خودکشی !

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,460
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : خودکشی !

به نقل از Rmin1272 :
اگه به خدا اعتقاد نداشتيم چيكار كنيم؟
و یا حتی اگر ب خدا اعتقاد داشتی اما از او بخاری بلند نمیشد برای شرایطت..و چیزهایی ب نام مصلحت هم تو را آرام نمیکرد

دوستان تاپیک کاملا داره ب سمت اعتقادی میره.ب نظرم یا بحث روانشناسی بشه یا بره اعتقادی
 

armin1272

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
221
امتیاز
1,123
نام مرکز سمپاد
اژه اي ١
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : خودکشی !

پس كسي نميتونه هيچ راهي پيدا كنه تا فرد رو منصرف كنه! يه فرد بي هدف بي انگيزه و نااميد ك به خدا اعتقادي هم نداره!
 

Io

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
16
امتیاز
107
نام مرکز سمپاد
Farzanegan2
شهر
Tehran
مدال المپیاد
المپیاد زیست:)
پاسخ : خودکشی !

به نظرم بيشتر كسايي كه به فكر خودكشي ميفتن به خاطر اينه كه به زندگي يك ديد انتزاعي دارند،نمي تونن لمسش كنن شايدم نميخوان لمسش كنن،بياين از امروز از يك زاويه ديگه به زندگي نگاه كنيد،ديدتون رو باز كنيد و ميبينيد بعد از اون انگار كل عالم دارن باهاتون صحبت ميكنند(اين حرفايي كه ميزنم شعار نيست تا حالا براي خودم پيش اومده كه از مشكلاتم فارغ شدم و بعد از اون تنها صداي طبيعت تو گوشم بود واقعا جهان فوق العاده ايه!) و اينم بدونين كه مهم نيست چقدر بقيه شما رو عجيب بدونن اين مهمه كه از زندگي لذت ببرين :)
 

dokhtar-e-tanha

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
263
امتیاز
4,609
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
پاسخ : خودکشی !

چرا باید دوست ِ هم سن ِ من به خودکشی فکر کنه آخه ؟؟
وقتی آدم هیچ امیدی برا زندگی نداره ... وقتی از همه طرف به مشکل برمیخوره ... بعد دوس داره یه جوری بمیره ... یعنی اون دنیا بهتره ؟
با خودکشی که اون دنیارو هم واسه خودمون جهنم میکنیم ...
ولی همه میگن ناامید نباش از زندگی !! چطور آخه ؟ چه کار باید کرد واقعا ؟


× اگه سوالام تکراری بود و قبلا در این باره صحبت شده بگین صفحه شو لطفا :-"
 

Io

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
16
امتیاز
107
نام مرکز سمپاد
Farzanegan2
شهر
Tehran
مدال المپیاد
المپیاد زیست:)
پاسخ : خودکشی !

به نقل از ! nazila ! :
ولی همه میگن ناامید نباش از زندگی !! چطور آخه ؟ چه کار باید کرد واقعا ؟
وقتي ناراحتي به موضوعي كه ناراحتت كرده فكر نكن يا اينكه اگه نميتوني علت ناراحتي رو يك كاغذ بنويس وبعد از اون زندگيتو بدون اين ناراحتي ها تصور كن اون وقته كه ميتوني ويژگي هاي يك زندگي ايده آل از نظر خودتو رسم كني و سعي كن دنياي اطرافتو به اين عالم ايده آل نزديك كني!
 

melika...

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
273
امتیاز
1,884
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد کانگورو
پاسخ : خودکشی !

خودکشی دو حالت داره:
یا فرد چند وقته داره حس میکنه که زندگیش بی معنا شده
یا یک دفه یه فشار روحی بش وارد میشه...مثلا یدفه یکی از بستگانش فوت میکنه یا یدفه خبر بد میشنوه و امثالهم!
تو مورد اول خیلی راحت با تغییر شرایط و دیدگاه(از طرف بستگان) میشه مانع خودکشی شد
دومیو نمیدونم :D
 

sz

کاربر فعال
ارسال‌ها
73
امتیاز
347
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
مدال المپیاد
زيست
پاسخ : خودکشی !

