- ارسالها
- 7,654
- امتیاز
- 37,456
- نام مرکز سمپاد
- علامه حلی
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 1389
اگر پدرمادر بودید بچه تون رو چجوری تربیت میکردید؟ فرض کنید همین الان بچه دارید و تو سنین کودکیه. چیکار میکردید؟ چی بهش یاد میدادید؟ چجوری باهاش رفتار میکردید؟
به نقل از ملکه شیشه ای :بهترین کار تربیت نکردنه. پیامبرای اولولعزم پدر نداشتن خیلیاشون، عیسی و ابراهیم و محمد ص ..پسر نوح و یعقوب اونجوری شدن.
الکی نباید تلاش کرد مدل خاصی تربیت کنی. صرفا اسایش و امنیت فراهم کنی خودش راه خودشو پیدا کنه.
همه صفات اخلاقی رم تو جامعه خودش میبینه میفهمه کار درست و غلط چیه، القا کردن چیزی رو حل نمیکنه.
بنده عذر میخوام؛ ولی هاااا؟! :))به نقل از ملکه شیشه ای :بهترین کار تربیت نکردنه. پیامبرای اولولعزم پدر نداشتن خیلیاشون، عیسی و ابراهیم و محمد ص ..پسر نوح و یعقوب اونجوری شدن.
الکی نباید تلاش کرد مدل خاصی تربیت کنی. صرفا اسایش و امنیت فراهم کنی خودش راه خودشو پیدا کنه.
همه صفات اخلاقی رم تو جامعه خودش میبینه میفهمه کار درست و غلط چیه، القا کردن چیزی رو حل نمیکنه.
توی کتاب هدیههای آسمانی سوم دبستان هم نوشته که پیامبر اسلام بعد از مرگ مادر و پدرشون، پیش عبدالمطلب که پدربزرگشون باشه بزرگ شدن. ( و بعد از مرگ عبدالمطلب، پیش ابوطالب که عموشون باشه)به نقل از ملکه شیشه ای :بهترین کار تربیت نکردنه. پیامبرای اولولعزم پدر نداشتن خیلیاشون، عیسی و ابراهیم و محمد ص ..پسر نوح و یعقوب اونجوری شدن.
الکی نباید تلاش کرد مدل خاصی تربیت کنی. صرفا اسایش و امنیت فراهم کنی خودش راه خودشو پیدا کنه.
همه صفات اخلاقی رم تو جامعه خودش میبینه میفهمه کار درست و غلط چیه، القا کردن چیزی رو حل نمیکنه.
استاد اخلاق خانواده ما در مبحث تربیت کودک زیر 5سال گفت هیچ وقت به بچه نگید روی فرش ادرار نکن فقط درستشو یاد بدید، خود بچه اگر بهش نگید هم میبینه بقیه این کار رو نمیکنن، الکی خجالتش ندید.به نقل از ارغوان :بنده عذر میخوام؛ ولی هاااا؟! :))
اول این که «تربیت کردن» معنیش القا کردن نیست. این که به بچه یاد بدی روی فرش کف خونه عمدا ادرار نکنه تربیت کردن ه؛ این که اگه کسی رو توی مهدکودک کتک زد بهش بگی این کار رو نکنه، و این که اگه زیر بار حرف زور بچهی پرروی مهدکودک رفت بهش یاد بدی مقاومت کنه و در برابر چرندیات کوتاه نیاد تربیت کردن ه.
