- ارسالها
- 1,972
- امتیاز
- 8,926
- نام مرکز سمپاد
- ..
- شهر
- ..
- سال فارغ التحصیلی
- 1392
- دانشگاه
- ---
پاسخ : توهین برنامهء تلویزیونی "فیتیله" به هموطنان ترک ز
بیشتر این عکسها جعلیه.هیچ موتور و سطل آشغالی سوزونده نشده.هیچ شیشه ای شکشسته نشده.
علی سید رزاقی:
مسئله ربطی به سوسک و فیتیله و جک های روزمره ندارد.
مشکل از جایی دیگر (هویت مدرن در ایران) شروع شده و تا به باز تعریف ان نپردازیم وضعیت بدتر خواهد شد. نشانه ها وجود دارند برای کسانی که میخواهد ببینید. ناارامی های این روزها که امروز در چند شهر و دانشگاه ادامه داشت اميدوارم پايان يابد اما این پایان ماجرا نخواهد بود.
ما همزمان با چندین مشکل در ایران و به تبع ان در آذربایجان مواجهیم که میتواند هر تحلیلگری را گیج کند.
اولا ما با یک جامعه زره ای مواجهیم. هم از سیاست دل زده است و نا امید و هم در عین حال میتواند در عرض 24 ساعت بسیج شود و همچون سیل راه بیافتد و کسی جلودارش نباشد. سرمایه اجتماعی در ان زیر 10 درصد است (مقایسه کنید با کشورهای اسکانیدناوی 79 درصد) و مردم دورترین ادمی که به ان اعتماد دارند برادرشان است و اما در عین حال این افراد دور از هم میتوانند به انی همچون یک کل متحد شوند.
دوما ما جنبشهای اجتماعی مختلفی داریم که در میان یک بازیگر غیر قابل پیش بینی خرد شده در میان ضربات دولت به جامعه مدنی، بی رادار و راهنما مانده (مردم) و یک بازیگر کاملا قابل پیش بینی (دولت) که حاظر نیست هیج تغییری در خود دهد گرفتارند. همانند جنبش هویت طلبی آذربایجان. برای همین هم شما دو پیام بعضا متفاوت از نخبگان این جنبش و انعکاس ان در میان مردم میبینید.
سوما اینکه ما با دولتی نا کارامد مواجهیم که هر روز مشكلاتش بيشتر ميشود. به این معنی ما هر روز با افزایش ابعاد بحران مواجهیم. اگر روزی دولت همه حوزه ها را از اعتیاد تا هم جنس گرایی و بیکاری و سگ گردانی و ... را امنیتی میکند جامعه نیز به این منوال هر حوزه ای همچون محیط زیست و فرهنگ و ... را سیاسی میبیند و اوتوماتیک ما با انبوه مشکلات سیاسی مواجه میشویم.
برای شروع حل مشکل یک چیز در ایران ضروری ایست. نظریه پردازان توسعه عموما معتقدند تغییر در جوامع در حال توسعه بدون حل مشکلات هویتی ممکن نیست. (اولویت سیاستهای هویتی بر اقتصاد) برای همین هم به رسمیت شناخته شدن زبانها و هویت های مختلف در ایران نه یک کالای لوکس که یک ضرورت امنیتی و حیاتی ایست.
اینکه چرا مردم در آذربایجان میان این همه مشکلات که زیر ان خرد میشوند گیر داده اند به مسئله ای که مستقما به هویت انها مربوط است را هم به عنوان شاهد مثال میاورم.
به نقل از Niayesh.R :88 خیلی فرق میکرد با این قضیه! عکسای تظاهرات تبریز و اردبیل و جاهای دیگه هست توی سایت های خبری که میشه رفت دید چهارتا موتور گذاشتن رو هم دارن میسوزن.
بیشتر این عکسها جعلیه.هیچ موتور و سطل آشغالی سوزونده نشده.هیچ شیشه ای شکشسته نشده.
موضوع اینه که من هنوز قانع نشدم ترک ها به چه چیزی تا این حد معترضن که همچین خرابی هایی به بار بیارن .
علی سید رزاقی:
مسئله ربطی به سوسک و فیتیله و جک های روزمره ندارد.
مشکل از جایی دیگر (هویت مدرن در ایران) شروع شده و تا به باز تعریف ان نپردازیم وضعیت بدتر خواهد شد. نشانه ها وجود دارند برای کسانی که میخواهد ببینید. ناارامی های این روزها که امروز در چند شهر و دانشگاه ادامه داشت اميدوارم پايان يابد اما این پایان ماجرا نخواهد بود.
ما همزمان با چندین مشکل در ایران و به تبع ان در آذربایجان مواجهیم که میتواند هر تحلیلگری را گیج کند.
اولا ما با یک جامعه زره ای مواجهیم. هم از سیاست دل زده است و نا امید و هم در عین حال میتواند در عرض 24 ساعت بسیج شود و همچون سیل راه بیافتد و کسی جلودارش نباشد. سرمایه اجتماعی در ان زیر 10 درصد است (مقایسه کنید با کشورهای اسکانیدناوی 79 درصد) و مردم دورترین ادمی که به ان اعتماد دارند برادرشان است و اما در عین حال این افراد دور از هم میتوانند به انی همچون یک کل متحد شوند.
دوما ما جنبشهای اجتماعی مختلفی داریم که در میان یک بازیگر غیر قابل پیش بینی خرد شده در میان ضربات دولت به جامعه مدنی، بی رادار و راهنما مانده (مردم) و یک بازیگر کاملا قابل پیش بینی (دولت) که حاظر نیست هیج تغییری در خود دهد گرفتارند. همانند جنبش هویت طلبی آذربایجان. برای همین هم شما دو پیام بعضا متفاوت از نخبگان این جنبش و انعکاس ان در میان مردم میبینید.
سوما اینکه ما با دولتی نا کارامد مواجهیم که هر روز مشكلاتش بيشتر ميشود. به این معنی ما هر روز با افزایش ابعاد بحران مواجهیم. اگر روزی دولت همه حوزه ها را از اعتیاد تا هم جنس گرایی و بیکاری و سگ گردانی و ... را امنیتی میکند جامعه نیز به این منوال هر حوزه ای همچون محیط زیست و فرهنگ و ... را سیاسی میبیند و اوتوماتیک ما با انبوه مشکلات سیاسی مواجه میشویم.
برای شروع حل مشکل یک چیز در ایران ضروری ایست. نظریه پردازان توسعه عموما معتقدند تغییر در جوامع در حال توسعه بدون حل مشکلات هویتی ممکن نیست. (اولویت سیاستهای هویتی بر اقتصاد) برای همین هم به رسمیت شناخته شدن زبانها و هویت های مختلف در ایران نه یک کالای لوکس که یک ضرورت امنیتی و حیاتی ایست.
اینکه چرا مردم در آذربایجان میان این همه مشکلات که زیر ان خرد میشوند گیر داده اند به مسئله ای که مستقما به هویت انها مربوط است را هم به عنوان شاهد مثال میاورم.