جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

ehsan2562

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,397
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
دانشگاه اصفهان
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش

غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست

مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز

ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست

حافظ
 

پرنیان.ک

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,300
امتیاز
48,921
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
94
آدم ها در تحمل کردن هایشان...
اسیر می مانند
زخم می خورند
و بعد در منجلابی از قضاوت ها
تبعید می شوند به کابوس تنهایی
 

bio2

عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
ارسال‌ها
126
امتیاز
711
نام مرکز سمپاد
علامه حلی1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
زیست شناسی
به زبان نمی آید حال این دل...
 

ehsan2562

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,397
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
دانشگاه اصفهان
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
این شعر برای توست فرهاد که جان سپردی
تو را نیما صد سال پیش پیش بینی کرده بود که خواهی رفت از این هستی
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یکنفردر آب دارد می سپارد جان.


یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.


آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید


که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید،


آن زمان که تنگ میبندید
برکمرهاتان کمربند،


در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می‌کند بیهود جان قربان!


آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به سفره،جامه تان بر تن؛


یک نفر در آب می‌خواند شما را.
موج سنگین را به دست خسته می‌کوبد


باز می‌دارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایه‌هاتان را ز راه دور دیده


آب را بلعیده درگود کبود و هر زمان بیتابش افزون
می‌کند زین آبها بیرون


گاه سر، گه پا.
آی آدمها!


او ز راه دور این کهنه جهان را باز می‌پاید،
می زند فریاد و امید کمک دارد


آی آدمها که روی ساحل آرام در کار تماشایید!
موج می‌کوبد به روی ساحل خاموش


پخش می‌گردد چنان مستی به جای افتاده بس مدهوش
می رود نعره زنان، وین بانگ باز از دور می‌آید:
" آی آدمها "...
 

Me ;)

کاربر فعال
ارسال‌ها
43
امتیاز
371
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1400
قصه نخور زندگی رنگارنگه
یه وقتایی دور شدنم قشنگه
مراقب گلدون اطلسی باش
یه وقتایی منتظر کسی باش
 

bio2

عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
ارسال‌ها
126
امتیاز
711
نام مرکز سمپاد
علامه حلی1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
زیست شناسی
قلندران حقیقت به نیمجو نخرند قبای اطلس آنکس که از هنر عاریست
هنر برتر از گوهر آمد پدید
 

glad

کاربر فعال
ارسال‌ها
73
امتیاز
3,978
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
نمانده در دلم دگر توان دوری
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد


روزگار غریب...علیرضا قربانی
 

lights

!!!
ارسال‌ها
8
امتیاز
21
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
I found myself dreaming
In silver and gold
Like a scene from a movie
That every broken heart knows
We were walking on moonlight
And you pulled me close
Split second and you disappeared
And then I was all alone
I woke up in tears
With you by my side
A breath of relief
And I realized
No, we're not promised tomorrow
So I'm gonna love you like I'm gonna lose you
And I'm gonna hold you like I'm saying goodbye
Wherever we're standing
I won't take you for granted
'Cause we'll never know when, when we'll run out of time
 

>____<

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
244
امتیاز
11,531
نام مرکز سمپاد
Farzanegan1
شهر
Mashhad
سال فارغ التحصیلی
1396
عشق فقط خداس
بقیه رو بگیر بگا

اکس جان زیاد استفاده میکرد:-"
 

sabili

ویالونسل
ارسال‌ها
206
امتیاز
1,589
نام مرکز سمپاد
فزرانگان
شهر
سراب
سال فارغ التحصیلی
1400
گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کسی میگوید
ان زمان که خبر مرگ مرا میشنوی
کاش میدم شانه بالا زدنت را بی قید
و تکان دادن سر که مهم نیست زیاد
و تکان دادن دستت که عجب عاقبتی مرد
افسوس چه کسی باور کرد جنگل جان مرا اتش عشق تو خاکستر کرد
 
بالا