جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

هور

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
797
امتیاز
22,217
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سیاه و سفید
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
دانشکده معماری و شهرسازی تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
بقول علی یاسینی:
"اول تویی
آخر خودت..."
 

Orelia

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
39,779
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0000
اول به سراغ یهودی‌ها رفتند
یهودی نبودم، اعتراضی نکردم

پس از آن به لهستان حمله کردند
لهستانی نبودم، حرفی نزدم

به لیبرال‌ها فشار آوردند
از لیبرال‌ها نبودم، چیزی نگفتم

نوبت به کمونیست‌ها رسید
کمونیست نبودم، بنابراین اعتراضی نکردم

سرانجام به سراغ من آمدند
هر چه فریاد زدم
کسی نمانده بود که صدایم را بشنود.

«مارتین نیمولر»
 

سانا

مثل یک زندانی که از بند خودساخته خود را آزاد کرد!
ارسال‌ها
10
امتیاز
111
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین ۲
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1400
که پس از سالها خود را از زندانی که خودش برای خودش ساخته بود، رها کرد!
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,983
امتیاز
44,433
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
زمانی نجات می یابی که بی هیچ انتظاری، دیگری را نجات دهی.

مندی/ الای افسون شده
 

سانا

مثل یک زندانی که از بند خودساخته خود را آزاد کرد!
ارسال‌ها
10
امتیاز
111
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین ۲
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1400
کدام آینده؟کدام گذشته؟جز اینکه دقیقه بعدی،آینده است و حتی از بود و نبودت هم مطمئن نیستی ،و پس از گذر یک دقیقه، آن دقیقه تبدیل به گذشته میشود که هرگز برنخواهد گشت!تمام زندگی فاصله ی میان این دوست که گذشته و آینده را در هر دقیقه مشخص میکند:)
 
ارسال‌ها
179
امتیاز
4,598
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد ۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
نقره زمین شناسی
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که یک دم مژه برهم نزنی
مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو، به قدر مژه برهم زدنی

چه زیبا:)
 

Beauty_

Sara~
ارسال‌ها
57
امتیاز
1,128
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401

‌❖ تنهایی تقدیر آدم هاییست که در قلبشان قبرستانی از حرف های نگفته دارند . .
 

saba.hjm

Olmazsa alışırız(:
ارسال‌ها
873
امتیاز
25,711
نام مرکز سمپاد
فزرانگان
شهر
سراب
سال فارغ التحصیلی
1400
می خواهی برو.....
می خواهی بمان...
رفتن تو
دل انگیزتر از آمدن دیگریست!
خط زدن بر من
پایان من نیست
آغاز بی لیاقتی توست...
 

Beauty_

Sara~
ارسال‌ها
57
امتیاز
1,128
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
دزدهای کوچک قربانیان فقرند و دزدهای بزرگ ریشه های فقر
عدالت حقیقی در حذف ریشه های فقر است،
نه به زنجیر کشیدن قربانیان فقر! ( :
 
ارسال‌ها
608
امتیاز
6,604
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 4
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
بشکفد بار دگر لاله رنگین مراد

غنچه سرخ فرو بسته دل باز شود



من نگویم که بهاری که گذشت آید باز

روزگاری که به سر آمده آغاز شود



روزگار دگری هست و بهاران دگر

شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر



لیک هرگز نپسندیم به خویش

که چو یک شکلک بی جان شب و روز



بی خبر از همه خندان باشیم

بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد



کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم

آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم



می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد

که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن



پیک پیروزی و امید شدن

شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد



زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست

هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود



صحنه پیوسته به جاست.

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.


ژاله اصفهانی
 

گشاد

کاربر تحت فعالیت
ارسال‌ها
32
امتیاز
1,049
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
‌‌ ‌تبریز
سال فارغ التحصیلی
1398
+خانم خورشید من روم نمیشه بهش بگم، شما بهش بگید بیشتر از هر کسی که میشناسمش دوستش دارم.
 
ارسال‌ها
608
امتیاز
6,604
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 4
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
پا به پای کودکی‌هایم بیا
کفش‌هایت رابه پا کن تا به تا
قاه قاه خنده‌ات را ساز کن
بازهم با خنده‌ات اعجاز کن
پا بکوب و لج کن و راضی نشو
با کسی جز عشق همبازی نشو
بچه‌های‌ کوچه را هم کن خبر
عاقلی را یک شب از یادت ببر
خاله‌بازی کن به رسم کودکی
با همان چادر نماز پولکی
طعم چای و قوری گلدارمان
لحظه‌های‌ ناب بی تکرارمان
مادری از جنس باران داشتیم
در کنارش خواب راحت داشتیم
یا پدر اسطوره دنیای ما
قهرمان باور زیبای ما
قصه‌های‌ هر شب مادربزرگ
ماجرای بزبز قندی و گرگ
غصه هرگز فرصت جولان نداشت
خنده‌های‌ کودکی پایان نداشت
هرکسی رنگ خودش بی شیله بود
ثروت هر بچه قدری تیله بود
ای شریک نان و گردو و پنیر
همکلاسی! باز دستم را بگیر
مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست
ان دل نازت برایم تنگ نیست؟
حال ما را از کسی پرسیده‌ای؟
مثل ما بال و پرت را چیده‌ای؟
حسرت پرواز داری در قفس؟
می کشی مشکل دراین دنیا نفس؟
سادگی‌هایت برایت تنگ نیست؟
رنگ بی‌رنگیت اسیر رنگ نیست؟
رنگ دنیایت هنوزم آبی است؟
آسمان باورت مهتابی است؟
هرکجایی، شعر باران را بخوان
ساده باش و بازهم کودک بمان
باز باران با ترانه، گریه کن
کودکی تو، کودکانه گریه کن
ای رفیق روز‌های‌ گرم و سرد
سادگی‌هایم به سویم باز گرد

نازنین مرادی
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,426
امتیاز
8,551
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه
بی یاد تو با هر که نشستم توبه

در حضرت تو توبه شکستم صدبار
زین توبه که صد بار شکستم توبه
 
ارسال‌ها
179
امتیاز
4,598
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد ۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
نقره زمین شناسی
در بیکرانه زندگی دوچیز است که افسونم میکند،آبی اسمانی که میبینم و میدانم که نیست و خدایی که نمی‌بینم و میدانم که هست...:)
 
بالا