جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

Lushato

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,899
امتیاز
22,562
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
آنگاه که می‌رقصم و پاهایم عطر خوش زمین را جشن می‌گیرن
جرمی مرتکب شده‌اند؟
جرم است اگر شانه‌ بالا انداخته و موها را رها بر شانه‌ بریزم؟
جرم است اگر رنگ سرخی بر لبانم بنشانم
و با صدای بلند بگویم: من یک زنم
مانند تمام زنان جوان جهان
یک دهان دارم...
یک بدن دارم...
آیا رقصیدنم
نوشتنم
خواندنم
خواستنم
عشق ورزیدنم
جرم است؟
آیا زاده شدن در سرزمینی که در آن آزادی را به دار می‌آویزند
جرم است؟
مرام المصری
ترجمه سید محمد مرکبیان
 
ارسال‌ها
1,089
امتیاز
19,376
نام مرکز سمپاد
یه جایی بود دیگه!
شهر
*
سال فارغ التحصیلی
0000
زیگموند فروید یه جا می گه؛
افسردگی از جنس"غم" نیست. خشم است، خشمی علیه خود. خشمی که رو به درون چرخیده و حمله می‌کند.
جی کی رولینگ خالق هری پاتر هم افسردگی رو اینطور تعریف می کنه:
توصیف افسردگی برای کسی که هرگز آنجا نبوده بسیار سخت است، چرا که افسردگی اندوه نیست. غم و اندوه را می‌شناسم. اندوه، گریه و احساس است. اما افسردگی یخ‌ زدن احساس است. احساسات کاملاً تو خالی.
 

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,777
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404
مسافر خسته ی من بار سفر رو بسته بود
تو خلوت آیینه ها به انتظار نشسته بود

می خواست که از اینجا بره اما نمی دونست کجا
دلش پر از گلایه بود ولی نمی دونست چرا
ولی نمی دونست چرا

دفتر خاطراتشو رو طاقچه جا گذاشت و رفت
عکسای یادگاریشو برای ما گذاشت و رفت
برای ما گذاشت و رفت

دل که به جاده می سپرد کسی اونو صدا نکرد
نگاه عاشقونه ای برای اون دعا نکرد

حالا دیگه تو غربتش ستاره سر نمی زنه
تو لحظه های بی کسیش پرنده پر نمی زنه

با کوله بار خستگی ، تو جاده های خاطره
مسافر خسته من یه عمره که مسافره
یه عمره که مسافره



شادمهر عقیلی ،مسافر
نیولفر لاری پور
 
ارسال‌ها
179
امتیاز
4,600
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد ۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
نقره زمین شناسی
میروم تا که حیاتی دگر آغاز کنم
تا که سویی که دلم خواسته پرواز کنم

سازِ ناکوکِ جهان ما که نرقصاند ولی
میروم اوی برقصانم و خود ساز کنم

بر غم و درد نهان پوشش من لبخند است
غصّه را در وسط قصّه چُنین راز کنم

دوستانی به بَرم بود چو من در غم غرق
حال در جمع غریبانه چه ابراز کنم

آه من را غم تنهایی من خواهد کُشت
چه کسی را به غمم همدم و دمساز کنم

آری انگار که "شـاهین" نتوانست شکار
میروم خوی به صیادی خود "باز" کنم

....:)
 

Amirhossein_Sa

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
826
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1401
زاهدی پرسید از فرزندِ خویش:
هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟

صدق و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت هم کلید زندگیست!

گفت: زین معیار اندر شهر ما
یک مسلمان هست آن هم ارمنیست
«پروین اعتصامی»
 

matin320

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,373
امتیاز
10,557
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
دامپزشک / سیاست
خستگان را چو طلب باشد و قوّت نبود
گر تو بیداد کنی شرط مروّت نبود

ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی
آنچه در مذهب ارباب فتوّت نبود

تا به افسون نکند جادوی چشم تو مدد
نور در سوختن شمع محبت نبود


"حضرت حافظ"
 
ارسال‌ها
608
امتیاز
6,604
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 4
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
حق با شماست

من هیچ گاه پس از مرگم

جرئت نکرده ام که در آیینه بنگرم

و آنقدر مرده ام

که هیچ چیز مرگ مرا دیگر ثابت نمی کند

فروغ فرخزاد - بخش هایی از شعر دیدار در شب
 

Rhodium

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
552
امتیاز
4,476
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
ای بازیگر
گریه نکن
ما هممون مثل همیم
صبحا که از خواب پا میشیم
نقاب به صورت میزنیم
یکی معلم می شه و
یکی می شه خونه بدوش
یکی ترانه ساز می شه
یکی می شه غزل فروش
کهنه نقاب زندگی تا
شب رو صورتای ماست
گریه های پشت نقاب
مثل همیشه بی صداست
هر کسی هستی یکدفعه
قد بکش از پشت نقاب
از رو نوشته حرف نزن
رها شو از حیله خواب
نقش یک دریچه رو
میله قفس بکش
برای یک بار که شده
جای خودت نفس بکش!
کاش که می شد تو زندگی ما
خودمون باشیم و بس
تنها برای یک نقاب
حتی برای یک نفس
تا کی به جای خود ما
نقابمون حرف بزنه
تا کی سکوت رو رج زدن
نقش همایش غمه
هر کسی هستی یکدفعه
قد بکش از پشت نقاب
از رو نوشته حرف نزن
رها شو از حیله خواب
نقش یک دریچه رو
رو میله ی قفس بکش
برای یک بار که شده
جای خودت نفس بکش
می خوام همین ترانه رو
تو صحنه فریاد بزنم
نقابم و پاره کنم
جای خودم داد بزنم!

سیاوش قمیشی نقاب
 

Your feline

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,059
امتیاز
16,988
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان
شهر
شهرستان
سال فارغ التحصیلی
105
' تاريخ، تعداد مردگانش را رند مى كند.
هزار و يك نفر، تبديل مى شود به هزار نفر
گويى آن يك نفر، هرگز وجود نداشته است.
يك جنين خيالى، يك گهواره ى خالى
كتاب الفبايى كه براى كسى باز نبود.
هوا بود كه مى خنديد؛ گريه مى كرد؛ بزرگ مى شد.
خلاء بود كه از پله ها پايين مى دويد و به طرف باغ مى رفت.
در ميان صف، جايى براى هيچ كس بود.
ما در ميان علف زار مى ايستيم؛ درست همان جايى كه او ايستاده بود.
اما علف زار ساكت است؛ مثل يك شاهد دروغين.'
 

هاینتس

کافرِ مُزلف | فاحشه
ارسال‌ها
533
امتیاز
8,314
نام مرکز سمپاد
شهر
سال فارغ التحصیلی
0000
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید ندا‌ها را صدا
 

Noo$hin

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
2,464
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
تلگرام
اینستاگرام
روزگار عجیبی ست...‌ مرغمان تخم نمیگذارد اما گاومان هرروز میزاید...
 

Amirhossein_Sa

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
826
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1401
تا آب شدم سراب دیدم خود را

دریا که شدم حباب دیدم خود را

آگاه شدم غفلت خود را دیدم

بیدار شدم به خواب دیدم خود را

《مولانا》
 
بالا