جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Samandoon :D
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
برین جلو آینه
یه نگاه ب خودتون بندازین
یه نگاه به چشاتون....
و بخاطر تموم بدی هایی ک در حق خودتون کردین معذرت خواهی کنین
به خاطر تموم تحقیر شدنایی ک تقصیر خودتون بوده عذرخواهی کنین
خودتون بیشتر از هرکس به عذرخواهی و صد البته جبران نیاز داره
تنهاش نزارین
 
آخرین ویرایش:
بی تابم؛ این شب هـا
بی خوابم، ای رؤیــا
از تو چه پنهــان؛ من، گم کرده ام خود را..!
پیدایـم کن!
شیدایـم کن!
آزادم کن! از این سکوتِ بی پــروا…
 
مرسی که بعضیا پیشم نیستن
کاش میتونستم این محبتشون رو جبران کنم

بهم میگی مغرور بی احساس؟
بابا در حدی نیستی بخوام روت حسی داشته باشم
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
بذار یه چیز پیش پا افتاده بهت بگم.ماها از نظر عاطفی ناشی هستیم،نه من و نه تو بلکه همه. مساله ناراحت کننده همینه.به ما همه چیز رو درباره‌ی بدنمون،وضع کشاورزی،ریشه مربع عدد پی یا هر کوفت دیگه‌ای یاد میدن ولی درباره‌ی روحمون یه کلمه هم یاد نمیدن. ما به طرز وحشتناکی احمقیم. هم درباره‌ی خودمون و هم درباره‌ی بقیه؛ تو چطور میتونی آدمای دیگه رو درک کنی در حالی که هیچ چیز درباره‌ی خودت نمیدونی؟!

صحنه‌هایی از یک ازدواج / برگمان
 
کم رنگ باش اما دورنگ نباش

حواسمان نيست که چه راحت با حرفي که در هوا رها ميکنيم
چگونه يک نفر را به هم ميريزيم!
چند نفر را به جان هم مي اندازيم!
چه سرخوردگي يا دلخوري هايي به جاي ميگذاريم!
چقدر زخم ميزنيم

حواسمان نيست
که ما ميگوييم و رد ميشويم و ميگذاريم به پاي رک بودنمان
اما يکي ممکن است گير کند!
بين کلمه هاي ما
بين قضاوتهاي ما
بين برداشت هاي ما
دلي که ميشکنيم ارزان نيست...

قتل عمد؟!
یعنی دروغ گفتن به کسی که خالصانه باهاته

آنکه بی گفته کُنَد حالِ مرا فهم کجاست..

لا به لاى دروغاتون،یه نگاه به چشماى خوشحال طرف مقابلتون بکنین،شاید پشیمون شدین
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
هر چه میخواهی باش دورو نباش ترجیح میدهم سرطان داشته باشم تا یک قلب دروغگو...
 
گاهی واسه پِلی شدن هزارتا خاطره پلی شدن یه آهنگ کافیه...! :)

بودیم و کسی قَدر ندانست که هستیم!
باشَد که نباشیم و بِدانَند که بودیم... :)

گاهی نباید بخشید
تا بفهمند هر اشتباهی یک تاوانی دارد...!

چشم پوشی از ما، خیال زرنگی از شما...!
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
We were all humans
until
,race disconnected us
,religion separated us
,politics divided us
.and wealth classified us​
 
درست مثل آب و هوا،آدما در حال تغییرند...
 
یه بزرگی میگفت آدما فقط متوجه تغییر رفتارمون باهاشون میشن...
ولی هیچوقت متوجه رفتارشون نمیشن که باعث تغییر ما شد
 
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی...
 
اگه از من بپرسی میگم یکی از سخت ترین لحظه های این زندگی اینه که بفهمی و مجبور باشی خودتو به نفهمیدن بزنی،فهمیدنِ بعضی چیزا ازت یه آدمِ دلتنگ میسازه که نمیدونه چجوری روز و شب شو به اخر برسونه و دلش تنگ نیاد از این زندگی.همه ی نفهمیدنا بد نیست:)...
 
احترام گذاشتیم و فکر کردند نمیفهمیم!
توجه کردیم و خیال کردند گدای محبتیم!
وای به حال این مردم..
نه احترام سرشان میشود نه توجه
کنار این مردم شاد نمیشوی
فقط تنهایی را بیشتر حس میکنی!
حسین پناهی
 
‏یه سری حسا رو هر چقدر هم توضیح بدی کسی نمیتونه درک کنه...!

این که خودتو جلو بعضی آدما بزنی به نفهمی،خودش کلی فهمه
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
دوستش داری و پیداست که پنهان کردی
دل من هر چه غلط بود فراوان کردی
(با کم و کاستی هایی)
 
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من! نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی تو را کنار خود احساس میکنم
اما چقدر دلخوشی خواب ها کم است
خون خر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است...؟...

محمدعلی بهمنی
 
زندگی دیکته گفت و ما همش غلط پشت غلط
عشقو نوشتیم با الف نقطه گذاشتیم ته خط
منو از اول همه جا نشوندن آخر کلاس
حالا می گن یه کاری کن، می گن حسابت با خداس ...
 
نمی خواهم چیزی بشوم...
تنها می خواهم یک انسان باشم.
دوست من باور کن
مشکل است که آدم یک انسان بشود...
صمد بهرنگی
 
Back
بالا