به نقل از Io :
وقتي ناراحتي به موضوعي كه ناراحتت كرده فكر نكن يا اينكه اگه نميتوني علت ناراحتي رو يك كاغذ بنويس وبعد از اون زندگيتو بدون اين ناراحتي ها تصور كن اون وقته كه ميتوني ويژگي هاي يك زندگي ايده آل از نظر خودتو رسم كني و سعي كن دنياي اطرافتو به اين عالم ايده آل نزديك كني!
آخه به همين راحتي نيست ... فراموش كردن بعضي چيزا خيلي سخته دور انداختن بعضي چيزا هم از زندگي غير ممكنه ... نمي شه انقد ساده گذشت.... حتي تصور زندگي ايده ال هم مشكله وقته برات اصلا وجود نداره وتعريف نشدست
به نقل از MeLiK :
خودکشی دو حالت داره:
یا فرد چند وقته داره حس میکنه که زندگیش بی معنا شده
یا یک دفه یه فشار روحی بش وارد میشه...مثلا یدفه یکی از بستگانش فوت میکنه یا یدفه خبر بد میشنوه و امثالهم!
تو مورد اول خیلی راحت با تغییر شرایط و دیدگاه(از طرف بستگان) میشه مانع خودکشی شد
دومیو نمیدونم :D
انقد كلي نمي شه دسته بندي كرد .... وقتي حتي حس اون طرف مقابل رو نمي توني تصور كني نمي توني دركش كني و بگي همه ي كاراش از رو احساسه ... گاهي پشت اين احساسا كلي تفكره .... تغيير دادنش هم ساده نيست شايد نياز به يه چيز خاص داشته باشه كه حداقل بعضي چيزا رو عوض كنه مثلا حس اون شخصو ...
 

N-firoozeh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
316
امتیاز
3,752
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو
شهر
شیراز
پاسخ : خودکشی !

خوشا اگر نه رها زیستن
مردن به رهایی!

+دوستان نقل قول نزنید و نصیحت نکنید خواهشا.هر کی نظر خودشو داره.من نه عاشق شکست خوردم نه ترسو نه احمق نه روانی.صرفن عقاید خودمو دارم.
+با تشکر :)
 

11phantom

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
431
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قم
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : خودکشی !

.
 

boz kuhi

کاربر فعال
ارسال‌ها
39
امتیاز
475
نام مرکز سمپاد
مدرسمون
شهر
گورستون
پاسخ : خودکشی !

فکر کنم تو این تاپیک صدها بار به یک نتیجه ی یکسان رسیدن همه بعد یک دسته جدید اومدن دوباره به اون نتیجه رسیدن...
صفحات15 تا20 را مطالعه کنید عین همین بحثا اینجاست!
 
ارسال‌ها
599
امتیاز
6,850
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر خشن
سال فارغ التحصیلی
98
مدال المپیاد
زیستی ناکام
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خودکشی !

من عاااااااااااشق زندگیم هستم...نمیخوام بمیرم :D
 

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,918
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : خودکشی !

دلائل اصلیِ شیوع خودکشی در جهان – ۱


برگردان: ونداد زمانی / مجله مرد روز


971754_520283458035355_857023169_n.jpg

در طی نیم قرن گذشته میلیونها انسان در سراسر جهان قربانی خودکشی شده اند. از سال ۱۹۹۹ هر سال بر تعداد افرادی که در امریکا خودشان را می کشند افزوده شده است. این پدیده مختص امریکا و کشورهای غربی نیست. در سال ۲۰۱۰، خودکشی بالاترین رقم دلیل مرگ در جهان را به خود اختصاص داده است.

سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که از جنگ جهانی دوم به بعد، خودکشی ۶۰ درصد بیشتر شده است. این حقیقت که هر ۲۵ اقدام برای خودکشی فقط یکی شان منجر به مرگ می گردد حکایت از رشد غیر مترقبه حس و اندیشه مرگ در زندگی بشر معاصر دارد.

از نظر Thomas Joiner استاد دانشگاه ایالتی فلوریدا و جمع بزرگی از محققین و تحقیقات شان، بشر قدم به دوران تاریکی گذاشته است که « خودتخریبی» به شکلی فراگیرتر از همیشه گریبانش را خواهد گرفت.

توماس جوینر یکی از چهره های مطرح در زمینه تئوری های مربوط به دلائل خودکشی در بشر، از نزدیک با این سم مهلک آشنا است چون در کمال ناباوری شاهد خودکشی پدر ۵۶ ساله اش بوده است.

او با تمام وجود معتقد است که: «سزاواز هیچ انسانی نیست که در تنهایی و با فکر اینکه نبودنش بهتر از بودنش است در کوچه پس کوچه های جوامع بشری خودکشی کند»

به نظر می رسد تجربه شخصی و بسیار وحشتناک از دست دادن پدر از یک طرف و اراده عظیمِِ یک ذهن علمی در طی ۲۰ سال گذشته، حامی او بوده است تا بتواند به این معما پاسخ دهد که چرا انسان با دست خودش به زندگی خویش پایان می دهد؟ در چه لحظه مشخصی به این تصمیم می رسد و چطور می تواند از نظر روحی و روانی جرئت پیدا کند که دست به این عمل بزند؟

رسیدن به یک جمعبندی در باره خودکشی توسط توماس جوینر همزمان بوده است با گزارش مرکز ملی کنترل بیماری ها که ضمن ارائه آمار خودکشی ها اعلام کرده است که این پدیده تبدیل به یک نگرانی رو به افزایش در باره سلامت عمومی شده است. اعلام زنگ خطری که موج جیدی از مباحث مربوطه را در رسانه ها و مراکز تحقیقاتی دامن زد.

او معتقد است که با وجود انکه نمی شود از تاثیرات عواملی چون مشکلات اقتصادی، بیکاری، شیوع یک رفتار و واکنش در یک نسل مشخص، کهولت سن یا ماجراجویی و احساسات جوانی غافل شد ولی جوابگوی شیوع این پدیده نیستند. خودکشی با کنترل اسلحه موجود در دست مردم ،ایجاد جامعه دلبازتر که تعامل بیشتری نسبت به تفاوتها دارد و با ایجاد شغل نیز ریشه کن نخواهد شد.

از دید توماس جوینر، زلزله اجتماعی عظیمی که در جهان معاصر در شرف وقوع است برای شیوع خودکشی ها شتاب جدیدی را فراهم کرده ست. به نظر او مواجه شدن با رشد افسردگی، بدیمنی های پی در پی در جامعه، تمایل به سمت پوچی و نیستی و تن دادن به مرگ از راهای غیرطبیعی نیاز به یک شیوه جدید تحلیل و بررسی دارد.

پروفسور محقق امریکایی در قدم های اولیه به سراغ انواع شرائط که ریسک خودکشی را بالا می برند و به طور سنتی و تلویحا پاسخی است برای دلائل خودکشی نظیر مشکل خانوادگی، شرکت در جنگ، افسردگی، اذیت جنسی در کودکی، شاهد خودکشی دیگران بودن، تنهایی، خشم، اعتیاد، بیکاری، احساس پوچی، طلاق، بیوه شدن، غم از دست دادن فرزند و .. می رود اما برای شیوع خودکشی جوابی پیدا نمی کند.




