یک دقیقه به مرگ

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع miena.m
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
هدفونم میذارم تو گوشم مثله همیشه:-"
کل زندگیمون چیکار کردیم ک یه دیقه ی اخر چی کار لازم باشه بکنیم؟!!
 
یک دقیقه اول آهنگ اوترو بهرامو گوش میدم

من میمیرم مث مرد تو زندگی کن مث ترسوها
آخرش تو یه جای سرد بخواب...
 
برا شیوا وویس میفرستم اون پوشه ای ک عکسای مناسب مراسم ختم و اینارو جدا کردم جاشو میگم کجاس
رمز گوشیمو بلده بره به تمام دوستای مجازیم اطلاع بده
وصیتامم نوشتم جا اونم بهش میگم
دفترچه خاطراتی ندارم به اون صورت اکثرا نوشتمو چند دور خوندم بعد پاره کردم خیالم راحته :D
میگم اتاقمو دست نزنن
اسباب بازیای بچگیمم حق ندارن به بچه های احمق و وحشی فامیل بدن..به بهزیستی بدن خیلی خوشحال میشم
کارت اهدای عضو دارم اگه مامانم مقاومت کرد چیزخورش کنن:|
یه لیستم از کسایی ک دوسشون دارم نوشتم
حتی کسایی ک دوست داشتم برای عروسیم حتما باشن(اگه زودتر مردم درواقع )اینارو همراه وصیت نامم بخونن
بعد دیگه اینکه گوشیمو به عنوان یادگاری میدم به شیوا فقط نیافته دست خانواده :))
خوشگل اینا میکنم میشینم رو مبل پامو میندازم رو پام سرمو تکیه میدم چشامو میبندمو خلاص ^__^(فقط اینجاش ک میخوام داف بمیرم :)) )
+من ک میدونم‌آخرش ماشین میزنه لهم‌میکنه 8-|
 
آخرین ویرایش:
ترجیح میدم خودمو بکشم
میرم تو اتاق توی اب پرتغال قرص حل میکنم
یه طناب دار از اتاق اویزون میکنم
در رو میبندم شیر گازم باز میکنم
میرم بالای دار
قرصمو میخورم
جفت رگامو میزنم
خودمم لحظه اخر دار میزنم
 
از اونی که باید خداحافظی میکنم
از اونایی که باید حلالیت میگیرم
میرم رو تختم دراز میکشم تو خواب تموم بشه....
 
اگه امکانش باشه به یه نفر میگم که منو با اسلحه بکشه...و درست بزنه به فرق سرم که درجا بمیرم.:D
خدایی این نوع مردن رو خیلی دوس دارم:)):D:-"
 
سعی می کنم دلتنگ کسایی که دوسشون دارم بشم
 
لب تاپ و تبلت و موبايلم رو اتيش ميزنم (وقت نميشه همه رو فرمت كنم)

با تيز ترين چاقوي دم دست سعي مي كنم قلب خودمو تشريح كنم:D
شوخي كه نيست ادم فقط يكبار داره ميميره ميتونم تو همون يه دقيقه يه كشف پزشكي بكنم!!!(مثلا ميفهمم كه ايا ادم ميتونه واقعا قلب خودشو يذره يذره بكشه بيرون يا اينكه قبلش بيهوش ميشه و نميتونه كارو تموم كنه)

يا شايدم سعي كردم با يه خودكار خودمو بكشم (آزمايش اينكه با يه خودكار ميشه يه نفر رو تو يه دقيقه كشت)
 
دوستان داستان نوشتن واسه این یه دقیقه. والا خیلی کوتاهِ...تا بیام خدافظی کنم تموم میشه...
دریام دور و برم پیدا نمیشه که مثه فیلم third star تا جایی که میتونم شنا کنم و یه پایان ترسناک و شجاعانه بسازم از خودم...اصن من که شنا بلد نیستم همون تو ساحل هم امکان غرق شدنم میره...
با این اوصاف فک کنم رو به قبله وایسم فقط:D
 
آهنگ میزارم میرقصم بعدشم نماز میخونم و توبه میکنم:D:D:D:D:D:D:D:D
البته هر چند تو یه دقه نمیشه این همه کار انجام داد ولی من خیلی فعالم میتونم
دوستان در جریان اند:rolleyes::rolleyes::D:D
 
با آرامش کلِ اون 60 ثانیه رو به ساعت ـم نگاه می کنم :))
شاید یه فاتحه ـم برا خودم خوندم :-"
 
یادداشت های شخصی که قبلن نوشتم رو آتیش میزنم.
بعدش سعی می‌کنم بخوابم
 
آخرین ویرایش:
برید کنار من دارم میاااااااااااام!
.
.
.
.
یوهو سلاااام
 
Back
بالا