من تقریبا هیچ اطلاعات ویژهای ندارم درمورد روانشناسی و امثاله؛ ولی اون چیزی که به نظرم مشخص ه این ه که بچه تا یه سنّی باید بهش آموزش داده شه درمورد همهچیز، در همون سطحی که یه بچه مواجه میشه باهاش. اگه بخوای مستقیم بچهی هفت ساله، ده ساله، دوازده ساله رو بفرستی توی جامعه که صفات اخلاقی رو خودش ببینه و انتخاب کنه که خب هر بلایی ممکن ه سر خودش بیاره با قدرت منطق و استدلال یه بچه! متوجه یی که به عنوان یه والد، مسوول بچهت یی و مسوول بچگیش و انتخابهایی که تا وقتِ بلوغ عقلیش میکنه؟ این که راهِ درست رو بهش نشون بدی و توی اون راه تا وقتی بچه ست پیش ببریش و بذاری بعد از یه سن خاصی که شخصیتش مستقل شد خودش دیگه مسوول انتخابهاش باشه، چرا القاکردن محسوب میشه؟ ایرادش کجا ست؟ فقط این که «پیامبرهای اولواالعزم پدر نداشتن تربیت نشدن پس من هم بچهم رو تربیت نمیکنم میذارم خودش پیامبروار راهش رو پیدا کنه» ؟
تاکید میکنم که آیا متوجه یی که مسوول بچهای هستی که به دنیا میاری؟ و یه گیاه نکاشتهیی که بهش آب بدی و بذاریش تو آفتاب، خودش خودبهخود رشد کنه؟
[ltr]You have an interesting habit of completely missing the points and focusing on small worthless words.[rtl]به نقل از ملکه شیشه ای :استاد اخلاق خانواده ما در مبحث تربیت کودک زیر 5سال گفت هیچ وقت به بچه نگید روی فرش ادرار نکن فقط درستشو یاد بدید، خود بچه اگر بهش نگید هم میبینه بقیه این کار رو نمیکنن، الکی خجالتش ندید.
خیلی خوشم میاد میرید بالای منبر و مواخذه می کنید،،،ماشالا
نه من متوجه نیستم فقط شما متوجهی
خب پر واضحه که متوجه نیستی.به نقل از ملکه شیشه ای :استاد اخلاق خانواده ما در مبحث تربیت کودک زیر 5سال گفت هیچ وقت به بچه نگید روی فرش ادرار نکن فقط درستشو یاد بدید، خود بچه اگر بهش نگید هم میبینه بقیه این کار رو نمیکنن، الکی خجالتش ندید.
خیلی خوشم میاد میرید بالای منبر و مواخذه می کنید،،،ماشالا
نه من متوجه نیستم فقط شما متوجهی
کلا پیامتو نخوندم چون کلا انقدر بی ادبی حال ادم بد میشه.یکم ادب داشته باشی از جمله اول حمله نمیکنیبه نقل از مازیمون :خب پر واضحه که متوجه نیستی.
به نظر من تربیت تا سن ۶ سالگی معنی داره، بعد از اون بچه وقت زیادی رو در مدرسه میگذرونه و تربیت توسط اونا صورت میگیره، بیشتر بچه رو باید تشویق کرد به یاد گرفتن موضوعات مختلف، تا کم کم ببینه کدوم موضوع رو برای ادامه دادن و حرفه ای شدن ترجیح میده.
من بیشتر از اخلاق، تاکیدم روی قوانینه. با توجه به اینکه اگر من فرزندی داشته باشم، در کشوری بزرگ خواهد شد که قوانین بر اساس حقوق فردی و حداکثر ازادی ها نوشته شده، قانون به عنوان حد متعالی شناخته میشه.
و بعد از ۱۶ سالگی هم اگه هنوز از من جدا نشده باشه، قطعا ازش پول اجاره ی اتاقشو میگیرم و بعد از ۱۷ سالگی به شدت سر مهمونی گرفتن و امثالش سختگیری میکنم تا بفهمه اگه حاضره پول بده برای اجاره، حداقل بره مستقل شه تا بهش بیشترم خوش بگذره!
طبیعتا بعد از ۱۴ و قبل از ۱۸ سالگیش اگه ابجو یا مشروب یا سیگار بخواد بکشه، ترجیح میدم به من بگه و من براش بخرم، که خب بتونم بالاسرش باشم که یه وقت بلایی سر خودش نیاره و مطمین شم بهش خوش میگذره. دیگه بعد از اون دیگه زندگی، زندگی اونه. هر جا میخواد بره، هر کاری بخواد بکنه نه قانونن به من مربوطه نه من میخوام که خبر داشته باشم. کمک بخواد سعی میکنم کمکش کنم اگه ببینم خودش نمیتونه. وگرنه دیگه اهمیتی برام نداره.
اون ۱۸ ساله بشه دیگه دوران بازنگشستگی و مسافرت من شروع میشه، احتمالا چند سال یه بار ببینمش اصلا