جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

[Amandaa]

یارب تو مرا به نفس طناز مده
با هر چه به جز تست مرا ساز مده

من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش
من آن توام مرا به من باز مده

 

[Nightmare8887]

صدای قلب نیست
صدای پای توست
که شب ها در سینه ام می دوی
کافی ست کمی خسته شوی
کافی ست بایستی.

گروس عبدالملکیان

 

[Nightmare8887]

گفت: احوالت چطور است؟
گفتم : عالی
مثل حال گل
مثل حال گل در دست چنگیز مغول

 

[Iridium]

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد

 

[*100RA*]

حسنی به مکتب نمیرف وقتی میرف جمعه ها میرف

 

[_Vina_]

گلی که
از دل خاک شکفته میشود
بودی مرده هایمان را با خود دارد
سوزان علیوان

 

[شیما؛]

گفته بودند جهان
‏جای کوچکی‌ست؛
‏پس کجایی؟

 

[KOURO$H]

از دستم که رفتی، کاش از دلمم میرفتی ...

 

[Kiamehr]

ماهی به آب گفت: من بی تو میمیرم
آب خواست امتحانش کند، گفت:
"میروم و به حرف هایت فکر می کنم"
رفت و زود برگشت، اما ماهی مرده بود...: )

 

[golden babe]

"همدرد منی
هم درد منی..."

 

[Nightmare8887]

لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت
نمی آید باز
قصه ای هست
که هرگز دیگر
نتوان شد اغاز

 

[Bk_201]

به انتظار فصل تو
تمام فصلها گذشت
چه یأس بی نهایتی
ندیم من بود
فصل بد خاکستری
تسلیم و بی صدا گذشت
چه قلب بی سخاوتی
حریم من بود

 

[Iridium]

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی

چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی

سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی

در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی

اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم
کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی

گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی

 

[banaz]

می گویند دنیا متعلق به کسانی‌ست
که زود از خواب بیدار می شوند،
دروغ است!
دنیا متعلق به کسانی ست که
از بیدار شدن شان خشنودند ...!

مونیکا ویتی

 

[🎀ROSE🎀]

من فراموش کردم که چه چیزهایی رو داشتم و قدرشون رو ندونستم.
فراموش کردم که میتونستم بهترین باشم ولی دنبال شکست بودم.
من فراموش کردم قول هایی که با تو داشتم...

 

[شیما؛]

درست همان وقت‌ها
‏که با هر تپش قلبم
‏مرگ را می‌خواستم
‏لبخند تو،
‏یک پنجره‌ی باز
‏از سمت کوچه‌های زندگی بود.

 

[Nightmare8887]

شازده کوچولو: آخرشم اونایی برام موندن که گذاشته بودمشون حاشیه ی زندگیم و برام مهم نبودن
روباه: اونام منتظرن بیاریشون وسط که برن

***
شازده: غمگین تر از اینکه بری که دلشون برات تنگ بشه چیه؟
روباه:برگردی و ببینی نمیشناسنت

 

[Nightmare8887]

شازده کوچولو: از کجا بفهمم وابسته شدم؟
روباه: تا وقتی هست نمی فهمی


***
شازده: بهترین راه از دست ندادن ادما چیه؟
روباه : اینکه از اول نداشته باشیشون

 

[Iridium]

دل ز شوق گریه ای مستانه میسوزد مرا
عاقلان رحمی که این دیوانه میسوزد مرا
آتش دوزخ نسوزاند دل بی درد را
ساقی مجلس به یک پیمانه میسوزد مرا
خار خشکم ، شاخ بی برگم نمی دانم ولی
خویش میسوزد مرا بیگانه میسوزد مرا

 

[*100RA*]

بهت قول میدم سخت نیست لاقل برای تو