جمله سازی

[Lushato]

مموتی با دمپایی و عینک شنا به تحلیل بازی بیسبال تیم ملی اوکراین و روسیه پرداخت.
یوتیوب، هنگ کنگ، تابلو

تو یوتیوب، یه یوتیوبر معروف قیافش انقد تابلو بود که درجا فهمیدم اهل هنگ کنگ عه
جنتی - چراغ قوه - معدن

 

[f@him]

جنتی چراغ قوه به دست و به دنبال اکسیر زندگی، آخرین نفسای عمرشو توی معدن کشید.

فحش، جوراب، همسایه

 

[Lushato]

جنتی چراغ قوه به دست و به دنبال اکسیر زندگی، آخرین نفسای عمرشو توی معدن کشید.

فحش، جوراب، همسایه

شریفی همسایه مون، نصف شب با جوراب و صندل اومد سر اینکه موزیک بلند بود بهمون فحش داد.
وایت برد - گچ - کلاسور

 

[f@him]

شریفی پس از عدم رسیدن به آرامش از طریق فحش، پرتاب گچ و کلاسور قرمز رنگ کنار آن تخته وایت برد را برای تخلیه خود امتحان کرد.

شب جمعه، غسل، سه

 

[zeynabgol]

شریفی پس از تخلیه عصبانیت خود ، به خانه رفت تا شب جمعه را در کنار اعضای خانواده اش به تماشای شبکه سه و سخنرانی ایکس راجب غسل جمعه بنشیند .
پستچی قوری خاک

پستچی و قوری هر دو از خاکند و به ان باز میگردند:)

نقطه‌ویرگول، برس، دستمال‌کاغذی

 

[Lushato]

پستچی و قوری هر دو از خاکند و به ان باز میگردند:)

نقطه‌ویرگول، برس، دستمال‌کاغذی

وقتی با برس موهاشو مرتب کرد، دید روی وایت برد بجای ویرگول، نقطه ویرگول گذاشته. دستمال کاغذی آورد و درستش کرد.
ادکلن، فرانسه، رولکس

 

[reihony]

وقتی با برس موهاشو مرتب کرد، دید روی وایت برد بجای ویرگول، نقطه ویرگول گذاشته. دستمال کاغذی آورد و درستش کرد.
ادکلن، فرانسه، رولکس

تو مثل ادکلن شَنِل فرانسه، ساعت رولکس سوئیس و جواهرات تیفانی آمریکا خاصی

خرگوش، رنگ، کتاب

 

[Lushato]

تو مثل ادکلن شَنِل فرانسه، ساعت رولکس سوئیس و جواهرات تیفانی آمریکا خاصی

خرگوش، رنگ، کتاب

دوستم یه خرگوش داشت که عاشق رنگ جلد کتاب جدیدی بود که خریده بود.
لپ تاپ، ایرپاد، پارک

 

[Lushato]

اونقدر غرق آهنگی که از ایرپادم پخش میشد شده بودم که یادم رفت لپ تاپمو از رو صندلی پارک بر دارم.
قاجار - مسافرت - یخچال

زمان قاجار رفتیم مسافرت، از سر راه یه یخچالم خریدیم
شامپو، پارکت، اسپیلت

 

[melina03]

زمان قاجار رفتیم مسافرت، از سر راه یه یخچالم خریدیم
شامپو، پارکت، اسپیلت

داشتم شامپو میزدم به سرم، باد اسپیلت کفا رو ریخت رو پارکت

دل و دماغ، جادوگری

 

[Roxan]

حتی هری پاتر هم دیگر دل و دماغ جادوگری را ندارد.
احمق،خرس،پرواز

 

[Lushato]

حتی هری پاتر هم دیگر دل و دماغ جادوگری را ندارد.
احمق،خرس،پرواز

یک خرس احمق به امید پرواز از کوه پرید و ز هم گسسته شد
کتونی، برند، دلار

 

[Roxan]

یک خرس احمق به امید پرواز از کوه پرید و ز هم گسسته شد
کتونی، برند، دلار

با یک جفت کتونی برند،دلار خریدم.
کباب،دمپایی،عروسک

 

[Lushato]

کبابی که واسه عروسکم خریدم مزه دمپایی سوخته میده:/
کاپشن . تابلوفرش . بادکنک

داشتیم تابلو فرش می‌دیدیم، یه دختر کوچولو با کاپشن پفی و بادکنک به دست، اومد بامون بای بای کرد
دین و زندگی، یک خرداد، مترو

 

[Roxan]

اینکه یک خرداد کله سحر بیدارت کنن و مجبور باشی با مترو بری مدرسه امتحان دین و زندگی بدی جدا ظالمانه است .
مثبت اندیشی ، دامن ، هلیکوپتر

خانم های دامن پوش مثبت اندیش معمولا با هلیکوپتر رفت و آمد میکنند.
موش،سرکوچه،قرمز

 

[Bay Harbor butcher]

خانم های دامن پوش مثبت اندیش معمولا با هلیکوپتر رفت و آمد میکنند.

کلمه های بعدی؟

 

[Bay Harbor butcher]

خانم های دامن پوش مثبت اندیش معمولا با هلیکوپتر رفت و آمد میکنند.
موش،سرکوچه،قرمز

موش قرمز رنگی با شلوارک رفت سر کوچه که آشغال ها را بریزد.
پریز برق، مداد تراش، برج میلاد

 

[Bay Harbor butcher]

در حال حاضر طوری اعصابم خورد است که دوست دارم با مدادتراش برج میلاد را به قدری کوچک کنم که در پریز برق فرو رود
اسپایدرمن ، یونجه ، موکا

خانم موکا عنکبوت خانگی ای به نام اسپایدرمن نگه میدارد که غذایش یونجه است
درس، بستنی، دکتر

 

[Strawberry]

اگر دکتر ها قبل از افتتاح مطبشان یک دوره پای کلاس درس بستنی پزی بنشینند دیگر لازم نیست برای یک چایی منت منشی هایشان را بکشند:/
عربی - چیتوز موتوری - کاپیتان

اگه کاپیتان ها قبل پرواز چیتوز موتوری بخورن میتونن وسط پرواز پاشن عربی برقصن

لیوان-مدیر-کوچه

 

[MarMari]

اگه کاپیتان ها قبل پرواز چیتوز موتوری بخورن میتونن وسط پرواز پاشن عربی برقصن

لیوان-مدیر-کوچه

مدیر موسسه را ۶ صبح با ظاهری ژولیده و لیوان به دست در کوچه دیدم.

تابستون، تست، پارچ