جمله سازی

[Strawberry]

کار های احمقانه ای مثل تیلیت کردن نان تست در پارچ آب پرتقال در تابستان حس بهتری به آدم میدهند.
تولد - آبپاش - خرداد

خیلی حال میده تولدت تو گرمای خرداد باشه بعد وسط جشن پاشی با آبپاش مهمون هاتو خیس اب کنی

انیمه-مومشکی-فرش

 

[Lushato]

برادر مومشکی ام چنان روی فرش خوابیده است که تماشا کردنش از تماشای انیمه در یک شب زمستانی نیز لذت بخشتر است (وی مثلا خیلی عاشق برادر مومشکی اش است:/)
دایی - موشن گرافیک - جبر

قرار بود دایی واسه موشن گرافیک مدرسه کمکم کنه، انقد از جبر و ریاضیات گفت، که بیخیال شدم.
استخر، تخته پرش، دیوانه

 

[Nonuno]

اگر میخواهید دیوانه بودنتان را به رخ جهانیان بکشید میتوانید روی تخته پرش استخر حرکات کارته انجام دهید
ایموجی - اسکناس - بانک

آغامون داره ایموجی دسته اسکناس می فرسته، میخوام برم بانک درست کنم!هیهیهیهی
کودتا ، باتری ، سرد .

 

[Bay Harbor butcher]

آغامون داره ایموجی دسته اسکناس می فرسته، میخوام برم بانک درست کنم!هیهیهیهی
کودتا ، باتری ، سرد .

در جنگ سرد، سربازان توانستند با باتری گوشی نوکیا کودتا کنند
ریچارد فاینمن، گرگعلی، ایرپاد

 

[Lushato]

در جنگ سرد، سربازان توانستند با باتری گوشی نوکیا کودتا کنند
ریچارد فاینمن، گرگعلی، ایرپاد

ریچارد فاینمن و گرگعلی دست در دست هم و ایرپاد به گوش، تتلو گوش می‌کردن و لذت می‌بردن
حسابان، گل گلی، روان نویس

 

[امین]

ریچارد فاینمن و گرگعلی دست در دست هم و ایرپاد به گوش، تتلو گوش می‌کردن و لذت می‌بردن
حسابان، گل گلی، روان نویس

روی جلد جدیدِ گل‌گلیِ کتابِ حسابان، اسمم رو با روان‌نویس نوشتم.
Assassin's Creed، بهروز پیرپکاجکی، آبله میمون

 

[^_^Unique]

اگر بهروز پیرپکاجکی میدانست Assassin's creed چیست ، قطعا آبله میمون نمیگرفت.
مقنعه ، ساعت دیواری ، موتورسیکلت

در حین نگاه کردن به ساعت دیواری ، تصمیم گرفتم با مقنعه به موتورسیکلت سواری بروم.
خرگوش ، دیوار ، میز

 

[Lushato]

در حین نگاه کردن به ساعت دیواری ، تصمیم گرفتم با مقنعه به موتورسیکلت سواری بروم.
خرگوش ، دیوار ، میز

خرگوش پر تلاش، از بالای دیوار پرید روی میز
اسکیت، آسمون، آدامس

 

[TiaTi]

خرگوش پر تلاش، از بالای دیوار پرید روی میز
اسکیت، آسمون، آدامس

احتمال اینکه من با اسکیت به آمریکا بروم چیزی حدود احتمال باریدن آدامس از آسمان است.
خرچنگ ، تسمه ، کهن

 

[Sotun]

سلام
این یک مسابقه است که من هر هفته سه تا کلمه می گم وشما باید جمله بسازید ودر آخر هر هفته جمله ای که بیش تر از همه لایک داره رو به عنوان برنده اعلام می کنیم.
قوانین:
لطفا جملات تکراری نباشه.
اینجا نباید دیس بدید.
هر کی حق یک بار جمله نوشتن دارد واگر قصد تغییر دارد باید جمله اش رو ویرایش کند.
جملات توهین آمیز حذف میشند.
به هر نفر فقط یک بار جایزه داده میشه.