دلائل اصلیِ شیوع خودکشی در جهان – ۲


994773_521547897908911_1899656025_n.jpg


برای Thomas Joiner استاد دانشگاه ایالتی فلوریدا بیش از هر چیز این سئوال مطرح بود که چرا «خودتخریبی» به شکلی فراگیرتر از همیشه، گریبان بشر را گرفته است. شیوع خودکشی، از نظر وی نمی توانست بر اساس دلائلی باشد که به طور سنتی، بشر بر روی آنها انگشت گذاشته بود. برای این محقق آمریکایی، تلخی بهت آلودِ خودکشی پدر خودش، انگیزه بخش شیوه های جدیدتری از پاسخگویی شد.

در کنار سئوال ابدی که خودکشی پدرش عملا در برابر او قرار داده بود، آمار جهانی خودکشیِ نزدیک به نیم میلیون انسان در ۱۰ سال گذشته نیز در روبروی او قرار داشت. در خود امریکا، امسال رکورد خودکشی باز هم شکسته شد و به ۴۰ هزار نفر رسید.

از جمله تغییرات اساسی در شبکه رو به گسترش «خود تخریبی»، افزایش درصد خودکشی در بین میانسالان است. به طور سنتی، جوانی و پیری انگیزه های قویتری برای پایان بخشیدن به زندگی فراهم می کردند ولی افزایش درصد خودکشی در سنین ۴۵ تا ۶۴ ساله که همواره موفق ترین و با ثبات ترین دوره زندگی بشر می باشد زنگ خطری است که بی شک ضرورت شکل گیری شیوه های بررسی جدیدتر را می طلبد.
خودکشی بالاترین سهم مرگ و میر چهل ساله های سفیدپوستِ طبقه متوسط کشورهای ثروتنمد را داراست. ارقام خودکشی در زنان موفق و مدیر نگران کننده تر است. خودکشی برای زنان سفیدپوست طبقه متوسطِ دهه سی سالگی، دلیل اصلی فوت است و زنان دهه چهل ساله ها، تقریبا سهم مرگ و میر ناشی از سرطان سینه و خودکشی شان به یک اندازه است.

آمار جمع اوری شده در طی ۸۰ سال گذشته در باره تغییر و تحولات مربوط به روند خودکشی در طبقات و سنین مختلف توسط جامعه شناس دانشگاه Rutgers خانم Julie Phillips، گویای این حقیقت ترسناک است که همه کسانی که بعد از سال ۱۹۴۵ به دنیا آمده اند شانس خودکشی در آنها بالاتر از دیگران خواهد بود و دقیقا به همین دلیل، رشد بیسابقه خودکشی در ۱۰ سال گذشته را شاهد هستیم و مهلک تر اینکه،، شیوع فوق، هر ساله از گستردگی بیشتری برخوردار خواهد بود.

توماس جوینر ضمن مجهز بودن به آمار هر لحظه دقیق تر شونده جهانی است که قادر گشته است به یک فرمول جدید دست یابد که در برگیرنده و پاسخگوی همه عوامل و موج های تغییر و تحولِ مربوط به خودکشی باشد. توماس جوینر ضمن وقوف کامل بر همه اسناد ثبت شده، تحقیقات و حتی اشاراتی که در ادبیات و هنر ۲۰۰ سال گذشته در باره خودکشی عنوان شده است به سراغ سئوال هایی رفت که او را از تکرار پاسخ های یک سویه و حتی توهین آمیزِ نظریات کلی افرادی چون فروید دور نگه دارد.

در نیمه اول قرن بیستم، بر اساس تاثیرِ اندیشه فروید*، احساس « گناه»، دلیل اصلی خودکشی عنوان شده بود. به نظر فروید میل به خودتخریبی واکنشی بود به اعمال خبیثی که بشر نسبت به دنیای بیرونی از خود بروز می داد و شرم و گناه ناشی از آن، به طور ناخودآگاه به انتقام از خود و خودتخریبی می انجامید. توماس جوینر نمی توانست اندوه مرگ پدرش را با این توهین پاسخ دهد که شاید پدرش به خاطر شرم ناشی از « خود ارضایی» خود را تسلیم مرگ کرده است.

