- توقیف شده
- #3,301
SARA.MA
♧♢♡♤
- ارسالها
- 217
- امتیاز
- 5,685
- نام مرکز سمپاد
- farzanegan
- شهر
- Al
- سال فارغ التحصیلی
- 1441
مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد
مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد
مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد
هستی من ز هستی اوست تا هستم و هست دارمش دوستدر این درگه که گه گه کُه کَه و کَه کُه شود نا گه
مشو غره به امروزت که از فردا نه ای اگه
تا توانی پیش کس مگشای رازهستی من ز هستی اوست تا هستم و هست دارمش دوست
ز همه خلق رمیدم ز همه باز رهیدمتا توانی پیش کس مگشای راز
برکسی این در مکن زنهار باز
نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کردبا من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آنگه گله کن
"مولوی"
در گفتن عیب دگران بسته دهان باشنابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
"سعدی"
شبی مجنون به ليلی گفت کای محبوب بی همتادر گفتن عیب دگران بسته دهان باش
از خوبی خود عیب نمای دگران باش
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادمشبی مجنون به ليلی گفت کای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پيدا ولی مجنون نخواهد شد
حافظ
تا من رخ چون چشمه خورشید تو دیدماین بهار عاشقی پایان گرفت
دردهای من دوباره جان گرفت
به کم خوردن از عادت خویش خوردتا من رخ چون چشمه خورشید تو دیدم
چشمم ز غم عشق تو چون چشمه خونست
در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زندبه کم خوردن از عادت خویش خورد
توان خویشتن را ملک خو میکرد
در دایره قسمت ما نقطه ی تسلیمیمدر اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمي زند
هوشنگ ابتهاج
ادعای قطعی نت می کند، اما مرادل من پاره گشت از غم نه زان گونه که به گردد
و گر جانان بدین شادست یا رب پاره تر بادا
من عاشق عشق و عشق هم عاشق منمن از آن روز که در بند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم