ببین منم دقیقا مثل تو بودم.همیشه تو مدرسه جز شاگردای اول تا سوم بودم.خیلی انتظار می رفت ازم.وقتی نتایج اومد سه روز اشک ریختم
چون به شدت معتقد بودم حقم نبود و خیلی خیلی ناراحت بودم.از طرفی فقط پردیس میتونستم قبول شم و خب از نظر مالی مشکلی نداشتم ولی دوست نداشتم اینو.بعد هم از طرفی می خواستم به همه ثابت کنم که بیشتر از این میتونم باشم.و از یه طرف دیگه
هم آماده نبودم برای دانشگاه رفتن.عادت به مطالعه مو از دست داده بودم و روحیه م نابود بود.میدونستم این روند گند زدن رو تو دانشگاهم ادامه می دم
همه ی دوستای نزدیکم رفته بودن دانشگاه.
ولی وقتی تصمیم گرفتم بمونم وااااقعااا مصمم بودم.با این آگاهی که امسال خانواده بیشتر فشار میارن،اطرافیان هم همینطور،تنها هستم و ممکنه هزارتا اتفاق بیافته امسال و اینکه روحیه مو از دست بدم تصمیم گرفتم بمونم.
بنابراین تا اونجا که شد آماده بودم از نظر روحی.درحدی که مطمئن بودم میخوام تک رقمی شم تا اول به خودم و بعد به همه نشون بدم چه ابر قدرتی هستم
پنج جلد کتاب روانشناسی خوندم،و سال کنکور صدها
کلیپ انگیزشی دیدم و مقاله روانشناسی خوندم.
با این حال نتیجه شد همینی که الان شدم.به شدت خسته کننده بود.و سخت بود حفظ کردن خودم.
اشتباهاتی هم داشتم قطعا که نرسیدم به هدفم.چون بودن کسایی که تونستن سال دوم فوق العاده باشن.مثل محمد بابایی که ۱۴ شد پارسال و پشت کنکوری بود.ولی یک در هزاره این.باید به شدت آماده باشی از نظر روانی و تمام اشتباهات پارسالتو شناسایی کنی و رفعشون کنی.تمام و کمال.
ولی خب دولتی وقتی میاری خیلی اشتباهه که نری
#این بود تجربیات من.
پ ن:بیا ایلام من خودم ساپورتت می کنم