برای توماس جوینر مهم بود که بداند چرا از هر ۵ بار سوء قصد برای خودکشی، چهار بار آن توسط زنان صورت می گیرد ولی از هر ۵ خودکشی چهار تای آن مردان را به کام مرگ می کشد؟ اگر زندگی در شهرها و دنیای سیمانی محرک خودکشی هاست پس چرا آمار خودکشی در پارکها و مناطق طبیعت بالا است؟ چرا در دوقلوها و جوامع دیاسپورا نظیر سیاه پوستان امریکا، درصد خودکشی کمتر است؟

او می دانست که صدها دلیل و شرائط می تواند انگیزه بخش خودکشی ها باشد. او می داند که دلائل بالابرنده ریسک خودکشی آنقدر عمومی است که می تواند شامل همه انسانها گردد. او می داند که فکر خودکشی به ذهن بخش بزرگی از بشر خطور می کند و از میان آنها فقط نیم درصدشان، بدن شان به تخت اورژانس می رسد ولی چرا؟





هیچکس از خودکشی مصون نیست – ۳


6517_522572494473118_2064348752_n.jpg

برای توماس جوینر، مسیر بررسی و بازبینی دلائل خودکشی با مرگ غیرقابل پیشبینی پدرش شروع شد. او به لیست بلندبالای عوامل ایجاد کننده خودکشی که برای همه آشناست بها داد. به توجیه فروید از نقش گناه و انتقامِ ناخوداگاه انسانها از طریق خودتخریبی با خبر بود. از تاثیر جامعه و شرائطی که افکار مرگبار را دامن می زند هم غافل نماند. از نقش بیماری های روحی و ضربات روحی دوران کودکی هم اطلاع کافی داشت.

ولی با وجود این واقعیت ها، هنوز برای تصمیم پدر آرام و موفق خود برای پایان دادن به زندگی اش و بویژه شیوع خودکشی در چند دهه گذشته، توجیه منطقی نتوانست پیدا کند. او تردید نداشت که هیچکدام از تئوری های اصلی در باره دلائل خودکشی، جوابگوی معمای این پدیده نیست.

پروفسور دانشگاه فلوریدا پس از صرف اوقات بسیار برای مطالعه و تجربه کار با بیماران روحی روانی و بستری شدگان بازمانده از سوء قصدهای نافرجام، به یک باره به این پاسخ ساده اولیه برای پایه گذاری تئوری خود رسید:« آدمها خودکشی می کنند چون هم می خواهند و هم می توانند». او وقتی با موشکافی تمام، میل به مردن و توانایی تصمیم برای مردن را زیر ذره بین برد توانست مسیر اندیشه و جواب اصلی اش را تنظیم کند.
چهره حقیقی خودکشی از دید توماس جوینر در پشت پرده عجیب و غیرعادی یک ناهنجاری روانی پنهان نشده است. به اعتقاد او، ترکیب سه عامل اساسی که زمینه فراهم شدنش در هر انسان عادی وجود دارد دست به دست هم می دهند تا خودکشی به عنوان یکی از رفتارهای قابل درک و انجام شدنی در هر انسانی تبدیل شود. توماس جوینر به این حقیقت ترسناک رسید که همه انسانها به سادگی می توانند در محوطه خطرناک خودکشی قرار بگیرند. به تعبیری دقیق تر، هیچکس از خودکشی مصون نیست.

سه حلقه اصلی که در یک ترکیب به هم پیوسته، خودکشی را به پدیده ایی روزمره تبدیل می کند می تواند رشد بیسابقه خودکشی را در دنیای معاصر توضیح دهد. در مرحله اول، حلقه اساسی تئوری او توجه اش را معطوف « کمرنگ شدن دلبستگی» کرده است. یکی از سه حلقه در هم تنیده تئوری او، بر روی افزایش تنهایی بشر انگشت می گذارد چون انعکاس عملی اش از دی توماس جوینر، باعث کمرنگ شدنِ میل به زندگی است.

