خدایا
شبِ قدر است ...
آسمان را به فرشته هایت بسپار ،به زمین بیا ...
کمی کنارِ دلم بنشین ،برایت حرف دارم ...
حرف هایی که جز تو نمی شود به کسی گفت ...
بیا و این شبِ قدر ،به حرمتِ جوشن کبیرت ،
و به حرمتِ حقانیتِ قرآنت ؛
حواست را به من بده ... !
می خواهم بگویم ،،،گوش می کنی ؟!
خدا جانم ؛
دوستانی دارم که حالشان خوب نیست ،حرف ها و مشکلاتی دارند ؛
که گوشه ی دلشان سنگینی می کند ،،،
آرزوهایی دارند که از شدتِ نرسیدن ،از آن ها دست کشیده اند ...
دستی به سر و گوشِ زندگی شان بکش ...
پایِ حرف هایشان بنشین ،حالشان را خوب کن ...
و آرزوهایشان را جوری برآورده کن ؛
که صدایِ لبخندشان ، هفت آسمانت را پُر کند ،
و مرا به ماندنم امیدوار ...
خدایا !
به خانواده ام عمر طولانی و با عزت ببخش ...
و کاری کن ؛
حضورِ من ، موجب شادی و حالِ خوبِ آنها باشد ،
نه رنجش و ناراحتی شان ...
مهربان ترینم !
می دانم سرت در آسمان و با این همه مخلوق ،
شلوغ تر از این حرف هاست ،،،
اما اگر لایق بودم ؛
مرا برایِ شاد کردنِ بنده هایت ،قدری توانمند کن ... !
دلی دارم به وسعتِ آسمانت لبریز از عشق ،
و دستانی خالی تر از پنجه ی گنجشک ها ...
سخت است بخواهم کاری برای بغض هایِ فروخورده شان کنم
اما نتوانم ،،،
کمکم می کنی ؟!
فقط با سایه ی خودم خوب میتوانم حرف بزنم ، اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند ، فقط او میتواند مرا بشناسد ، او حتماً می فهمد … می خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگی خودم را چکه چکه در گلوی خشک سایه ام چکانیده به او بگویم:
آدمهاى زيادى هستند كه هر روز يواشكى
دلشان میگيرد براى كسی كه
هيچوقت قرار نيست به هم برسند
و بدتر از آن هيچوقت نمیتوانند
دلتنگيشان را فرياد بزنند
و اين خودش بد حالتترين حالت
يک حال خراب است
شاید این را شنیده ای که زنان
در دل"آری"و "نه" به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
رازدار و خاموش و مکارند
آه,من هم زنم که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال....
And I can't let you go, your hand prints
on my soul
Taylor Swift ,End Game
____________________
You’ve touched me,
without even touching me.
Rupi Kaur, Milk and Honey
صدای افكارم آنقدر بلند است كه گوشم را كر میكند...تمركزم را بهم میريزد و گيج و گمراهم میكند....
با من چای تلخ مینوشد و دور خود پتو میپيچد...لجبازی میكند...دلش نم باران میخواهد و يک پنجره رو به خيابان....
صدای افكارم خيلی بلند است...دلش يک شعر ناب میخواهد از جنس سهراب...قدم زدنهای دلبرانه...
دلش همه چيزهای خوب و معصومانه میخواهد...صدای افكارم روی سكوت نمیرود !
❲ زنان تلاش می کنند
تا با مردان برابر شوند!
و چه تلاش بیهوده و مبهمی است
برابری با مردانی که
دنیا را به آشوب و جنگ کشیده اند
و کلید انفجار جهان را در دست دارند
اینطور نمی شود!
باید فکر دیگری کرد
شاید بهتر باشد
مردان تلاش کنند
تا با زنان برابر شوند!
برابری با زنانی که
تمام شبهای جنگ زده ی تاریخ را
با رویای صلح خوابیده اند...!
من اگر بمیرم
چهکسی میفهمد این صدایی که مُرده
صدای من بودهست
من اگر بمیرم
چهکسی میفهمد این جایی که بودهام
همیشه اعماق بودهست
همیشه دور بودهست
من اگر بمیرم
چهکسی میفهمد دوست داشتهام
باد را در آغوش بگیرم
من اگر بمیرم
چهکسی میفهمد چیزی شبیه آهنربا
جا خوش کرده بوده روی زبانم
من اگر بمیرم
چهکسی میفهمد رنگِ آفتاب بوده چشمهای من
به سپیدی برف بوده قدمهای من
انسانها آفریده شدهاند که بهآنها عشق ورزیده شود و اشیاء ساخته شدهاند که مورد استفاده قرار بگیرند.
دلیل آشفتگی دنیا این است که به اشیاء عشق ورزیده میشود و انسانها مورد استفاده قرار میگیرند. «نلسون ماندلا»