میشه." اما بازم این سوال واسم پیش اومد که آیا ممکنه یکی از عواملی که باعث افزایش قدرت طراحی طراح میشه تحریک جنسی مغز هنرمند باشه یا نه؟
موارد مشابه زیادی وجود داره که بی ارتباط به این سوال ها نیست. مثلا انحرافات جنسی هنرمندان و رابطه ی این انحرافات با فعالیت های هنری یا مثلا شاهدبازی در ادبیات فارسی خودمون و...
خلاصه گذشتو گذشت تا چند وقت پیش که pdfـه کتابی از فروید تحت عنوان "3 رساله درباره ی میل جنسی" به دستم رسید و خوندمش. تو این کتاب صراحتا گفته میشه که انحرافات جنسی ارتباط مستقیمی با فعالیت های هنری داره. و خب اگه بخوام مثال بزنم در هنر غرب میشه به سوفکل، شوپنهاور، آندره ژید، اسکار وایلد، داوینچی و میکل آنژ اشاره کرد و حتی در ادبیات خودمون میشه کسانی مثل حافظ، مولانا و ایرج میرزا (که خب فک نمی کنم نیازی به توضیح داشته باشه! ) رو نام برد. و حتی ظاهرا پای فلاسفه ی بزرگی مثه سقراط و افلاطون هم گیره این وسط! البته باید بگم طبق تعریفی که خود فروید از انحراف جنسی داره، "ارضای میل در هر شکلی و نحوه ای که باشد هر گاه هدف اش خارج از اصل تولید مثل باشد، انحراف جنسی محسوب می شود."
با اجازتون یه آزمایشی هم کردم این نظریه رو! چن وقت پیش اومدم یه سری عکسایه خاک بر سری چاپ کردمو تو محل تمرین گروهمون چسبوندم به دیوار و به هیچکیم نگفتم داستان چیه. نمی دونم، شاید مسخره به نظر بیاد ولی بعد یه مدت، ساز زدن اعضای گروه پیشرفت چشم گیری داشت مخصوصا تو بداهه نوازی که به طور مستقیم با خلاقیت نوازنده در ارتباطه.
حالا میخواستم ببینم نظر شما چیه؟ تا چه حد این نظریه رو قبول دارین؟ و آیا تا به حال به مورد مشابهی برخوردید یا نه؟