سری اول کلمات:
مار مولک -کره زمین- ماست

مارمولگ های گره زمین مال ماست-

 

[Lushato]

احتمال اینکه من با اسکیت به آمریکا بروم چیزی حدود احتمال باریدن آدامس از آسمان است.
خرچنگ ، تسمه ، کهن

در یکی از کتب نقاشی کهن، عکس خرچنگی تسمه به دست بود.
فیلترینگ، صندلی کامپیوتر، بارون

 

[Retr026]

به یک دورانی رسیدیم که اگه پشت صندلی بشینی تو کامپیوتر سرچ کنی بارون بارون بارون نه هی
بابت اینکه اسم زن توش هست ، هر سایتی که این جمله توش باشه ، فیلترینگ اجازه ملاقات با این موسیقی محلی رو نمیده
بز ، پیاز ، گردو

بز به خاطر فقرش ناچار بود آبگوشت با گردو و پیاز بخورد

لپ تاپ - گربه - تخته سیاه

 

[Lushato]

بز به خاطر فقرش ناچار بود آبگوشت با گردو و پیاز بخورد

لپ تاپ - گربه - تخته سیاه

رو تخته سیاه نوشته بودم "عصر لپ‌تاپ و ببر تعمیر کن" که یادم نره. اما گربه‌م حواسم و پرت کرد و یادم رفت.
هودی، دمپایی، برف

 

[Retr026]

رو تخته سیاه نوشته بودم "عصر لپ‌تاپ و ببر تعمیر کن" که یادم نره. اما گربه‌م حواسم و پرت کرد و یادم رفت.
هودی، دمپایی، برف

هیچ کس انقد گشاد نیس که با هودی و دمپایی خیس و بره تو برفا سر کوچخ ماست بخره .
من دو دقیقه بعد :

بریتنی اسپیرز - ممد بقال سر کوچه - ریحون

 

[Lushato]

بریتنی اسپیرز رفت از ممد بقال سر کوچه دو کیلو ریحون بگیره
ممد بقال سر کوچه گفت ، شرمنده تموم کردیم ( خیلی وحشتناک تر از این میتونست تموم شه ☠ )
یو اس بی - هارد - میرزا کوچک خان جنگلی

یو اس بی و هارد و برداشتم رفتم سر مزار میرزا کوچک خان جنگلی
گیتار، سنتور، جیغ

 

[melina03]

یو اس بی و هارد و برداشتم رفتم سر مزار میرزا کوچک خان جنگلی
گیتار، سنتور، جیغ

داشتم ب شوهر خاله ام میفهموندم ک نمیتوان با گیتار سنتور زد ک کفری شدم ی جیغ زدم ول کردم رفتم..

دسشویی مرگ ابنبات

 

[Lushato]

داشتم ب شوهر خاله ام میفهموندم ک نمیتوان با گیتار سنتور زد ک کفری شدم ی جیغ زدم ول کردم رفتم..

دسشویی مرگ ابنبات

حسن داشت تو دستشویی به مرگ فکر می‌کرد که چشمش به آب‌نبات توی جیبش خورد و به زندگی برگشت.
سریال، مامان، کشتار

 

[melina03]

حسن داشت تو دستشویی به مرگ فکر می‌کرد که چشمش به آب‌نبات توی جیبش خورد و به زندگی برگشت.
سریال، مامان، کشتار

وقتی ک مامان داره سریال مورد علاقه اشو میبینه سمت کنترل بری کشت و کشتار راه میافته

ی وجب النگو طلا.. جاری.. خواهر شوهر

 

[Lushato]

وقتی ک مامان داره سریال مورد علاقه اشو میبینه سمت کنترل بری کشت و کشتار راه میافته

ی وجب النگو طلا.. جاری.. خواهر شوهر

جاری و خواهر شوهر دست در دست هم به خرید یه وجب النگوی طلا رفتن.
تایر ماشین، سیرک، روسیه

 

[melina03]

جاری و خواهر شوهر دست در دست هم به خرید یه وجب النگوی طلا رفتن.
تایر ماشین، سیرک، روسیه

تو سیرک روسیه خرس ب جای دامن تایر شلوار پاش کرده بود برای تبلیغ تایر(اقا خیلی از مغزم کار کشیدم. جدی نگیرین)

صورتی... سیبیل چخماغی(املاش درسته؟) .. گل رز