مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تمام عمر منکرِ "به او نمی‌رسی" شوی
و عاشق کسی شوی که باورش نمی‌شود

هیچ وقت نفهمیدم کی نوشته
 
دیشب صدای تیشه،از بیستون نیامد
شاید به خوابِ شیرین،فرهاد رفته باشد
تمام عمر منکرِ "به او نمی‌رسی" شوی
و عاشق کسی شوی که باورش نمی‌شود

هیچ وقت نفهمیدم کی نوشته
 
تو خواهی آمد و خواهی گرفت از من به آسانی
دلم را، گر حصار خود کنم دیوار چین را هم
 
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
صائب تبریزی
 
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
صائب تبریزی
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را ؟
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را ؟
 
رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت
مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد
 
رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت
مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد
داف اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پاچه خوارش کوسه بود و من سبیلم خار داشت
 
داف اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پاچه خوارش کوسه بود و من سبیلم خار داشت
تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

شهریار
 
تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

شهریار
تو که آتشکده عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی
 
در منزل تن مخسب و غافل منشین
کز منزل عمر کاروان میگذرد
درد بی درمان شنیدی؟/حال من یعنی همین
بی تو بودن درد دارد/ میزند من را زمین
میزند بی تو مرا /این خاطراتت شب و روز
درد پیگیر من است/ صعب العلاج یعنی همین
«فریدون مشیری»
م
 
نگارینا به نقد جانت ندهم
گرانی در بها ارزانت ندهم
گرفتستم به جان دامان وصلت
نهم جان از کف و دامانت ندهم
«محمود وراق»
میکند سلسله زلف تو دیوانه مرا
میکشد نرگس مست تو به میخانه مرا
متحیر شده‌ ام تا غم عشقت ناگاه
از کجا یافت در این گوشه ویرانه مرا
 
میکند سلسله زلف تو دیوانه مرا
میکشد نرگس مست تو به میخانه مرا
متحیر شده‌ ام تا غم عشقت ناگاه
از کجا یافت در این گوشه ویرانه مرا
آه ای تابلوی تازه به سرقت رفته
کاش نقاش تو اینقدر هنرمند نبود...
 
دل رُبایانه دگر بر سرِ ناز آمده‌ای
از دل ما چه به جا مانده که باز آمده‌ای؟!
"صائب تبریزی"
 
دل رُبایانه دگر بر سرِ ناز آمده‌ای
از دل ما چه به جا مانده که باز آمده‌ای؟!
"صائب تبریزی"
یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
 
Back
بالا