او با زیرکی بسیار تلخی مثال می زند که که همه آدم هایی که به قصد خودکشی وارد محوطه یک پل بزرگ می شوند اگر قبل از رسیدن به نقطه مورد نظر برای پریدن از پل، با یک لبخند ساده و آشنا روبرو شوند مرور دوباره ایی خواهند داشت بر تصمیم شان مبنی بر پایان دادن به زندگی.

منطق ارائه شده جوینر برای حلقه اول دلائل خودکشی بر این واقعیت تکیه دارد که میل به مردن با تنهایی شروع می شود. او ضمن تکیه بر آماری که در پروسه ۱۰ ساله تحقیقاتش گرد اورده، اذعان می کند که، درصد خودکشی، در آدم های متاهل کمتر از مجردین می باشد. افراد طلاق گرفته از ریسک بیشتری برای خودکشی برخوردار هستند و مادرانی که فرزند خردسال دارند میل به خودتخریبی شان کاهش بسیاری می یابد.

به طور مشخص، تحقیقات نشان داده است که مادری با ۶ فرزند به تعداد فرزندانش نسبت به زنی که فرزند ندارد مصونیت بیشتری در برابر خودکشی دارد. مادران شاید به خاطر مشکلات و دفاع از فرزندان شان بمیرند ولی خودتخریی نخواهند بود.


بخش بزرگی از انسان معاصر، به سرعت در حال تنها شدن و از دست دادن دلبستگی و وابستگی به همنوع خود است. ازدواج ها کمتر و در سنین بالاتر به وقوع می پیوندد. فرزندان کمتر و طلاقهای بیشتری در خانواده ها به وجود می آیند.

شعار زمانه ما وابستگی کمتر و فرار از هر نوع تعهد است. راحت و بی دردسر زیستن تبدیل به یک ارزوی همگانی شده است.
به همان نسبت، امنیت اجتماعی کمتر شده است و رقابت برای کار و پیشرفت باعث شده است تا فرصت برای ایجاد روابط عاطفی، همکاری، همدردی وهمراهی کمتر شود. به عبارت صریحتر، یافتن شانه ایی برای تکیه دادن، بیش از پیش نایاب شده است.

بنمایه :


Tony Dokoupil, Suicide Epidemic

He is a senior writer at Newsweek and The Daily Beast

http://www.thedailybeast.com/newsweek/2013/05/22/why-suicide-has-become-and-epidemic-and-what-we-can-do-to-help.html

* http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/914450

http://ccvillage.buffalo.edu/Abpsy/lecture9.html
 

Bahar.no

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
515
امتیاز
1,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4
شهر
طهران
پاسخ : خودکشی !

به نقل از Rmin1272 :
پس كسي نميتونه هيچ راهي پيدا كنه تا فرد رو منصرف كنه! يه فرد بي هدف بي انگيزه و نااميد ك به خدا اعتقادي هم نداره!

فرض کنیم خدایی وجود نداره . و تمام زندگی تو همین دنیاست.
تو مثل یه پشه ای . بااین تفاوت که عمر اون 24 ساعته . و عمر تو چندین سال .تو نمیدونی تا کی زنده خواهی بود . بالاخره با مردنت پودر می شی. ینی زندگی پس از مرگی برای تو وجود نداره.
پس چه خودکشی کنی و چه نکنی یه روزی همه چیز برای تو تموم میشه .
بی هدفی دلیل کاملی برای خود کش نیست. بی انگیزگی هم همینطور . در ادامه ی زندگیت هدفت مشخص میشه و با وجود هدف انگیزه لازمو به دست میاری .
آینده و ابهامش خیلی جاها کمک می کنه :)
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,460
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : خودکشی !

