جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,777
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404
تا به حال یه زنو بوسیدی؟
_معلومه که بوسیدم
چه حسی داشت؟
_مثل بودن تو یه رویا :)

long day's journey into night
 

*100RA*

از بچه های بیتوین تو واتر
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,996
امتیاز
19,271
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
من میخوام به خونه‌‌ی خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم؟

(هدیه)
 

Aynazi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
488
امتیاز
7,706
نام مرکز سمپاد
_
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
پلیمر
برای کندن گل سرخ اره آورده ايد؟!
چرا اره؟
به گل سرخ بگوييد: تو، هي تو!
خودش مي افتد و ميميرد.

-بیژن نجدی-
 

Idkvarg

مستِ بودن
ارسال‌ها
623
امتیاز
5,725
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نو بهار
بر آشیانم کن گذر
تا که گلباران شود کلبه ویران من

اصلا هم محتواش ، شعرش آهنگش
همچی اینو حال میکنم
 
ارسال‌ها
404
امتیاز
3,057
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
Physics
هیچ حرفی زن ، دیگه نمیخوام دروغ بشنوم
میدونی چرا؟
چونکه باورم میشه
بعد از همه این اتفاقات کافیه یه جمله بهم بگی:
تو چشام زل بزنی بگی دوست دارم
با اینکه مثل روز برام روشنه دروغه ولی بازم حرفتو باور میکنم
 

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,777
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404
چرا نمی رسد صدا
صدای من به تو غریب آشنا
من از تمام شهر ببین بریده‌ام
نفس نفس تو را نفس کشیده‌ام
 
ارسال‌ها
1,052
امتیاز
18,955
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
*
سال فارغ التحصیلی
0000
چیزی که همیشه مرا از هیجان لبریز میکرد،
حالا هیچ حسی را در من بیدار نمی کند.
ازترس تنهایی _ امیلی گیفین
 

K@ren

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
22
نام مرکز سمپاد
sb
شهر
Qaem
سال فارغ التحصیلی
1404
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
این حل معما نه تو خوانی و نه من
چون در پس پرده گفتگوی من و توست
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
ای داد :/
 

-Lili-

سیسیِ ملی
ارسال‌ها
1,034
امتیاز
7,136
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1405
حال من حال اسیری است که هنگام فرار....
یادش آمد که کسی منتظرش نیست، نرفت
 
ارسال‌ها
477
امتیاز
4,536
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1402
دانشگاه
IUT
رشته دانشگاه
EE
یه روز خوب میاد که ما همو نکشیم ...
باهم دوست باشیم و دست بندازیم رو شونه های هم ...
(سروش لشکری)
israel-palestine-conflict-moe-ap-231011-006_1697040634331_hpMain_16x9_1600.jpg
 

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,777
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404
من زندگی میکنم تا نایی باقی مونده
میسازم راهو تا بی راهی باقی مونده
نفس فقط یک کلمه است
میکِشم واسه ی جمله های باقی مونده
این یه درخت هم میره برگاش
نگم از جرئت چی بگم جاش
این یه درخت هم میره برگاش
زنده باد اونی که میوه برداشت
 
ارسال‌ها
1,052
امتیاز
18,955
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
*
سال فارغ التحصیلی
0000
‏یه روز گوشیتو میذاری یه کنار،استوری ها رو نمی بینی، دیر جواب می‌دی، نوتیف ها رو خاموش می کنی، چت ها رو باز نمی کنی، توی هر گروهی که هستی دیگه چیزی نمی نویسی، و می‌فهمی همه این چیزا الکی بوده.
‏زور اضافه میزدی تا با آدمهای بیشتری در ارتباط باشی و می‌خواستی همه رو راضی نگه داری و بعدش یادت میوفته توی همه ی اون مدت داشتی خودتو به خاطر بقیه از دست می‌دادی.
 

*100RA*

از بچه های بیتوین تو واتر
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,996
امتیاز
19,271
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
یک جرعه آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانه ام امشب
 

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,777
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404
پشت این خط ها یه مداده که جونشو میده...
 
ارسال‌ها
167
امتیاز
6,533
نام مرکز سمپاد
‌‌‌‌
شهر
سال فارغ التحصیلی
1401
«حرفش ناتمام ماند؛ چون دوتا گلوله داشت به سراغش می‌آمد، انگار دوتا گلوله پشت سرهم و متصل به همدیگر بود که نمی‌دانست چیست و از کجاست؟ اما مثل این بود که از سر جگرش کنده شده باشد و گلوله‌ها داشت می‌آمد بالا و بالاتر آمد و در راه یک گلوله شد یک گلوله‌ی بزرگ؛ و به گلویش که رسید، انگار گلوله‌ی سربی و سنگین، گلوله‌ی پرتیغ و خاری شده بود و داشت بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شد، چنان‌که انگار می‌خواست خفه‌اش کند، به زحمت زیاد آن گلوله‌ی خاردار سربی را فروداد که هنوز پایین نرفته باز دو تکه شد و کمی نرم شد و نرم‌تر و باز بالا آمد و بالاتر و این بار از دو چشمش بیرون زد، دوقطره اشک از چشم‌هاش افتاد. »

•درخت پیر و جنگل - مهدی اخوان ثالث
 

مرغابی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
336
امتیاز
1,495
نام مرکز سمپاد
حلی ۶
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
غصه نخور صاحبش بر میگرده بر میدارتش /:"&
 
  • لایک
امتیازات: Pluto
بالا