علیمپو
بچّه سنّی
- ارسالها
- 670
- امتیاز
- 4,868
- نام مرکز سمپاد
- حلی۲
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 1396
انتظار داری سایت شیعه بیاد بگه محمد حمله کرده؟ بیاد بگه محمد خطر جانی بوده برای بقیه؟ سپاه کفر در برابر سپاه پیامبر خدا، مشرکان و دشمنان خدا و پیامبر فلان کار رو کردند، متنی که با این ادبیات نوشته شده ارزش خونده شدن نداره. همهش داره القا میکنه یک سری از افراد بدن، یک سری ها خوبن، خوبها همیشه مظلومن، هر کاری هم بکنن برای دفاع بوده.بدر: http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=42&lid=0&catid=29280&mid=318246
خیبر: http://www.pasokhgoo.ir/node/94766
البته Scroll یادتون نره!
حمله کرده به قصد مصادرهی اموال. من نمیدونم چطوری این رو دفاع توصیف میکنی شما.
زدیم حمله کردیم نمودیمشون چون ممکن بود اونا حمله کنن. یهودیای خیبر هیچ حملهای نکرده بودن. با این منطق الآن باید به کل دنیا حمله کنیم و بعد هم بگیم اونا دارن تلاش میکنن عقیدهی مارو نابود کنن، ما که فقط داریم دفاع میکنیم.
بیا من و تو و ممد پاشیم بریم یه محله رو بخریم، دیوار بکشیم دورش بگیم ما که کاری با شما نداریم، فقط داریم حکومت علیمپوییِ خودمون رو تاسیس میکنیم. یعنی چی آخه. ذات اسلام اینه که با مردم کار داره، مخالف آزادی عقیدهس. حکومت اسلامی قدرت داشته باشه، جلوی خیلی از عقاید و کار ها رو میگیره. این خودش بزرگترین تهدیده.پیامبر خطر جانی ای برای مشرکان نداشت و صرفا داشت حکومت اسلامی خودش رو تشکیل میداد.
در تایید صحت احادیث تواتر خیلی اهمیت داره. یعنی میان میگن فلان حرف رو ممد و تقی و نقی و اصغر و کلی آدم دیگه نقل قول کردن و نوشتن. پس احتمالاً درسته.خیر نمیتونه درست باشه.اگه میتونه درست باشه، شما یه مثال بزنید!
قرآن هم همینه، نسخهی مکتوب علی که سوار بر اسب بالدار یا بشقابپرنده قراره با مهدی بیاد. میان میبینن بقیه نسخههایی که وجود داره شباهت دارن به همدیگه یا نه، که البته قرآنایی که الآن وجود دارن هم تفاوتهای جزئی دارن با هم دیگه. کلاً اصل استدلال اسلام رو همهی اطلاعات تاریخیش، تواتره. بعد میاد حرفی که ان میلیارد مسیحی در طول تاریخ زدن رو قبول نمیکنه و میگه مسیح نمرده. :))
البته توجیح معنی نداره. ولی منظورِ من از توجیه چنین چیزی بود:توجیح تفاوتی داره با نقض ایرادات وارده؟
واسه هر جایی حرفی دارن.
جمله آخر واقعا منطقیه؟
من به عنوان رهبر مکتب علیمپوایسم میام میگم زمین صافه. یک نفر میگه بیاید ببینید حرف در تناقض با علم زد.
کسایی پیروِ مکتب من هستن، میان این طوری توجیه میکنن: «منظور علیمپو از صاف بودن زمین، صاف بودن مقطعی که ما روش وایسادیم بوده. که خودش ذکر نکتهی علمیه، اشاره کرده به صرف نظر کردن خمیدگی یک قطاع از کره وقتی که شعاعش خیلی زیاد میشه در علم فیزیک. اصلاً ما یک دفعه در جمعی نشسته بودیم، ایشون پونصد باب علم فیزیک رو به روی ما گشودن.»