به نقل از RilA :
فرض کنیم خدایی وجود نداره . و تمام زندگی تو همین دنیاست.
تو مثل یه پشه ای . بااین تفاوت که عمر اون 24 ساعته . و عمر تو چندین سال .تو نمیدونی تا کی زنده خواهی بود . بالاخره با مردنت پودر می شی. ینی زندگی پس از مرگی برای تو وجود نداره.
پس چه خودکشی کنی و چه نکنی یه روزی همه چیز برای تو تموم میشه .
بی هدفی دلیل کاملی برای خود کش نیست. بی انگیزگی هم همینطور . در ادامه ی زندگیت هدفت مشخص میشه و با وجود هدف انگیزه لازمو به دست میاری .
آینده و ابهامش خیلی جاها کمک می کنه :)
گفتن آینده کافیست کاملا اشتباهه.اولا قضیه اینه ک آینده ممکن است بر زجر بیفزاید حتی..ثانیا انسان در اوج پوچی و بی حسی یک حس دارد و آن هم نفرت از پوچی است!انسان پوچ ناراضی است از پوچیش(البته تا ی حدی..معتقدم بعضی پوچ ها میتوانند بگذرند از این مرحله و دیگر نداشته باشند این حس را و بی قید و بند پوچ شوند)..بنابراین خودکشی بهترین راه است
 

Bahar.no

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
515
امتیاز
1,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4
شهر
طهران
پاسخ : خودکشی !

به نقل از پوریا عابدی :
گفتن آینده کافیست کاملا اشتباهه.اولا قضیه اینه ک آینده ممکن است بر زجر بیفزاید حتی..ثانیا انسان در اوج پوچی و بی حسی یک حس دارد و آن هم نفرت از پوچی است!انسان پوچ ناراضی است از پوچیش(البته تا ی حدی..معتقدم بعضی پوچ ها میتوانند بگذرند از این مرحله و دیگر نداشته باشند این حس را و بی قید و بند پوچ شوند)..بنابراین خودکشی بهترین راه است
و من هم نگفتم آینده کافیه . اما کارساز هست. برای کسی که به خدا ایمان نداره چه فرقی میکنه ؟ زجری که میکشه ادامه نداره. صرفا برای اون تو همین دنیاش خلاصه میشه! زجری که به هیچ ختم میشه ، با همین فکر هم التیام پیدا میکنه : )
من حرفم اینه . کسی که اساسا به خدا ایمان نداره ، تمام زندگیش رو همین زندگی و قبل از مرگ میدونه . پس از نظر اون هیچ غمی با اون نمی مونه.با مرگش همه چی تموم می شه. این خودش دلیلی بر خودکوشی نکردنه . وقتی قرار نیس باری روی دوش تو باشه پس می تونی اسم بیخیال رو خودت بذاریو بیخیال غما بشی.
برای کسی که به خاطر بی هدفی و بی انگیزگی به فکر خودکشی افتاده ، آینده کارسازه . و من اسمی از آدمای پوچ نبردم و نمیدونم چطور میشه اونا رو منصرف کرد .
بی هدف و بی انگیزه با پوچ زمین تا آسمونه.
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,460
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : خودکشی !

