اگر پول داشتم ...

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Admin2
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اگه پول داشتم می رفتم همش به بهزیستی ها سر میزدم و سعی میکردم ارزوهاشونو براورده کنم درسته بزرگترین ارزوی یه یتیم مادر و پدره ولی حداقل نمیزاشتم تو اون خراب شده ها سختی بکشن و اذیت شن
بعدش تموم مافیای کنکورو سیر میکردم تا دست از سرمون بردارن و بفهمن یه خوشیایی تو یه سن هایی هست که دیگه بر نمیگرده حتی با میلیارد ها پول ((:
 
اگر پول داشتم با ان چند عدد کتاب میخریدم تاا............. خرده عقل کودک من کلاه از سرش بردار
وکمی دانش پیدا پیدا کنه
 
آخرین ویرایش:
اگه پول داشتم یه جای این کره ی خاکی یه زمین به وسعت ده هزار هکتار میخریدم که وسطش یه سیاه چنار بزرگ داشته باشه!!....
کنار درخت یه خونه ی چوبی شیروانی دار به سبک آمریکایی ها که تراس هم داره میساختم .....
یه تاب هم به درخت آویزون میکنم برای بچه هام و عروس و دامادام که با نوه هام برن زیر سایه ش پیک نیک بگیرن برا خودشون!
یه دونه از اتاق های بزرگ خونمو تبدیل به یه کتاب خونه ی بزرگ میکردم ....
دور تا دور خونه رو هم پرچین چوبی سفید میزاشتم!.....
یه وانت شاسی بلند هیکلی دو کابینه ی غول پیکر هم کجکی پارک میکردم جلوی خونه!....
یه صندلی راک چیر هم میزاشتم جلوی در ورودی .....
یه شلوار لی با یه کلاه لبه دار و یه پیراهن یقه خرگوشی یقه باز میپوشیدم!...
یه دونه از کتاب های کافکارو برمیداشتم و در حالی که کنار پام ویسکی گذاشتم و یه چشمم به جاده ی جلو روی خونمه ،یه پوک به پیپ توی دستم میزدم و یه جمله از کتاب رو میخوندم و همینطوری تاب میخوردم !....

پووف!!!....چه شَوَد!:-"
 
آخرین ویرایش:
البته خیلی کارها هست ک انجام میدادم
و بستگی ب میزان پولش هم داره
ولی مسلماً اول خونمو از خانوادم جدا میکردم
بعدشم ی تیم والیبال میزدم و با والیبالیستای سمپادیا قرارداد میبستم و سعی میکردم خیلی خفنش کنم
کودکان کار رو هم ساپورت میکردم...
میرفتم تمام کسایی ک روشون کراش دارم و تا حالا از نزدیک ندیدمشون رو میدیدم و از نزدیک باهاشون ارتباط برقرار میکردم
و میرفتم دنبال آرزوهای ناکام زندگیم...
 
من اگه پول داشتم میرفتم انصراف میدادم از درس خوندن! |: یک خونه میخریدم و یک ماشین و بعدش یک کار پیدا میکردم که جواب زندگی رو بده و مهارت لازم برای اون کار هم به صورت پروژه محور یاد میگرفتم، واقعا این افراد پولدار که حاضرن مثلا پردیس خودگردان و شبانه درس بخونن در حالی که واقعا مشکل مالی ندارن و گاها حتی علاقه ای هم به درس ندارن رو درک نمیکنم!!
 
آخرین ویرایش:
یه خونه‌ی گندههه میخریدم بعد چن نفر همسن و سال خودم که خوب زندگی نمیکنن یا بی سرپرست یا بد سرپرست ان رو میاوردم همهههه باهم توی یه خونه‌ی بزررررگ و خفنن زندگی کنیییم. خیلییم خوش میگذرههه.
میرفتم تورِ هاگوارتز.
 
اگر پول داشتم سعی میکردم به نیازمندا کمک کنم و خودمم عشق و حال میکردم.
 
ماشین
خونه
کارخونه
لباس!
حالا اگه پولدار شدم و هنوز وجدانی برام موند کمک هم میکنم
 
یه خونه بسیار بسیار لوکس با تدابیر امنیتی بسیار خفن میگرفتم و از سال بعد مستقل زندگی میکردم
و فقط انقدر خرید میکردم تا حالم از خرید کردن بهم بخوره
 
سرمایه گذاری میکردم و با سودش
هر چی دلم میخواست میخریدم.
میرفتم وارد بیزینس طراحی لباس میشدم
با آدمای خوب و باکلاس ارتباط میگرفتم.
میرفتم نیویورک زندگی میکردم.
برج میساختم
سالن زیبایی با شعب فراوان افتتاح میکردم.از اینایی که کار پوست و لیزر انجام میدن با پدیکور و مانیکور.
وارد صنعت تولید لوازم آرایشی میشدم.
میرفتم کانادا لابی میکردم و به طور قطع میشدم وزیر یه وزارتخونه ای.

پول هر چی بیشتر بهتر.
 
یه غار بزرگ می خریدم (البته نمیدونم میشه یا نه )‌ تنها زندگی می کردم .
 
یه مرکز علمی بزرگ میزدم و اشتغالزایی می کردم
برا خودمم یه خونه استخر دار
 
یه مدرسه - دانشگاه عالی راه مینداختم ..... که خودم تا حداکثر توانم درس بخونم ....
البته شهریش رایگان باشه و فقط برای نوابغ
 
من تو این سن کاری نمیکنم نهایتا کلی چیپس بگیرم ولی خب مثلا اگه 18 سالم میشد و گواهینامه داشتم یه مزدا 3 میگرفتم ( عاشق این ماشینم) همراه با یه خونه که مستقل زندگی کنم
 
فکر کنم یه شرکت می‌زدم که به پروژه‌های هنری جوونا بودجه بده که همه‌ی قدرت انتخاب هنر انحصاری دست دولت نباشه. فقط اگر هرچه سریع‌تر این پولو به دستم برسونین که دیزنی همه دنیا رو نخره و نذاره هیچ کس دیگه‌ای قدرت بگیره خوبه منتظرم.

+ یه تئاتر عظیم هم تو تهران میساختم که در حد برادوی شدن باشه.
 
بنیاد آزادی تاسیس میکردم.
تمرکز رو میزاشتم روی اموزش و پژوهش و بالابردن علم و فرهنگ
و تمرکز زدایی ساخت فیلم و انیمیشن.
خیلی فیلم ها دوست دارم ساخته بشه
و البته بجای اینستا بچه ها لایت ناول بدست بگیرن

یه اپارتمان کوچیک هم میخردم و وسایل علمی و کتابخونه و کتاب و غیره میزاشتم توش همراه با وسایل ساده زندگی

همین.
 
Back
بالا