به نقل از RilA :
و من هم نگفتم آینده کافیه . اما کارساز هست. برای کسی که به خدا ایمان نداره چه فرقی میکنه ؟ زجری که میکشه ادامه نداره. صرفا برای اون تو همین دنیاش خلاصه میشه! زجری که به هیچ ختم میشه ، با همین فکر هم التیام پیدا میکنه : )
من حرفم اینه . کسی که اساسا به خدا ایمان نداره ، تمام زندگیش رو همین زندگی و قبل از مرگ میدونه . پس از نظر اون هیچ غمی با اون نمی مونه.با مرگش همه چی تموم می شه. این خودش دلیلی بر خودکوشی نکردنه . وقتی قرار نیس باری روی دوش تو باشه پس می تونی اسم بیخیال رو خودت بذاریو بیخیال غما بشی.
برای کسی که به خاطر بی هدفی و بی انگیزگی به فکر خودکشی افتاده ، آینده کارسازه . و من اسمی از آدمای پوچ نبردم و نمیدونم چطور میشه اونا رو منصرف کرد .
بی هدف و بی انگیزه با پوچ زمین تا آسمونه.
بیا تو کلمه ها دقیق بشیم.هدف یعنی چی؟یعنی معنا.معنا و هدف ب تو انگیزه میدن.
حالا پوچ چیه؟پوچ اونیه ک براش مهم نیست.بنابراین هدفی نداره.متعاقبا انگیزه و تلاشی هم نداره..
پس بی هدف همون پوچ میتونه باشه تا حد خوبی..احتمالا با ی چیز دیگه قاطیش کردی و اونم انسان شکست خورده هست.انسان ناامید بسیار متفاوت با پوچ است
بند اولت مجددا اشتباه بود.برای کسی ک ب خدا ایمان نداره و پوچه و از پوچیش زجر میکشه این دنیا فقط زجره.دنیای دیگه ای هم ک نیست.چ ربطی داره ک کلا زجری نمیمونه؟من پوچ دارم میبینم ک الان دارم زجر میکشم و نمیخوام زجر بکشم.پس خیلی ساده خودکشی میکنم تا زجر نکشم.در واقع این انسان منفی خود را با خودکشی ب صفر میرساند
هیچ ربطی ب مسئولیت و بار روی دوش نداشت حرفم
 

سیزیف

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
757
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : خودکشی !

امم ،خوب ماباید تلاش کنیم برای کاهش امارخودکشی ؟؛این درسته ؟
چه طوری به قول شما یک انسان میتونه ازپوچی دربیاد؟،هدف دارشدن زندگیش وچیزایی مث جنگ یامهاجرت به افریقا برای کمک میتونه کمک کنه مثن؟
شرایط سخت دنیای امروزی میتونه باعث خستگی از جنگیدن وبالتبع میل به خودکشی شده باشه؟
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,460
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : خودکشی !

در مورد پوچی حرف بسیار زیاده ولی قبل از شروع ی سوال رو باید بررسی کنیم.سوال ب نظر بدیهی میاد اما اتفاقا بررسیش بسیار میتونه ب شناخت انگیزه ی خودکشی کمک کنه
سوال:انسان در شرایط سخت خودکشی میکند یا شرایط آسان؟
 

fitmal

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
812
امتیاز
3,333
نام مرکز سمپاد
farzanegan 2
شهر
کرمان (1 ر) - تهران (بقیه)
مدال المپیاد
یه سری مرحله 1 :-" 1 مرحله 2 :-"
پاسخ : خودکشی !

به نقل از پوریا عابدی :
در مورد پوچی حرف بسیار زیاده ولی قبل از شروع ی سوال رو باید بررسی کنیم.سوال ب نظر بدیهی میاد اما اتفاقا بررسیش بسیار میتونه ب شناخت انگیزه ی خودکشی کمک کنه
سوال:انسان در شرایط سخت خودکشی میکند یا شرایط آسان؟
شرایط سخت الزاما تعریفش واسه همه یکسان نیست انا مسلما اونی ک خودکشی میکنه از نظر. خودش شرایط سختی داشته اما این شرایط سخت الزاما شرایط سخت مادی نیستند به طور کلی کاهش همبستگی یا تنهایی یا مهم واقع نبودن میتونن عامل های خودکشی باشن
 

سیزیف

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
757
امتیاز
1,749
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
مشهد
پاسخ : خودکشی !

شرایط اسان !
دلیلشم میتونه این باشه انسان فارق میشه از تعلقات ومیخواد ببینه اصن دلیلی داره هست ،خودش چیه ،خداش چیه و... بعد چون ممکنه به جوابی نرسه ؛به فکرمیافته که خوب من برای چه زندگی کنم ؟
امّا فرق میکنه توی شرایط سخت هم خودکشی دگرخواهانه زیادمیشه ،افرادی که توانایی پذیرش صدماتی رو که به دیگران زدن ندارن مثن .
 
بالا